مطالب

امید بخش ترین آیه براى گناه کاران/توصیه های امام به ملت ایران :

ارسال شده توسط: عرب	بازدید شده: 428 مرتبه
دسته: خطبه های نماز جمعه	تاریخ: 1395.11.17
خطبه نمازجمعه شهرستان زرند به امامت حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم مورخه 95/11/15 خطبه اول اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه ِ سِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین . السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان(عج)، یا بقیة الله یا اباصالح، ادرکنا واغثنا اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج)،سلامتی رهبر عزیز و بزرگوارمان، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ، شهدای والا مقام شهرستان ، دو شهید گرانقدر مهمان امروز نماز جمعه ، شهدای والامقام آتشنشانی، شادی ارواح مطهر هفده شهید گمنام شهرستان ، سلامتی خودتان ،خانواده و فرزندانتان اجماعاً صلوات. امیدوارم خداوند متعال ، این حضور مؤمنانه ، این نماز جمعه ، این خطبه، این نشستن و سکوت را از همه ما قبول بگرداند ، ذخیره ای ارزشمند برای دنیا و آخرت، مخصوصاً برای اولین لحظه ورود ما به عالم قبر و قیامت قرار بگیرد ، باز هم صلوات بر محمد وآل محمد(ص). اولاً از حضور مؤمنانه همه شما برادران و خواهران مکرمه ، نمازگزاران عزیز تقدیر وتشکر می کنم. از مدیران و مسئولین محترم ،دانش آموزان مدارس ، اقشار مختلف ، ستاد برگزاری نماز جمعه ، سروران معظم روحانی، فرماندهان محترم نظامی و انتظامی، از هیأت امنای مسجد جامع ، قاری محترم، مجری محترم ، و از سخنران قبل از خطبه های این هفته جناب حجه الاسلام و السلمین تهامی نیز صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم .ان شاءالله خدای متعال این سعی و کوشش جمعی را در برپایی شعائر الهی و برپایی نماز از همه ما قبول کند. امروز سالرور باسعادت حضرت زینب کبری (س) است . این روز را به حضرت صاحب الامر(عج) و همه شما ارادتمندان و علاقمندان و دوستداران و مخصوصا به بانوان و بالاخص به پرستاران عزیز وفداکار که شبانه روز به بیماران خدمت می کنند و همچنین به پرستارانی که همسران جانباز و یا معلولین هستند،و یک عمر است که پرستاری می کنند نیز صمیمانه تبریک عرض می کنم. ان شاءالله که سعادتمندو خوشبخت بشوند.سلامتی همه آنها صلواتی را مرحمت بفرمایید. ناامیدی از رحمت خداوند: امروز در این خطبه بحث جدیدی را مطرح می کنم . بعضی از افراد در زندگی خود از رحمت خداوند ناامید می شوند و با افسردگی و از دست دادن امید در دنیا خود را به هلاکت و بدبختی می اندازند و آخرت خود را نیز تباه می کنند. و مشکلات فراوانی نیز برای خود و دیگران ایجاد می کنند. منشأ ناامیدی ازرحمت خدا: چه می شود که انسان امید خودرا از دست می دهد؟ منشا ناامیدی این است که انسان شناخت ناقصی از پروردگار هستی بخش خود دارد. اگر شناخت او از خداوند کامل شود و بداند که چه اندازه خدا او را دست دارد و به بندگانش مهر دارد، نقطه امید در دلش روشن می شود. موضوع این هفته خطبه من این است که آیا خداوند ما را دوست دارد؟ یا اینکه چه میزان خداوند به بندگان خودش محبت و علاقه دارد؟ این سوال را از منظر آیات و روایات و در حد فرصتی که در اختیار داریم ، پاسخ می دهیم. علاقه ومحبت خداوند به بندگانش: ابتدا استناد می کنیم به چند آیه از قرآن مجید که خداوند می فرماید: « وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ» و ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم « وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ» و آنان را بر مرکبهای آبی و صحرایی سوار کردیم (علم کشتی سازی را به آنها یاد دادم.) « وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ » و از انواع روزیهای پاکیزه به آنان روزی دادیم« وَ فَضَّلْناهُمْ عَلي‏ کَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاً» و آنها را بر بسیاری از آفریده های خود ( از جانداران و اجنّه و اغلب فرشته ها ) برتری کامل دادیم.(1) اینکه گفته شده کثیر (خیلی) به معنای جمیع است . اینکه ما آنها را بر همه مخلوقات برتری دادیم.همین برتری به معنای محبت پروردگار به بندگان خود است.انسان اشرف و گل سرسبد مخلوقات جهان هستي و خليفه و جانشين خدا بر روي زمين است و تمام آن چه كه خلق شده همگي به خاطر وجود آدم است و مخلوقات هستي همگي به پاس خلقت انسان خلق شده‎اند، چنان كه خداوند متعال در حديث قدسي مي‎فرمايد: « یابْنَ آدَم، خَلَقْتُ الأَشْیاءَ لِأَجْلِک» اي فرزند آدم تمام اشياء را به خاطر تو خلق كردم. (این نشان محبت شدید خداوند به انسان است) «وَ خَلَقْتُکَ مِنْ اَجْلی» و تو را به خاطر خودم خلق کردم.(2)تا در خانه من بیایی و قدر محبتم را بدانی. دوستی خدا با جوانان پروردگار جهانیان، تمام بندگان خود را دوست می دارد. نشانه های فراوانی از این دوستی پایدار، در قرآن مجید به چشم می خورد. قرآن، با بیان این که خداوند نیکوکاران و توبه کنندگان و پارسایان را دوست می دارد، این حقیقت را به خوبی روشن کرده است. اما در عین حال، نسبت به جوانان، به دلیل جایگاه خاصی ـ که در جامعه دارند ـ دوستی و علاقه دیگری دارد. خداوند، جوانان را به دلیل جوانی، دوست داشته و احترام می کند. محمد بن سلیمان، از پدرش چنین نقل کرده: نزد امام صادق(ع) بودم که ابوبصیر وارد شد، درحالی که نفس های عمیقی می کشید، نشست. امام به او فرمود: علّت نفس بلند و عمیقی که کشیدی، چیست؟ گفت: ای فرزند رسول خدا، سن من بالا رفته و استخوان هایم کوبیده گشته و مرگم فرا رسیده. حال نمی دانم که سرنوشت آخرتم چگونه خواهد شد! امام فرمود: ای ابا محمد! تو چنین می گویی؟! گفت: فدایت شوم، چرا چنین نگویم؟ امام فرمود: ای ابا محمد! آیا نمی دانی که خداوند متعال، جوانان شما را اکرام می کند و از بزرگ سالان شرم و حیا دارد؟ ابوبصیر گفت: فدایت شوم، چگونه خدا جوانان را اکرام کرده و از بزرگ سالان و پیرمردان شرم می کند؟ حضرت فرمود: خداوند، جوانان را به احترام جوانی عذاب نخواهد کرد و از پیرمردان شرم دارد و آن ها را حسابرسی نمی کند. (3) آری، جوان باید بداند، خداوند چه قدر او را دوست دارد و به او مهر و محبت می ورزد، نام این حس ، امید است.از این رو است که خداوند تمام پیامبران را در جوانی به پیامبری برانگیخت. به خاطر همین دوستی است که تمام بهشتیان، جوان خواهند بود. قرآن در روز محشر، به صورت جوانی آشکار می شود. و به همین جهت است که اصحاب کهف، با این که بزرگ سال بودند، قرآن، آنان را جوان می شناساند. و امام زمان(عج) نیز، در چهره یک جوان ظاهر شده و یارانش، همه جوان هستند. و سرانجام، ملک الموت در چهره جوانی سفید روی خواهد آمد. امید بخش ترین آیه براى گناه کاران خداى متعال در قرآن مجید با لحنى آکنده از نهایت لطف و محبت، آغوش رحمتش را به روى همگان باز کرده و فرمان عفو همه گنهکاران را صادر نموده، مى فرماید: « قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ اَسْرَفُوا عَلى اَنْفُسِهِمْ » به آنها بگو اى بندگان من که بر خودتان اسراف و ستم کرده اید! «لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ » از رحمت خداوند نومید نشوید که «اِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً» خداهمه گناهان را مى بخشد « اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم » که او بخشنده و مهربان است. (4)مرحوم دولابی این عارف وارسته می فرمود: « در باب محبت ، زبان هم تأثیر دارد. به خودت تلقین کن که خدا من را دوست دارد و قرص و محکم و استوار بگو. اگر دوست نداشت خلق نمی کرد و به خودت تلقین کن آن وقت می بینی دَرِ رحمت به روی تو باز می شود .»انسان باید به هستی بخش و پروردگار خودش امید داشته باشد. شدت محبت خدا به مخلوقاتش: یک نفر به محضر پیامبر اکرم رسید. بقچه ایی همراهش بود آن را باز کرد. دیدند یک پرنده و چند جوجه داخل آن است. گفت یا رسول الله، من از راه دور به دیدن شما آمدم. در بیابان به یک بوته رسیدم. دیدم کنارآن چند جوجه است. آنها را گرفتم و داخل بقچه کردم. روی سرم گذاشتم تا برای شما هدیه بیاورم. دیدم هر جا می روم، مادرشان به دنبال من می آید. نمی تواند از جوجه هایش دل بکند. بقچه را پهن کردم تا بیاید این جوجه ها را ببرد یا اینکه خودش را هم بگیرم. وقتی بقچه را بازکردم دیدم مادر جوجه ها به میان آنها آمد. شخص گفت: یا رسول الله مادر این جوجه ها با اینکه می دانست اسیر می شود، آمد نشست و فرار نکرد من هم او را گرفتم وخدمت شما آوردم. پیغمبر اکرم از این صحنه خیلی منقلب شد و فرمودند: این پرنده چقدر جوجه هایش را دوست دارد! حضرت فرمودند: مهر و محبت خداوند متعال به بندگان و مخلوقاتش هزار مرتبه از این پرنده به جوجه هایش بیشتر است. (5)وقتی ما از میزان مهر و محبت خداوند به بندگانش مطلع شویم و بدانیم چه تکیه گاه محکمی در زندگی داریم، هیچگاه از رحمت خداوند نا امید نمی شویم.کسانی که دست به خودکشی می زنند به علت ناامیدی است و اینکه خودش را در فضا معلق بدون پشتیبان می بیند. وقتی از دست پدر و مادر یا اطرافیان ناراحت می شود و یا در عشق شکست می خورد ، چون احساس بی پناهی و تنهایی می کند،ناامید می شود. ولی اگر امید داشته باشد که چنین خالق و هستی بخشی دارد و چنین او را دوست دارد، هیچ وقت دست به خودکشی نمی زند.ما باید این امید، ایمان و باور را در زندگی داشته باشیم.در حدیث قدسی آمده است که خداوند خطاب به حضرت موسی علیه السلام فرمود: « عَبدی اَنَا وَ حَقّی لَکَ مُحِبٌّ» ای بنده من، قسم به حقی که بر تو دارم، من تو را دوست دارم « فَبِحَقّی عَلَیکَ کُن لی مُحِبّا» تو نیز به حقی که بر تو دارم مرا دوست داشته باش.(6) این احادیث بوی محبت و نوازش الهی را می دهد. این محبت حتی شامل حال گنهکارانی چون فرعون نیز می شود. نقل شده : فرعون در لحظات آخر ،هر قدر به حضرت موسي اشتغاثه كرد و از آن حضرت موسي كمك خواست ولی موسی جواب نداد. خداوند به حضرت موسي وحي فرستاد وفرمود : اي موسي تو او را نجات ندادي چون او را خلق نكرده اي اگر او به من استغاثه ميكرد من به استغاثه اش پاسخ ميدادم . (7) واقعا چه خدای رحمان و رحیمی داریم.وقتی ما گناه می کنیم. ملائکه به خداوند می گویند: خداوندا ! نمي خواهي با او قهر کني ؟ (گناهانش زیاد شده است). خداوند می فرماید: نه ، او جز من کسي را ندارد ،شايد توبه کرد و دست از گناه برداشت. آخرین کلام من هم این صحبت باشد و خطبه را تمام کنم: یک روز هوا گرفته بود و باران مي باريد،كودكی رو به آسمان كرد و گفت: خدايا گريه نكن درست مي شه.....!!! ما نیز یک روز بنده خوبی می شویم، امیدواریم در زندگی رحم و رحمت را از خداوند بیاموزیم. خدایا عاقبت همه ما را ختم بخیر کن. خطبه دوم اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه ِ سِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین. اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله. در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران وخواهران مکرمه را دعوت می کنم به تقوی الهی؛ در توصیه به تقوی هرکجا هستید به رحمت خداوند امید بدهید و هیچکس را از خدای متعال ناامید نکنید. مناسبت های هفته را به اختصار مرور می کنیم: امروز جمعه، 5 جمادي‌الاول مصادف با ولادت حضرت زينب‌ كبرى(س) (5 ه.ق) است که این ولادت با سعادت را به محضر مبارک حضرت ولی عصر (عج) و همه شما ارادتمندان ، علاقمندان اهل بیت تبریک عرض می کنم. امروز روز پرستار و بهورز نامگذاری شده است که به همه پرستاران و بهورزان عزیز شهرمان نیز تبریک عرض می کنم.پیامبر خدا هرچه دارند از امام حسین است و امام حسین هر چه دارند از حضرت زینب دارند. اگر فداکاریهای این بانوی مکرمه نبود، همه زحمات سیدالشهداو هفتاد و دو تن از بهترین یارانشان به هدر می رفت.حضرت زینب در واقع، پیام رسان نهضت امام حسین بودند و ماندگاری نهضت امام حسین از برکت این بانوی مکرمه است. انقلاب اسلامی ما نیز هرچه دارد از برکت امام حسین و حضرت زینب است. حضرت زینب کبری نزد خدا بسیار آبرو دارد. از یکی از علما نقل شده است: در ایامی كه در سامرا مشرف بودم، در روز جمعه ای، طرف عصر به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست. حالی پیدا كردم و متوجه مقام حضرت صاحب الأمر علیه السلام شدم.در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم كه به فارسی فرمود: به شیعیان و دوستان بگویید كه خدا را به حق عمه ام حضرت زینب علیهاالسلام قسم دهند، كه فرج مرا نزدیك گرداند.(8) بر اساس روایات متعدد، نام‌گذاری حضرت زینب (س)، توسط پیامبر اسلام (ص) صورت گرفت. گفته شده است که جبرییل از سوی خداوند این نام را به پیامبر (ص) رسانده است.(9)زینب از دو کلمه « زین» و « اب» است. «زین » همان زینت است. «اب» نیز یعنی پدر. زینب یعنی زین و اب. زینب یعنی زینت پدر. عظمت شغل پرستاری: پرستاری شغل بسیار با عظمت و جزء عبادات درجه اول محسوب می شود. چنانچه در قرآن مجید نیز داریم: « وَ مَنْ أَحْیاها فَکأَنَّما اَحیا النَّاسَ جمیعاً »(10) انسانی را ازمرگ رهایی بخشد،چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است. پرستاری و خدمت به یک بیمار و نجات جان او به منزله نجات کل بشریت است. حضرت امام خمینی (ره) می فرمایند: این شغل پرستاری از شغل های بسیار شریفی است که اگر چنانچه انسان به وظایف انسانی وشرعی خودش عمل کند یک عبادتی است که در فراز عبادات درجه اول قابل قیاس است . پرستاری از دیدگاه ائمه علیهم السلام : در موقعیت های متفاوت پیامبر و ائمه گرامی علیهم السلام رهنمودهای فراوانی در این امرارائه فرموده اند. از جمله سخنانی که پیامبرصلی الله علیه وآله در آخرین روزهای عمربابرکتشان در مسجد مدینه فرمودند: «من قام علی مریض یوما و لیلة » کسی که یک روز و یک شب پرستاری بیماری را به عهده بگیرد، «بعثه الله مع ابراهیم الخلیل علیه السلام » خداوند او را با ابراهیم خلیل علیه السلام محشور می کند، «فجاز علی الصراط کالبرق اللامع » پس هم چون درخشش برقی از صراط عبور می کند «و من سعی لمریض فی حاجة فقضاها » وکسی که در برطرف کردن نیازهای مریض تلاش کند و نیاز او را برآورد، «خرج من ذنوبه کیوم ولدته امه » همانند روزی که از مادر متولد شده است از گناهانش پاک می گردد.(11) این رهنمودها نشانگر اهمیت رسول گرامی صلی الله علیه وآله بر پرستاری بوده و تاکید ایشان رابر همیاری در جامعه نشان می دهد. اهمیت وارزش پرستاری از بیمار: شخصی می گوید: ما دو نفر همسفر بودیم که وارد مدینه شدیم من مریض شدم ولی دوستم به من بی اعتنایی کرد و برای زیارت و نماز رفت و مرا تنها گذاشت. هرچه به او می گفتم : من مریض شده ام وشما بیائید و ازمن پرستاری کنید . می گفت : من این همه هزینه کرده ام وسالها انتظار کشیده ام واز راه دور به زیارت رسول خدا(ص)آمده ام وباید هر روز چند مرتبه به زیارت رسول خدا بروم ودر مسجد النبی نماز بخوانم ویک رکعت نماز در مسجد النبی هزار رکعت نماز است آن وقت شما می گوئید من نزد شما بمانم وازشما پرستاری کنم ؟ آن شخص می گفت : چند روز بعد که حالم بهتر شد . به نزد امام صادق(ع) رفتم واز نارفیقی همراهم شکایت کردم وگفتم: این فرد از صحابی شماست ومن هم همراه او هستم ولی او من را رها کرده است ومدام در مسجد ودر حال عبادت وزیارت است واعتنایی هم به من نمی کند. امام آن فرد را خواستند وفرمودند: « قعودک عنده أفضل من صلاتک فی المسجد» (12) پرستاری و انس تو با مریض، از نمازی که در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله می‌خواندی بهتر است. این روایت اهمیت پرستاری را می رساند.پرستاری کاری دشوار و با ثوابی عظیم است.البته این ثواب فقط مختص پرستاران رسمی نیست. بلکه در خانه نیز اگر بیماری داشته باشید ، پدر ، مادر ، همسر و یا فرزند و پرستاری او را بکنید نیز شامل این ثواب عظیم خواهید بود.اینها دستورات الهی است که انسان خیرخواه دیگران باشد و همانند خورشید گرمابخش زندگی دیگران باشد و بخل نورزد. بیعت هُمافران نیروی هوایی با امام خمینی: در دهه فجر انقلاب اسلامی قرار داریم، سه‌شنبه 19 بهمن مصادف با سالروز اعلام همبستگى همافران با انقلاب اسلامى و ديدار تاريخى آنان با حضرت امام خمينى(ره) (1357 ه.ش) است که روز نيروى هوايى ارتش جمهورى اسلامى ايران‌ نامگذاری شده است. وقتی رژیم پهلوی متوجه شد که همافران با امام خمینی (ره ) دیدار کردند.بختیار با توطئه امریکایی ها تصمیم گرفت تا کودتا کنند و تا می توانند تعداد زیادی از مردم مخالف خود را بکشند . وقتی این خبر به اطلاع امام رساندند که رژیم قصد کودتا دارد و دستور حکومت نظامی داده است، امام فرمان دادند که همه به خیابانها بیایید و فرمودند حکومت نظامی باید شکسته شود زیرا حکومت قصد دارد، دشمن را برگرداندو کشور را وابسته به بیگانگان کند. در لحظات بحران این مرد بزرگ با دم مسیحایی خود ، مردم را هدایت می کردند. با این فرمان امام ، مردم به خیابانها آمدند و حکومت نظامی شکسته شد.و بختیار هم قدرتش شکسته شد و امام هم در بدو ورودشان به ایران ، در بهشت زهرا فرمودند: « من توی دهن این دولت می زنم!» یک سخن عادی نبود،بلکه قدرت ولایت بود، (همانند امیرالمومنی (ع) ،امیرالمومنین با قدرت جسمی نبود که درب قلعه خیبر را خود از جا درآورد. پنجاه آدم هم با هم نمی توانستند درب به آن محکمی و بزرگی را جا درآورد، بلکه این قدرت الهی در وجود امیرالمومنین بود .) قدر امنیت وانقلاب را بدانیم: امام خمینی(ره) این مرد بزرگ، انقلاب را هدایت کردند. ما مدیون امام هستیم، امام ما را آزاد کرد. ما زیر بار ظلم طاغوت بودیم، و در دنیا هیچ به حساب نمی آمدیم. امروز ما در کشور آزادیم و امنیت داریم. امنیت امروز از بالاترین نعمت هاست ، باید قدر آن را بدانیم. کسی نمی تواند به امنیت ما خدشه وارد کند. امروز با روی کار آمدن ترامپ در امریکا و چند تا توپ و تشر که بعضی کشورها زده است، همه ترسیده اند جز ملت ایران. امام این قدرت و شجاعت را به ما داد. در زمان طاغوت اگر یک پاسبان به دهی می رفت و یک باتوم دست می گرفت، همه مردم از ترس به خانه هایشان فرار می کردندو پنهان می شدند وکسی جرات نمی کرد در مقابل یک پاسبان حرف بزند. ولی امام چنان قدرتی به ملت ایران داد که با دست خالی در مقابل شاه و آن ارتش با عظمتش ، ایستادیم و انقلاب سرانجام به پیروزی رسید. همه اینها از برکت نفوذ معنوی امام و ارتباطی که این مرد بزرگ خودساخته با خدا داشت، است. امام نام و یاد سیدالشهدا را زنده کردو خون سیدالشهدا را در رگهای ما دمید. امروز هم پرچم در دستان مبارک ولی امر ماست،زمانی که امام قیام کرد ،جهان دو قطبی بود، نصف آن زیر تسلط شوروی و نیمه دیگر در دست امریکا. اگر هم کسی می خواست قیام کند باید یا به سمت غرب می رفت و یا باید به سمت شرق می آمد و راه دیگری نداشت. امام در مقابل اینها ایستادو غرب و شرق را شکست و یک انقلاب الهی ، اسلامی را بنیان گذاری کرد. با یپروزی انقلاب اسلامی ، جهان به سمت توحیدو یکتا پرستی رفت و مسلمانان ، مسلمان تر شدندو یهودیان یهودی تر و مسیحیان نیز مسیحی تر شدند.با پیروزی انقلاب اسلامی هم شرق و هم غرب وحشت کرد که اگر این انقلاب ایران قدرتمند شود دیگر کسی به شرق و غرب اعتنا نمی کند. با رهبری و هدایتگیری های امام و استقامت و ولایت پذیری مردم انقلاب ایران پیروز شد و شوروی از هم پاشید. ماجرای نامه امام به گورباچف به قلم آیت الله جوادی آملی در اولین روز سال 1989 میلادی ـ 11 دی 1367 ـ نامه معروف و تاریخی امام خمینی خطاب به میخائیل گورباچف آخرین رییس جمهور شوروی در زمینه مرگ کمونیسم و ضرورت پرهیز روسیه از اتکاء به غرب انتشار یافت. امام خمینی در شرایطی از صدای شکسته شدن استخوانهای مارکسیسم سخن به میان آورد که اتحاد جماهیر شوروی هنوز به عنوان یک مجموعه و یکی از قدرت های برتر جهان برقرار بود، جنگ سرد خاتمه نیافته بود، دیوار برلین به عنوان نماد جدائی شرق و غرب، فرو نریخته و حاکمیت کمونیسم بر قانون اساسی شوروی و مقدرات مردم در جمهوری های این کشور، هنوز برقرار بود.نامه تاریخی امام خمینی(س) توسط هیأت منتخب ایشان مرکب از آیت‌الله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و خانم مرضیه حدیده‌چی‌ دباغ، 13دی 1367در مسکو به گورباچف تحویل داده شد. مضمون اصلی و اصیل این پیام، «دعوت به اسلام» بود. امام فرموده بوددند: پیام به آقای گورباچف تسلیم نشود، بلکه جمله به جمله برای او خوانده و ترجمه شود و بعد از پایان قرائت و ترجمه، تسلیم او گردد، تا نگوید در فرصت بعد پیام را مطالعه میکنم، و اگر احتیاج به توضیح یا استدلال داشت، همانجا توضیح داده شود.در مدتی که نمایندگان ایرانی این نامه را برای گورباچف می خواندند، او در کمال ادب گوش می‏داد و تنها در دو جای پیام، رنگ چهره‏اش تغییر کرد و صورتش سرخ شد؛ یک مورد آن در قسمتی از پیام بود که امام می‏فرماید: دیگر کمونیست را باید در موزه‏های تاریخی جهان بنگریم و... پیام اصلی حضرت امام(قدس سره) دعوت به اسلام بود که برای جلوگیری از هم پاشیده شدن کشورتان به اسلام روی بیاورید .مبادا به سمت غرب و امریکایی ها بروید وگرنه کشورتان نابود خواهد شد. گورباچف نیز هشت هفته بعد پاسخ رسمی خود را توسط «ادوارد شوارد نادزه» وزیر خارجه وقت شوروی، در تهران تسلیم امام‌خمینی کرد. گورباچف در این پاسخ، برای نامه امام ارج فراوان قائل شده بود ولی از متن جوابیه وی پیدا بود که ابعاد معنوی پیام امام را درک نکرده است. زیرا صرفاً تلاش کرده بود تا از یکسو اقدامات خود در جهت ترویج آزادیهای سیاسی در شوروی را تشریح کند و از سوی دیگر دستاوردهای اقتصادی کمونیسم را از ۱۹۱۷ به بعد توصیف نماید. وقتی وزیر خارجه وقت شوروی جوابیه گورباچف را می خواند، امام اتاق را ترک کردند ، چون متوجه شدند که گورباچف اصل پیام امام را درک نکرده اند و فرمودند: من او را به اسلام دعوت کرده بودم تا دریچه ای از معنویت به رویش بگشایم ولی افسوس که او متوجه نشد. مدتی بعد از آن ، شوروی از هم پاشیده شد . در سالگرد رحلت امام خمینی(س) گورباچف طی مصاحبه‌ای برای اینکه به هشدارهای آن روز بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بی‌اعتنائی کرده بود، اظهار تأسف نمود. وی در این مصاحبه اظهار داشت. «مخاطب پیام آیت‌الله خمینی از نظر من، همه اعصار در طول تاریخ بود». وی افزود «زمانی که من این پیام را دریافت کردم احساس کردم که شخصی که این پیام را نوشته بود متفکر و دلسوز برای سرنوشت جهان است. من از مطالعه این پیام استنباط کردم که او کسی است که برای جهان نگران است و مایل است من انقلاب اسلامی را بیشتر بشناسم و درک کنم». گورباچف سپس با تشریح نابسامانی های اقتصادی و سیاسی روسیه، تصریح کرد «اگر ما پیشگویی های آیت‌الله خمینی را در آن پیام جدی می‌گرفتیم امروز قطعاً شاهد چنین وضعیتی نبودیم». (13) اینکه امروز ترامپ مانع از ورود مردم بعضی کشورها به داخل خاک امریکا می شود، نشان دهنده اوج استیصال و ضعف او است. اگر قدرت می داشت، نباید می ترسید. اینکه دور تا دور خودش را دیوار بکشد نشان ترس است. این ها نشانه های فروپاشی غرب است. دنیا به سمت توحید در حرکت است و انقلاب ما شروع انقلاب جهانی حضرت مهدی است.رسول خدا (ص) ،انقلاب اسلامی ایران پیشگویی کردند و فرمودند: «يخرُجُ الناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَيوَطِّئونَ لِلمَهدي سُلطانَه »(14) مردمي از شرق (ایران) قيام مي کنند و زمينه را براي حرکت جهاني مهدي (عج) فراهم مي سازند.مطمئن باشید پرچم این انقلاب به دست حضرت صاحب الامر (عج) خواهد رسید. پیشگویی امام باقر(ع) در مورد ملت ایران: امام باقر (ع) مي فرمايد: «كَانّي بِقَومٍ قَد خَرَجُوا بِالمَشرِقِ » گويا مي بينم مردمي در شرق قيام كرده، «يطلُبونَ الحَقَّ فَلايعطُونَهُ ثُمَّ يطلُبونَهُ فَلايعطُونَهُ» حق را طلب مي كنند، ( و مراحل قیام ملت ایران را بیان می کنند. )ولي به آنان نمي دهند. دوباره حق را مي طلبند، به آنان داده نمي شود.« فَاِذا رَأوا ذلِكَ وَضَعُوا سُيوفَهُم عَلي عَواتِقِهِم » وقتي اوضاع را چنين ديدند شمشيرهاي خود را بر شانه ها مي گذارند، «فَيعطونَ ما سَألوا فَلا يقبَلونَه حَتّي يقُومُوا » پس آنگاه حاضر مي شوند كه حق آنان را بدهند، اما آنان ديگر قبول نمي كنند تا اينكه قيام مي كنند «وَ لايدفَعونَها إِلا إِلي صاحِبِكُم،» و آن را جز به صاحب شما تحويل نمي دهند. « قَتلاهُم شُهَداءُ» كشته هاي آنها شهيد به شمار مي روند.(در اینجا حضرت تایید می کنند که کشته های قیام ملت ایران ، شهید هستند.)« أما إِنّي لَو أدرَكتُ ذلِكَ لَاستَبقَيتُ نَفسي لِصاحِبِ هذَاالاَمرِ » آگاه باشيد! اگر من آن زمان را درك كنم، خود را براي صاحب اين امر نگاه مي دارم.(15) احادیث در باب انقلاب مردم ایران زیاد است ولی فرصت آن نیست که همه را خدمتتان عرض کنم. ان شاءالله و به خواست خدا این انقلاب متصل است. توصیه های امام به ملت ایران : امام خمینی در توصیه های خود به ملت در وصیت نامه سیاسی الهی خود گفتند : « به ملت عزیز ایران توصیه می‌کنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن، که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش می‌آید نهراسید که « إن تَنْصروا الله ینْصُرْکُمْ وَیثَبِّتْ اَقدامَکُم » و درمشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک و در رفع آنها کوشا باشید، و دولت و مجلس را از خود بدانید، و چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید.»ان شاءالله جهان به نور اسلام ناب و حضرت مهدی روشن شود. بیستم بهمن ماه هم یادوراه بزرگ شهدا و تجمع رزمندگان و ایثارگران است. شروع مراسم ساعت 2.5 عصر در محل سقاخانه می باشد،از همه شما عزیزان دعوت به عمل می آید، ان شاءالله در این مراسم شرکت کنید. 22 بهمن نیز هم را هپیمایی بزرگ 22 بهمن است که ان شاءالله همه به شکرانه انقلاب در این راهپیمایی شرکت کنیدو آن را قدر بدانیم. پی نوشت: 1- سوره مبارکه اسراء ،آیه 70 2- الاصفهاني، ميرزا محمد تقي، مکيال المکارم، بيروت، موسسه آل علمي، 1421 ق، ج1، ص 373. 3- کلینی،محمدبن یعقوب بن اسحاق؛کافی، ج8ص34؛ دارالحدیث؛چاپ اول؛ قم:1429ق. / معجم رجال الحدیث،. ج 14، ص 145. 4- سوره مبارکه زمر ، آیه53 5- ر.ک به سایت تبیان 6- دیلمی، ارشاد القلوب، ج1، ص 171. 7- علل الشرايع 31 / عيون اخبار الرضا 232-233 / بحار13/13. 8- ستاره ی درخشان شام ص 330، به نقل از شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج 1، ص 251. 9- باقر شریف القرشی، السیده زینب، ص ۳۹؛ حسن الهی، زینب کبری عقیله بنی هاشم، ص ۲۹؛ سیدکاظم ارفع، حضرت زینب (س) سیره عملی اهل بیت، ص۷. 10- سوره مبارکه مائده ، آیه 32 11- بحارالانوار ، ج 76، ص 368. 12- فروع کافی، ج 4، ص 545 13- کتاب بنیان مرصوص امام خمینی در بیان و بنان آیت الله جوادی آملی، فصل هفدهم ص۳۱۰ تا ۳۱۴ 14- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1368، ب 34، ح4088؛ کنز العمال، ح 38657؛ الزام الناصب، ج 2، ص 14 15- كتاب الغيبة، ص 145.