سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

عاقبت بخیری وراه صحیح را انتخاب کردن:

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 480 مرتبه
دسته: سخنرانیتاریخ: 1395.10.27
 
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در یادواره 23شهید نیروگاه وشهرک سیدالشهداء(ع) زرند مورخه95/10/22


http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG


الحمدلله، الصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله آل الله

قال الله الحکیم فی کتابه : «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاةَ وَ هُم راكِعُونَ»(1) و قال رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : « أعظَمُ الناسِ نَصيبا في الإسلامِ أهلُ فارِسَ» (2)

السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)، یا بقیة الله، یا اباصالح، ادرکنا واغثنا،
السلام علیکم یا شهداء، یا سعداء، یا نجباء، السلام علیکم یا اهل التوحید ، السلام علیکم یا انصار الله، السلام علیکم یا انصار رسول الله، السلام علیکم یا انصار امیرالمومنین(ع).

اولاً وظیفه خودم می دانم از حضور همه برادران وخواهران مکرمه ، خانواده های معظم ومعزز شهداء، جانبازان، آزادگان،ایثارگران وهمه دست اندرکاران این یادواره صمیمانه تقدیر وتشکر کنم ، از جناب آقای مهندس حیدری که زحمت کشیدند وبنده را دعوت کردند وهمه دست اندرکاران عزیز برگزاری این یادواره باشکوه تقدیر وتشکر می کنم .برگزاری این یادواره انصافاً کار مشکلی بود واز دوماه قبل برنامه ریزی کردند و زمینه را فراهم کردند تا این یادواره باشکوه را برگزار کنند واز همه این عزیزان وریاست محترم بنیاد شهید وامور ایثارگران وعزیزانمان از نیروی انتظامی وسپاه ودیگر دوستان تقدیر وتشکر می کنم .

استفاده کردیم از مداحی برادر عزیزمان جناب آقای حسینخانی واز دکلمه ای که جناب آقای ظهیر صادقی قرائت کردند وفرمایشات بسیار خوبی که جناب اقای مهندس حیدری بیان کردند ان شاء الله که هر نیت وحاجتی داشته باشید در محضر بیست وسه شهید والامقام همه حاجت روا و دست پُربرویم باز هم صلوات بر محمد وآل محمد(ص).

شهداء هستی سوز سامان ساز:

برادران و خواهران، تعبیر بسیار زیبای جناب آقای مهندس که از شعر اقتباس کردند" هستی سوز وسامان ساز"شهدای ما ازهستی واز وجود خودشان گذشتند تا من وشما سامان پیدا کنیم وتا اسلام سامان پیدا کند واین تعبیر بلند پیامبر اعظم(ص) حضرت محمد(ص) که فرمودند : « أعظَمُ الناسِ نَصيبا في الإسلامِ أهلُ فارِسَ» (2) بزرگترین وعظیم ترین مردمی که به اسلام خدمت کردند وازمسلمانی وخدمت به خدای متعال نصیب وسهم دارند به فرموده رسول خدا(ص) مردم فارس وملت ایران هستند وشهدای ما پیشگام این نصیب وسهم بزرگ هستند چون هستی وهمه چیز خودشان را در راه خدا دادند .

عاقبت بخیری وراه صحیح را انتخاب کردن:

ما همیشه از پدر بزرگ ومادر بزرگمان شنیده ایم که الهی عاقبت بخیر بشوی.برادران وخواهران این یک دعای بسیار مهمی است که انسان عاقبت خوبی داشته باشد واین عاقبت بخیری دست خودِانسان است ، یک نفر در جبهه مجروح وبعد هم شهید شد واورا به سردخانه بردند وصبح که رفتند دیدند که یک مقداربخار زیر نایلون جمع شده است گفتند امکان دارد که زنده باشد واورا برگرداندند وماساژ قلبی دادند وزنده شد وهمین فرد چند سال بعد به خاطر گناهی که انجام داده بود ،اعدام شد ، عاقبت بخیر شدن وراه صحیح را انتخاب کردن خیلی مهم است وبه نظر بنده شهدای ما باهوش ترین انسانها بودند که راه را خوب تشخیص دادند ولطف ودستگیری خدای متعال شامل حال آنها شد واین راه با عظمت را به تعبیر"هستی سوزوسامان ساز "انتخاب کردند وامروز من وشما برسر سفره این شهداء نشسته ایم ، این شهداء نزد خدا خیلی آبرو دارند چون هستی خودشان را دادند شما ببینید که یک قطره اشک برای شهداء چقدر قیمت دارد که خدای متعال این همه پاداش می دهد ،قطره اشکی که به یاد با عظمت حسین(ع) است مثل یک قطره خون در دریاست وصاحب آن عظمت دارد . این شهداء این مسیری را که انتخاب کردند مسیری بسیار درست وصحیح است.

شهیدی که کلید زندگی شد:

مدتی قبل در کنار قبرشهدای گمنام من دیدم یکی از دوستان حال مناسبی ندارد گفتم ناراحتی شما چیست؟ گفت:الان مدتهاست که شبها خواب ندارم ،بدنم سوزن سوزن می شود وآرزو دارم که بتوانم یک دقیقه بخوابم گفت نیمه شبی شد وخیلی برای من سخت شد وبه کنار قبر شهداء آمدم ویک شهید که از دوستانم هم بود را صدا کردم وگفتم ای شهید تو کلید زندگی من بشو وگره زندگی من را باز ومشکلات من را برطرف کن،وهمینطورمی گشتم وقبرش را هم نمی توانستم پیداکنم که یک مرتبه قبری را دیدم وروی آن قبر را خواندم ودیدم که همان دوست شهیدم است وخوشحال شدم وکنار قبرش نشستم ودقت کردم ودیدم که روی سنگ قبر آن شهید یک کلید است وان کلید را برداشتم ومتوسل به آن شهید شدم ومن که مدتها خواب نداشتم به منزل رفتم وبه خواب رفتم و مدتها بعد که او را دیدم به برکت توسل به این شهید حالش بهتر شده بود پس وقتی که این شهداء هستی خودشانرا برای خدا دادند خدا هم به آنها نظر کرده است وآنها به این مقام دست پیدا کرده اند خوب ما چه مسیری را انتخاب کنیم که عاقبت بخیر بشویم ؟مرگ برای همه است ومانند شتری است که درب هر خانه ای می خوابد امروز وفردا دارد ولی سوخت وسوز ندارد ولی مهم خوب رفتن و اگاهانه مسیر را انتخاب کردن است ، مدت این دنیا کوتاه است وقتی که انسان از دنیا رفت تا خدا خدایی می کند ما هستیم ، ما نبودیم وبود شدیم وخدا هم ما را از روح خودش آفرید وهمیشه هم خواهیم بود وفقط از این دنیا به دنیای دیگر انتقال پیدامی کنیم ، چه مسیری را انتخاب کنیم که همیشه جاودان وخوشبخت بشویم ؟ شهداء چه کردندوچه راهی را انتخاب کردند ؟ شهدای ما با زرنگی همین راه را رفتند که عاقبت بخیر شدند واین یک درس وتجربه است.

خداوندخالق وهستی بخش انسان:

خدای متعال می فرماید: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاةَ وَ هُم راكِعُونَ»(1) "إِنَّما" در زبان عربی از ادات حصر است یک مثال می زنم،یک مرتبه ما می گوئیم حسین ایستاده است ولی ممکن است دیگران ایستاده باشند وحسین هم ایستاده باشد ولی یک مرتبه هم می گوئیم در این جمع فقط حسین ایستاده است فقط وفقط انحصاراً یک نفر ایستاده وبقیه نشسته اند آیه می فرماید: فقط وفقط ولِّی شما( ولِّی در زبان عربی چند معنی می تواند داشته باشد به معنای داماد آمده وبه معنای دوست هم امده است وبه معنای صاحب اختیار وپیشوای شماهم امده ) اگر بدانید که فقط وفقط دوست شما خداوپیغمبراست شما می گوئید این معنا درست نیست شما انحصار کردید دوستی برخدا وپیغمبر را ، ما دوستان دیگر هم داریم ، این معنا دوستی ولِّی نمی دهد پس چه معنایی می دهد؟ « إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ »رهبر و ولِّی شما ، پیشوا وصاحب اختیار و همه کس شما خالق شماست ، هستی بخش شماست،اوکه غنی به ذات است یعنی هیچ نیازی به خدمت ما ندارد بلکه از روی جود وبخشش مارا خلق کرده است چون که ما را دوست داشته وافریده است ، صاحب اختیار وهستی بخش شما خداست او اختیار بالذات وخالق ماست بعد چه کسی اختیار دار و ولِّی ماست ؟ صاحب اختیار دوم شما که خدا به او اجازه داده است پیغمبرشماست « وَ الَّذينَ آمَنُوا» سومین صاحب اختیار شما مومنین هستند خوب خیلی ها مومن هستند خدا باید یک نشانه خاص بدهد تا ما آن صاحب اختیار مان از مومنین را بشناسیم که چه کسانی هستند« الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاةَ » آن مومنی که نماز می خواند ودر یک لحظه دو عبادت را انجام می دهد نمازمی خواند وزکات می دهد ، مومنی که نماز می خواند « وَ هُم راكِعُونَ» ودرحال رکوع زکات می دهد به شهادت شأن نزول آیه وقتی که نازل شد از پیغمبر سوال شد صاحب اختیارماخداست که معلوم است وشما هم که معلوم است پیغمبر ما هستید اما مومنی که نماز می خواند ودر حال رکوع زکات می دهد چه کسی است؟ گفتند به مسجد بروید وبه مسجد امدندوسوال کردند چه اتفاقی رخ داده است ؟ همه گفتند فقیری آمد وازهمه کمک خواست وگفت من محتاج هستم به من کمک کنید وهیچ کس به او کمک نکرد جزامیرالمومنین(ع)که درحال رکوع انگشترازدست مبارکشان بیرون اوردند وبه آن مرد فقیر بخشیدند(3) ، شهدای ما اگر به این مقام رسیدند به خاطر این است که صاحب اختیار خودرا خداوندانتخاب کردند وبه حرف پیغمبر(ص)و امیرالمومنین (ع)وجانشین اهل بیت گوش دادند.

خاطره ای از شهید والامقام عرب زاده:

خدا رحمت کند شهید عرب زاده ویادی کنیم از شهدای عملیات کربلای پنج که در تاریخ 22دی عملیات کربلای پنج آغاز شد وبنده هم به شهید عرب زاده که لاله گوشش ترکش خورده بودوبا کاغذ آن را چسبانده بودتا خونش بند بیاید ،در آن اوج که ما سنگر وجای نداشتیم ودشمن هم وجب به وجب را با آتش می کوبید وتانکها پشت سر ما صف کشیده بودند واسحله کلانش دیگر کارآیی نداشت ، یک جیپی درکنار مابود وقتی که با گلوله مستقیم تنک این جیپ را زدند پودر شد در چنین فضایی بنده از شیهد عرب زاده سوال کردم آیا دلت می خواهد که شهید بشوی؟گفت: راضیم به رضای خدا،شهدای ما رضایت خدا را برهمه چیز برگزیدند ، رضایت پیغمبر وامام معصوم ورضایت ولِّی فقیه وجانشین امام زمان(عج) را انتخاب کردند وبه اذن و رضایت او حرکت کردند واین مسئله در وصیت نامه های انها موج می زند ، در دنیا خیلی ها کشته می شوند اما آن جهادی که به اذن خدا ودر راه محبت خدا ، هستی سوزی برای رضای خدا وبرای اسلام این همه قرب وبها پیداکردند ، عزت و آبرو پیدا کردند وعاقبت بخیر شدند ، این عشق محبت ورضای خداوند وامام زمان ورضایت ولِّی فقیه این راه شهداء است ، حرکت در مسیری که رضای خداوند است .

عاقبت اندیشی در انجام کارها:

از امام صادق علیه‏السلام روایت شده است که فرمود: مردی نزد پیامبر آمد و عرض کرد: ای رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله، مرا نصیحت کن و به من اندرزی ده! حضرت فرمود: اگر نصیحت کنم، عمل می‏کنی؟ مرد گفت: آری، ای رسول خدا. دوباره پیامبر فرمود: اگر نصیحت کنم، عمل می‏کنی؟ مرد پاسخ داد: آری؛ و باز پیامبر سخن خویش را تکرار کرد و مرد نیز پاسخ مثبت داد. بدین ترتیب حضرت سه بار سخن خود را تکرار کرد و مرد نیز اعلام آمادگی کرد. (چرا؟ گویا پیامبر می‏خواست در آن مرد دقت و توجه کافی درباره آنچه می‏خواست بگوید ایجاد کند و به وی بفهماند که آنچه می‏خواهد بگوید بسیار مهم است و نصیحتی با ارزش است.) پس پیامبر در ادامه فرمود: « فَإِنِّی أوصِیکَ إِذَا أَنْتَ هَمَمْتَ بِأَمْرٍ فَتَدَبَّرْ عَاقِبَتَهُ» من تو را سفارش و نصیحت می‏کنم به اینکه هرگاه تصمیم گرفتی کاری انجام دهی، در عاقبت آن کار بیندیشی، « فَإِنْ یَکُ رُشْدا فَامْضِهِ وَ إِنْ یَکُ غَیّا فَانْتَهِ عَنْهُ » پس اگر عاقبت آن رشد بود (و کاری درست و صحیح بود) انجامش دهی و اگر عاقبت آن گمراهی و تباهی بود، از آن دست بکشی و رهایش کنی (4) شهداء هم عاقبت کار را سنجیدند .حالا این را باور کنید اگر این شهداء نمی رفتند چه اتفاقی رخ می داد؟ کشور وناموس ما در دست نامحرمان بود وخدا می دانست که چه بلایی بر سر کشور ما می آمد ما به این شهداء مدیون هستیم وباید سعی کنیم که در هر کاری بالاترین درس را از این شهداء بگیریم اول رضایت خدا ورسول او وامام زمان(عج)ورضایت ولِّی مان را در نظر بگیریم

خوشحالی شهید صیاد شیرازی از رضایت رهبری:

شهید صیاد شیرازی از دست مقام معظم رهبری سر دوشی گرفت وخیلی خوشحال بود به ایشان گفتند صیاد خیلی خوشحال هستی که سر دوشی گرفته ای گفتند به خاطر سر دوشی نیست بلکه به این خاطر که رهبر ولِّی از من راضی است خوشحالم ویک جمله هم در مورد مرحوم هاشمی عرض کنم وصحبتم را تمام کنم .

خدمات آقای هاشمی برای کشور:

خدارحمت کند آقای هاشمی را که به گردن کشور واین ملت حق دارند وقتی از ایشان سوال می کنند آیا آقای خامنه ای را دوست دارید ؟ پاسخ دادند آقای خامنه ای عشق من است واین خیلی تعبیر بلندی است ویا فرمودند: شما رهبرید وما رهرو، ممکن است در مسائل هر کسی به طریقی استباط کند ولی مهم این است که نظر اخر را قبول کنیم ، آخرین نظر، نظر ولِّی است .خدا ایشان رارحمت کند که خدمات ارزشمندی را برای کشور انجام داد آقای شریعت مداری در روزنامه کیهان نوشتند که من شکنجه وبیحال شده بودم وآقای هاشمی را شکنجه دادند وآن ساواکی خیلی به ایشان توهین کرد وایشان را خیلی شکنجه داد وبعد یک دستبندی را ساخته بودند وبه گردن آقا هاشمی انداختند ومحکم می کشیدند ومی خواست خفه شود وآن ساواکی توهین می کرد ومی گفت توهمان فردی هستی که از خمینی حمایت می کنی ونباید چنین کاری را بکنی وایشان همان موقع گفتند من باز هم از امام خمینی تبلیغ و حمایت می کنم اینها اینگونه جانشان را کف دست گرفتند وخدمت کردند وخداوند روح ایشان را شاد کند هیچ کس معصوم نیست وهر کسی در زندگی خود اشتباهی مرتکب می شود ان شاء الله خدای متعال از تقصیر ما بگذرد وعاقبت همه ما را ختم بخیر بگرداند باز هم از همه شما بزرگواران تقدیر وتشکر می کنم.

*خدایا چنان کن سرانجام کار * تو خشنود باشی ومارستگار


پی نوشت:

1- سوره مبارکه مائده ،آیه 55

2- كنز العمّال : 34126.

3- تفسیر نمونه، ج 4، ص 421 ـ 422.

4- الکافى، ج 8 ، ص 149.

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.