مطالب

برخورد با یتیمان در سیره ی امام علی(ع)/ برنامه های دشمن برای براندازی نظام اسلامی:

ارسال شده توسط: عرب	بازدید شده: 452 مرتبه
دسته: خطبه های نماز جمعه	تاریخ: 1396.03.29
خطبه نماز جمعه شهرستان زرند به امامت حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه زرند مورخه 96/03/26 خطبه اول اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه ِ سِیدِنا وَ مَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَد صلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین . قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام اللّه علیها: « اِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلّیاً فی حَیاتِه وَ بَعدَ مَوتِه » (1) السلام علیک یا امیرالمومنین (ع) ؛ السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان(عج)، آجرک الله یا صاحب الزمان(عج) فی مصیبت جدک امیرالمومنین (ع) اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ، سلامتی رهبر عزیز و بزرگوارمان، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ، شهدای والا مقام شهرستان ،دو شهید گرانقدر مهمان امروز نماز جمعه ، شهدای مدافع حرم، شادی ارواح مطهر هفده شهید گمنام شهرستان ، شهدای حمله تروریستی گروه تکفیری داعش، سلامتی خودتان ، خانواده و فرزندانتان، اجماعاً صلوات. امیدوارم خداوند متعال ، این حضور مؤمنانه در نماز جمعه ، این خطبه، این نشستن و سکوت را در سالروز شهادت مولایمان امیرالمومنین ، از همه ما قبول بگرداند ، ذخیره ای ارزشمند برای دنیا و آخرت، مخصوصاً برای اولین لحظه ورود ما به عالم قبر و قیامت قرار بگیرد ، باز هم صلوات بر محمد وآل محمد(ص). اولاً از حضور باشکوه و مؤمنانه همه شما برادران و خواهران مکرمه ، نمازگزاران عزیز باتوجه به اینکه فضای مصلی هنوز آمادگی کامل برای برگزاری نماز جمعه را ندارد، تقدیر وتشکر می کنم. از مدیران و مسئولین محترم ، دانش آموزان مدارس ، اقشار مختلف ، ستاد برگزاری نماز جمعه ، و فرماندهان محترم نظامی و انتظامی ، سروران معظم روحانی ، از هیأت امنای مسجد جامع ، قاری محترم، مجری محترم و مؤذن محترم وهمه دست اندرکاران برگزاری نمازجمعه که در طول هفته تدارک سیستم صوت و فرش و... را انجام می دهند تا فضا برای برگزاری نمازجمعه مساعد شود،صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم. از سخنرانان قبل از خطبه ها جناب جناب حجه الاسلام والمسلمین مهدی پور و جناب آقای دکتر قهرمان پور صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم .امروز از این دو عزیز کارآفرین دعوت کردیم تا در خدمت آنها باشیم، خصوصا جناب آقای قهرمان پور که اختراعات بسیاری دارند، خداوند ایشان را حفظ کند. ان شاء الله که سخنان ایشان انگیزه ای را برای جوانان عزیز ایجاد کند که علی رغم کمبود امکانات ، چه ظرفیت های خوبی را می توانیم داشته باشیم. شهادت مولا امیرالمومنین علی (ع) را نیز تسلیت عرض می کنم، این نمازجمعه نشانه عشق و محبت ما و پیروی از از اول شخص اسلام و خالص ترین مرد اسلام ،اول مسلمان دنیا یعنی مولی الموحدین ، آقا امیرالمومنین، اسدالله غالب ، علی بن ابی طالب (صلوات الله علیه) است. لباس مشکی ما نشانه عزاداری بر امیرالمومنین است، در حدیثی که خدمتتان عرض کردم. حضرت زهرا(س) می فرمایند : « اِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلّیاً فی حَیاتِه وَ بَعدَ مَوتِه » همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.(1) این مجلس و این نماز نشانه محبت و دوستی ما به مولایمان امیرالمومنین (ع) است . هرچه داریم از برکت وجود این یگانه مرد مخلص جهان اسلام و امیرالمومنین است. برادران و خواهران به زندگانی امیرالمومنین نگاه کنید، امیرالمومنین را در زندگی شخصی و خانوادگی ، اجتماعی، سیاسی، مذهبی خودمان الگو قرار دهیم. امیرالمومنین در زندگی خود برای همگان دلسوز و خیرخواه بودند، چه زمانی که در مصدر حکومت بودندو جهان اسلام را هدایت می کردند و چه در دورانی که این بزرگوار را کنار گذاشتند. با سیاست « حسبنا کتاب الله» ، امیرالمومنین را از صحنه کنار گذاشتند وجهان اسلام را از این مرد بزرگ جهان اسلام و شریعت محروم کردند. امیرالمومنین(ع) الگوی همه ماست .در زندگی خود، به امیرالمومنین نگاه کنید. خداوند در یکی از آیات قرآن می فرماید : «الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً» کسانى که اموال خود را در شب و روز نهان و آشکارا انفاق کنند، « فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»؛ آنان را نزد پروردگارشان پاداش نیکو خواهد بود و هرگز از حادثه آینده بیمناک و از امور گذشته اندوهگین نخواهند شد. (2) کسی که به این آیه قرآن عمل کرد، امیرالمومنین(ع) بود . در شأن نزول این آیه از ابن عباس نقل شده: این آیه درباره على(ع) نازل شده است؛ زیرا آن حضرت چهار درهم داشت؛ یک درهم در روز و یک درهم در شب، یک درهم پنهانى و یک درهم را نیز آشکارا انفاق کرد.(3) برخورد با یتیمان در سیره ی امام علی(ع) روزی امیرالمؤمنین (ع) دید زنی مشک آبی به دوش گرفته و به سختی آن را به سوی خانه می برد. آن حضرت مشک آب را از اوگرفت و به محلی که زن می خواست بُرد، آنگاه از حال زن پرسید. زن گفت: علی بن ابیطالب (ع) شوهر مرا به بعضی از مرزهای نظامی فرستاد که در آنجا کشته شد و چند طفل یتیم برای من گذاشت و احتیاج مرا وادار کرده است تا برای مردم خدمت کنم که خود و اطفالم را تأمین نمایم.امام علی (ع) از آنجا بازگشت. شب را با ناراحتی به روز آورد، سپس زنبیلی که در آن طعام بود برداشت و قصد خانه ی زن کرد. بعضی از یارانش گفتند: بگذارید ما ببریم.فرمود:کیست که بار مرا در قیامت بردارد؟ چون به در خانه ی زن رسید، زن پرسید: کیستی؟ فرمود: همان بنده ی خدا هستم که دیروز مشک آب را برای تو آوردم، در را باز کن، برای بچه هایت طعام آورده ام. زن گفت: خدا از تو راضی باشد و میان من و علی بن ابیطالب حکم کند، سپس در را باز کرد. امام علی (ع) داخل شد، فرمود: من کسب ثواب را دوست دارم، می خواهی تو خمیر کن و نان بپز و من بچه ها را آرام کنم و یا من خمیر کنم و تو آنها را آرام کنی؟زن گفت: من به نان پختن آگاهتر، و شروع به خمیر گرفتن کرد. امام علی (ع) گوشت را آماده کرد و لقمه لقمه به دهان اطفال می گذاشت و به هر یک می فرمود: «علی را حلال کن، در حق شما کوتاهی شده است.» چون خمیر آماده شد، زن گفت: بنده ی خدا تنور را آتش کن. امام علی (ع) تنور را آتش کرد، وقتی حرارت شعله به چهره ی آن حضرت رسید، فرمود: بچش حرارت آتش را، این سزای کسی است که از زنان بیوه و اطفال یتیم بی خبر باشد. در این میان زنی از زنان همسایه داخل خانه شد.او امیرالمومنین (ع) را می شناخت، فوراً به زن صاحب خانه گفت. وای بر تو این کیست که برای تو تنور را آتش می کند؟ زن جواب داد: مردی است که به اطفال من رحم کرده است. زن همسایه گفت: وای بر تو این بزرگ، امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع) است. آن زن چون امام علی (ع) را شناخت، پیش دوید و گفت: « واحَیائی مِنکَ یا اَمیرالمؤمنین» ای امیرمؤمنان از شرمندگی آتش گرفتم، مرا ببخشید. امام علی (ع) فرمود: «بَل واحیائی مِنکِ یا اَمهَ اللهِ فیما قَصرتُ فی حقَّکِ » بلکه من از تو شرمنده ام، ای کنیز خدا، در حق تو کوتاهی شده است.(4) این شیوه امیرالمومنین است، اهل انفاق و کمک به یتیمان و دلسوز بودن. «رد الشمس» کرامتی بزرگ در مورد مناقب امیرمومنان علی(علیه‎السلام)، شیعه و سنی در کتابهای خودشان فضایل بسیاری ثبت کرده‎اند. یکی از آن موارد که شیعه و سنی آن را در کتابهای خود آورده‎اند مسئله ردالشمس است. البته در ذکر این روایت اختلافاتی به چشم می‎خورد اما چیزی که قابل توجه است این که اصل این قضیه اتفاق افتاده است و مورد تایید همگان است.بر اساس منابع روایی و تاریخی «رد الشمس» به عنوان یکی از کرامات حضرت علی(ع) محسوب می شود که دو مرتبه اتفاق افتاده است: یکی در زمان پیغمبر(ص) و دیگری در زمان خلافت امام علی(ع). اما داستان مشهور و مورد نقد بیشتر همان واقعه اول است. ماجرای رد الشمس حضرت علی(ع): این ماجرا به نقل از اسما، ام سلمه، جابر بن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری و عده ای دیگر از اصحاب چنین است:روزی علی(ع) در منزل پیغمبر اکرم(ص)حضور داشتند که ناگهان جبرئیل برای ابلاغ وحی الهی فرود آمد.رسول خدا (که معمولاً در هنگام وحی دچار فشار سنگینی می شدند و به جایی تکیه می کردند ) سر مبارک خود را روی زانوی علی(ع) گذارد و سر برنداشت تا هنگامی که آفتاب غروب کرد.علی(ع) که نماز عصر را نخوانده بود، بی اندازه پریشان شد. زیرا نمی توانست سر پیامبر را از روی زانوی خود بردارد و نه می توانست نماز را به طور معمول به جا آورد. در نتیجه چاره ای نداشت جز این که همان طور که نشسته است، نماز بخواند و رکوع و سجود را با اشاره به جا آورد.پیامبر اکرم(ص) پس از آن که از آن حالت روحانی خارج شد، به علی(ع)فرمود: نماز عصرت قضا شد؟ حضرت عرض کرد: چاره ای جز این نداشتم. زیرا حالت وحی که برای شما پیش آمده بود، مرا از انجام وظیفه (طبیعی و کامل) بازداشت.رسول خدا(ص) فرمود: اینک از خدا بخواه تا خورشید را به جای اول برگرداند تا نمازت را در وقتش به جای آوری. خداوند دعای تو را مستجاب می کند، چرا که از خدا و رسول او اطاعت کرده ای.حضرت علی(ع) دعا فرمود و دعای او مستجاب شد و خورشید به محلی بازگشت که امکان خواندن نماز عصر به وجود آمد و آن گاه غروب کرد.(5) برگرداندن خورشید، توسط علی(علیه‎السلام) بار دوم که پس از پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای حضرت علی(علیه‎السلام) اتفاق افتاد هنگامی بود که امام علی(علیه‎السلام) و یاران او قصد عبور از رودخانه فرات در منطقه بابل را داشتند و هنگامی که سپاهیان مشغول عبور دادن مرکب‎ها و توشه‎ها از رودخانه بودند از نماز عصر غافل شدند اما امام و برخی از یاران نماز را به جای آوردند. در این هنگام خورشید غروب نمود در حالی که عدّه زیادی نماز عصر را نخوانده بودند آنان در این باره با امام(علیه‎السلام) به گفتگو پرداختند. وقتی امام یاران خویش را اینگونه نگران دید از خدای متعال درخواست نمود تا خورشید را برگرداند که سپاهیان، نماز عصر را به جای آورند و چنین شد... . (6) عنایت شاعرانه امام علی(ع) شاعری ، دو بیت شعر ساده برای امیرالمؤمنین (ع) سروده بود وکنار ضریح حضرت این شعرش را خواند با این مضمون : "شعر بسازم از برایت یا علی(ع)* قَدِ این گلدسته هایت یا علی(ع)* .ناگهان دیدند که چراغی که از بلور وآویزان بود به کنار این شاعر آمد وخادمان آن را دوباره نصب کردندو باز به کنار آن شاعر آمد،به رئیس خُدام خبر دادند، گفت: این صِله امیرالمؤمنین (ع) به این شاعر برای شعری است که در وصف امیرالمؤمنین (ع)سروده است وبعد این چراغ را خریدند ومعادل پولش رابه شاعر دادند وشاعر دیگری که این صحنه رادیده بود،با خودش گفت من نیز فقیر هستم ،شعری را در وصف امیرالمؤمنین (ع)می سرایم و در کنار ضریح ایشان می خوانم. این شاعر شعری زیبا را در وصف امیرالمؤمنین (ع)سرود ودر زیر گران ترین چراغی که آنجا بود شروع به خواندن اشعارش کرد ولی هیچ اتفاقی نیفتاد،چندین مرتبه خواند ولی خبری نشد، خیلی عصبانی شد و با عصبانیت گفت: یا علی! اگر بگویی اول مسلمان بودم، قبول، اگر بگویی داماد پیغمبر بودم، قبول، اگر بگویی فاتح خیبر بودم قبول، اگر ... آخه اون شعر بود که آن عطا را دادی؟ «شعر می سازم برایت یا علی * قد این گلدسته هایت یا علی» ولی برای شعر من چیزی ندادی، با حضرت قهر کرد و رفت، وگفت : دیگر به حَرَمِ شما نمی آیم. امیرالمؤمنین (ع) شب به خواب این شاعر می آید و می فرمایند: من شعر را می شناسم ،منتهی انگیزه مهم است، شاعرِ اول برای ما شعر گفت ،ولی تو برای چراغ آمدی، ولی از آنجایی که کسی از درگاه ما ناامید بر نمی گردد من شما را راهنمایی می کنم ،به هندوستان برو در آنجا شاعری شعری را گفته که در بیت آخرش مانده است ،من آن بیت را به تو می گویم وتو به او بگو."به آسمان رود و کار آفتاب کند."او نذر کرده که هرکس بیت آخر شعرش رابیاورد هم دخترش را به عقد او در می آورد و هم نصف اموال خودش را به او می دهد . این شاعر بالاخره رفت و در هندوستان فرد مزبور را پیدا کرد و به او گفت: شنیده ام شما شعری در مدح امیرالمؤمنین صلوات الله علیه سروده ای و در مصرع دوم یک بیت مانده ای؟ جواب داد: بله! و شعر را گفت: «به ذره گر نظر لطف بوتراب کند» شنیده ام کسی تا به حال بقیه اش را نگفته؟ گفت: بله، کسی نگفته و نذر کرده ام هر کس بگوید نصف ثروتم را بدهم. بلافاصله عالم شاعر گفت: «به آسمان رود و کار آفتاب کند» شاعر هندوستانی گفت: احسنت! معلوم است شاعر زبردستی هستی؟! گفت: شاعر هستم ولی این حکایتی دارد و جریان را گفت. او هم خیلی خوشحال شد که آقا امیرالمؤمنین (ع) شعر او را قبول کرده و به نذر خود عمل کرد و ثروتش را بین خود و او تقسیم کرد.(7) مدح علی(ع) در حضور معاویه معاویه از بزرگترین دشمنان امیرالمؤمنین علی علیه‏السلام است، و پیوسته در کنار پدرش «ابوسفیان» با نیروی اسلام جنگیده، و سرانجام در «فتح مکه» که سال هشتم هجرت بود، به ناچار «اسلام» را پذیرفته، ولی در باطن کفر خود را حفظ کرده بود. وقتی از سوی عمر بن خطاب به فرمانداری شام منصوب گشت، بود تدریج باطن خود را ظاهر ساخت و مردم را با نیرنگ خاصی بر ضد اسلام واقعی به جنگ کشانید. معاویه چون از جنگ‏ها هدفی جز دنیا نداشت، با خود می‏گفت: «سرانجام کدامیک از من و علی زودتر از دنیا خواهیم رفت؟» و مرتب با کابینه خود این فکر را تکرار می‏کردند، روزی او گفت: من می‏توانم بدانم که من زودتر می‏میرم یا علی بن ابیطاب! و تنها وسیله‏ام وجود خود علی علیه‏السلام است؛ زیرا وی تمام علوم دنیا را می‏داند، و از هر چه تا روز رستاخیز اتفاق می‏افتد خبر می‏دهد!! بدین منظور از سه جاسوس را به «کوفه» فرستاد، و به آنان تعلیم کرد در سه وقت متفاوت وارد آن شهر شوند، و به یک صورت و با سازماندهی مشابه دست به شایعه بزنند و بگویند: معاویه مرده است، سرانجام علیه‏السلام خبر می‏دهد که من و یا او کدامیک زودتر می‏میریم!مأموران معاویه به همان طریق وارد کوفه شدند، وبه مردم گفتند: معاویه مرده است. وقتی خبر به امیرالمؤمنین رسید، فرمود: این شایعات بی‏اساس است، و از نقشه‏های خود معاویه است، تا زمانی که محاسن من از خون سرم رنگین نشودو فرزند هند جگر خوار به حکومت مملکت اسلامی دست پیدا نکند، معاویه نمی میرد! (8) کرامتی از امیر المومنین علیه السلام زمانی آب فرات بالا آمد و به اندازه ای زیاد شد که نزدیک بود خانه های اهل کوفه را آب بگیرد, همه به امام علی (ع) پناهنده شدند. امیر المومنین بر شتر رسول خدا سوار شد و مردم نیز سواره و پیاده به همراه آن حضرت به راه افتادند تا به رود فرات رسیدند. امام, از شتر پیاده شد و وضو گرفت و در گوشه ای مشغول نماز شدند به طوری که مردم ایشان را می دیدند و دعایی خواندند که بیشتر مردم می شنیدند. سپس به طرف فرات توجه کردند و چوبی که در دست داشتند بر آب زدند و فرمودند : به اذن و اراده خداوند کم شو و آب پایین رفت .(9) کرامات و فضایل امیرالمومنین بسیار است. خدا را شکر می کنیم که ما پیرو ولایت و پیرو حدیث رسول خدا هستیم. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: همانا من در میان شما دو چیز سنگین می گذارم: کتاب خدا و عترتم که اهل بیت من هستند. همانا آن دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا روزی که در کنار حوض بر من وارد شوند. مثل این دو، و آن حضرت(صلی الله علیه و آله) دو انگشت سبابه (و اشاره) خود را به هم چسبانید. در این هنگام جابربن عبدالله انصاری برخاست و گفت: ای پیامبر خدا؟ عترت شما کیست؟ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: (عترت من) علی، حسن، حسین و امامان از اولاد حسین(علیهم السلام) تا روز قیامت هستند.(10) و در عصر غیبت امام زمان ، رهبر شما فقیه جامع الشرایط است. امروز رهبر و فقیه ما حضرت آیت الله عظمی الامام خامنه ای (حفظ الله تعالی) است. راه صحیح و درست امروز در این دنیای کفر، شرک و کفر دنیای «حسبنا کتاب الله» قران ما را کافی است. این راه روشن و راه سعادت را امام بزرگوار و مقام معظم رهبری بر روی ما گشودند. ان شاءالله این پرچم به دست مبارک حضرت ولی عصر(عج) برسد. خدایا آنچه را که گفتیم و شنیدیم، محض رضای خودت قرار بده خطبه دوم اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه ِ سِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین. اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله. در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران وخواهران مکرمه را دعوت می کنم به تقوی الهی؛ شروع سال معنوی مسلمانان ازماه رمضان: در توصیه به تقوی به باقیمانده شبهای قدر اشاره کنم. یک شب قدر بیشتر نمانده است، ارزش یک شب قدر از هزار ماه بالاتر است.شب قدر شروع است ، همانگونه که بهار با خوبی و زیبایی شروع می شود، سال معنوی ما مسلمانان نیز از ماه مبارک رمضان و شب های قدر آغاز می شود.شب قدر یک شب نورانی است .شبی که در امنیت و آرامش کامل است. حتی کسانی که دو ماه قبل را روزه گرفته اند و خود را برای شبهای قدر آماده کرده اند، بوی شب قدر را استشمام می کنند، شب قدر بوی خوش مخصوصی دارد و هوای آن با شبهای قبل متفاوت است. کسانی که آمادگی لازم برای این شبها را دارند، درک می کنند که امشب ، شب قدر است. شب نزول قرآن: شب نزول قرآن، شب رحمت و سعادت و شب خوشبختی است.شب انتخاب راه درست است.مانند این است که ما پرونده ای نزد قاضی دادگاه داشته باشیم و در این شب قاضی به ما بگوید هرگونه که می خواهی امشب این پرونده را برای خودت بنویس والبته ما به نفع خودمان آن را می نویسم.در این شب هم پرونده یکسال خودمان را می نویسیم. با دعا و مناجات و نورانیت. شروع سال معنوی ما از شب قدر است.این شب را قدر بدانید هرچه می خواهید در این شب از خداوند بخواهید، قدر یعنی تعیین و اندازه گیری و شب قدر یعنی امورات ما تا سال آینده معین و مشخص می شود. چه بسیار افرادی که سال گذشته زنده بودندولی امسال نیستند. زن و مرد، پیر و جوان ؛کسی از آینده خبر ندارد و نمی داند چه اتفاقاتی می افتد.در این شبها عافیت و سلامت را از خدا بخواهیم.برای پدر و مادرمان نیز دعا کنیم. این شب قدر، باقیمانده را قدر بدانیم. پیامبر خاندان خودشان را در شب های قدر بیدار نگه می داشت و حضرت زهرا هم فرزندانش را در این شب ها بیدار نگه می داشت.تا از فیض این شبها محروم نشوند.محروم کسی که از شب قدر محروم بماند. از خدا بخواهیم این شب قدر را این سال را سال سعادت و خوشبختی و سال ظهو حضرت صاحب الامر (عج) قرار بدهد. هر گره ای در کار ما وجود دارد را می توان در این شبهات رفع کنیم. تجلی سخن رسول خدا را در ایران اسلامی ببینید. که فرمودند : من از دنیا می روم و دوچیز نزد شما امانت می گذارم: قرآن و اهل بیت .پیرو این دو باشید و از آنها جدا نشوید.ایران اسلامی پیرو کلام رهبر است.مظهر سعادت و خوشبختی و آرامش و زمینه ساز ظهور حضرت ولی عصر(عج) است. یک سخن هم از خلیفه دوم که گفت: « حسبنا کتاب الله »، قران ما را بس است. با این سیاست امیرالمومنین وحضرت را کنار گذاشتندو قرآن را هم کنار گذاشتند. نوشتن احادیث رسول خدا را هم منع کردند و گفتند هیچکس حق ندارد احادیث رسول خدا را بنویسد. نتیجه این سیاست افراط گرانه امروز جهان را به آتش کشیده است.این حرکات کور تروریستی هم از این تفکر ناشی می شود. اولین صحنه ملاقات ابن ملجم با امام علی(ع) پس از قتل عثمان و بیعت مردم با علی علیه‏السلام، وقتی جماعتی از یمن نزد امام وارد شدند و با آن حضرت بیعت کردند. ابن ملجم هم که جز آن گروه بود بیعت کرد. در این هنگام امیرالمؤمنین علیه‏السلام به صورت ابن ملجم نگاهی خاص انداخت و به جمع گروه هم توجهی کرد و همه را به خود نزدیک کرد و در کنار خود نشاند. ابن ملجم برخاست و چند بیت شعر خواند و گفت: یا علی، هر جا می‏‌خواهی ما را بفرست و خواهی دید که ما با تمام قوا و مردان شجاع و باهوش در اجرای فرمانت هستیم.امیرالمؤمنین کلام و خطابه او را نیکو شمرد و پرسید: اسم تو چیست؟ گفت: اسم من عبدالرحمن است. فرمود: پسر کیستی؟ گفت: پسر ملجم. فرمود: آیا از مرادی هستی؟ پاسخ داد: آری. حضرت فرمود: انا للَّه و انا الیه راجعون، و لا حول و لا قوة الّا باللَّه العلی العظیم.و این شعر را خواند: ارید حیاته و یرید قتلی عذیرک من خلیلک من مرادی - من قصد زندگانی او دارم ولی او قصد کشتن مرا، چه کسی عذرخواه این دوست مرادی است. با این که ابن ملجم با امیر مؤمنان علیه‏السلام بیعت کرد، ولی امام همواره او را قاتل خود می‏‌خواند، تا این که روزی ابن ملجم عرضه داشت: یا امیرالمؤمنین اگر چنین شناختی از من دارید، مرا بکشید تا چنین واقعه‌‏ای پیش نیاید. امام علیه‏السلام در پاسخ او فرمود: «انّه لا یحلّ ذلک أن أقتل رجلاً قبل أن یفعل بی شیئاً؛ هرگز جایز نیست پیش از آن که جرمی از شخصی واقع شود، من او را بکشم.» (11) این تفکرات «حسبنا کتاب الله »، از تفکرات ابن ملجم مرادی و یزید است. امروز هم همین تفکر ، داعش و جاهلیت مدرن را به وجود آورده است. در رأس اسلام سعودی کفر قرار گرفته است.رقص شمشیر را با رقص کفر برگزار می کنند. چه جنایاتی را امریکایی ها با سعودی ها در خاورمیانه و کشورهای اسلامی انجام میدهند. این نتیجه تفکر « حسبنا کتاب الله » است و جمهوری اسلامی هم نشانه تفکر ناب رسول خداست که فرمود پیرو قران و علی و عترت باشیدو در عصر غیبت نیز پیرو فقیه جامع الشرایط باشید. خدارا بر این نعمت بزرگ شکرگزاریم. تعداد 250 کودک یتیم در زرند: نکته دیگر اینکه در زندگی خود به امیرالمومنین نگاه کنیم و حضرت را الگوی خود قرار دهیم. امام علی مدافع ایتام و فقرا بودند که به گوشه ای از کرامات حضرت اشاره شد. امروز در شهرستان زرند بالای 250 کودک یتیم داریم. مومنین و متدینین به این ایتام رسیدگی کنید. خداوند متعال در قرآن می فرماید: اگر می خواهید به یتیمان شما رحم کنند، به یتیمان دیگران رحم کنید: « وَلْیخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیةً ضِعَافاً خَافُوا عَلَیهِمْ فَلْیتَّقُوا اللَّهَ » (12) کسانی که اگر فرزندان ناتوانی را از خود به یادگار بگذارند و از آینده آنان می ترسند، باید (از ستم به یتیمان مردم) بترسند. اگر به یتیمان دیگران نیکی کنید، خداوند اجازه نخواهد فرزندان شما و حتی نوادگان و نسل شما گرفتار شوند. و بعد از مرگ شما ، فردی پیدا خواهد شد که به فرزندان شما نیکی خواهد کرد. باید شکر نعمتهایی را که خداوند به ما داده است، به جا بیاوریم . هر کدام از ما ماهی 40 یا 50 هزار تومان را برای کمک به ایتام کنار بگذاریم و مخارج یک کودک یتیم را به عهده بگیرید.در شهرستان بالای 560 بچه بد سرپرست داریم. که پدر و مادر آنها یا معتاد هستندو یا از هم جدا شدندو فرزندشان به حال خودش رها شده و سرپرستی ندارد. چه کسی جز ما پیروان امیرالمومنین باید به این کودکان یتیم کمک کنیم؟ آیا اگر امیرالمومنین زنده بودند به این ایتام رسیدگی نمی کردند؟ واقعا برای شهرستان ما که این همه افراد متمکن با امکانات مالی داریم ،زشت است که بیشتر حامیان ایتام شهرستان از تهران هستند. چرا به بچه های یتیم و بد سرپرست کمک نمی کنید؟ حکومت علوی و پیرو امیرالمومنین بودن،به این است که در زندگی گره گشا باشید و دست بخیر باشید. کمک خیّرین به بخشهای مختلف شهرستان امروز بعضی از جاها نیاز به کمک دارد، از جمله همین مصلی. با این مبالغی که در نماز جمعه جمع می شود ما حتی نمی توانیم یک ماشین آجر بخریم. نهایتش مزد یک کارگر می شود. تا امروز شرکت ها و کارخانه های شهرستان کمک کرده اند ولی خیرین حقیقی تا حالا کمکی نکرده اند. حتی تماس می گیریم، جواب تلفن ما را هم نمی دهند. اگر 10-12 خیّر ماهیانه و به صورت منظم کمک کنند، ما می تواینم مصلی را زودتر آماده کنیم. مصلی یک مرکز دینی و یک نماد مذهبی برای شهرستان است. همه برای ساختن هرچه زودتر آن باید کمک کنند. مثلا طرف، پدرش فوت شده است (ان شاالله که پدرها زنده باشند) ، مراسم ختم پُر خرج می گیرند ،اینها چه فایده ای دارد؟ بخشی از این مخارج را به فقرا کمک کنیدو یا به جوانان بی پولی که نمی توانند ازدواج کنند، کمک کنید. بعضی از امکانات پزشکی را در شهرستان کم داریم، می توانید بجای مراسمات ختم آن دستگاهها را برای بیمارستانها تهیه کنید که ثواب بیشتری هم دارد.آیا فکر می کنید اگر به ساخت مصلی کمک کنید تا مردم در این گرما اذیت نشوندو مراسم عبادی خودشان را انجام بدهند ، ثوابش کمتر از تدارک 4-5 نوع غذا در مراسم ختم است؟ من از خود شما و اهل همین شهر هستم و دلسوز این شهر هستم، خدا می داند از روزی که به این شهر آمده ام حتی یک روز هم اجازه نداده ایم تا کار ساخت مصلی تعطیل بشود. ساخت یک خانه چقدر کار دارد و هزینه می برد. مصلی به اندازه صد خانه خرج داردو هزینه می خواهد.هر کار میکنیم بازهم جای دیگرش مانده است. تا کنون فقط 2-3 خیّر به ما کمک کرده اند. خداوند خیر بدهد به آقای باربد که کمک کردند و یک خانم آبرومندی یک زمین کمک کرده است و یک نفر دیگر که 10میلیون کمک کردند. این کل کمک های مردمی بوده که شده است. مبالغی هم که در نماز جمعه جمع میشود، حدود 200-300 هزار تومان و در بهترین حالت 500 هزار یا یک میلیون تومان می شود. برای فرش کردن اینجا چند وقت پیش حدود 5-6 میلیون تومان 10 طاقه فرش خریدیم.سیستم صوتی هم نداشتیم. 30 میلیون تومان قبلا و جدیدا 20 میلیون تومان خرج سیستم صوتی کردیم تا صدا به همه برسد. به هر حال مصلی خرج دارد. مومنین ومتدینین کمک کنید تا زنده هستید اهل خیر باشید .حوزه علمیه هم نیاز به کمک شما خیرین دارد. حوزه علیمه ،محل تحصیل سربازان حضرت ولی عصر شهرستان زرند وضعیت مناسبی ندارد. شیعیان! شما باید کمک کنید. همین کمک های زیر و درشت شما وقتی با هم جمع بشود ،می تواند بنیاد های دینی و مذهبی شهرستان را تقویت کند.هر چه برای وراث به جا بگذارید، بازهم می گویند ارث کم بوده است. هرچه هم زحمت بکشید و مال روی هم بگذارید بعد از فوت شما همه بین وراث تقسیم می شودو چیزی برای خودتان نمی ماند. تلاش کنید تا نام نیکی از خودتان باقی بگذارید.کار خیر بکنید. پیشگامان وقف در اسلام: رسول خدا(ص)وامیرالمومنین(ع) خودشان در وقف پیشگام بودند، امیرالمومنین(ع) با زحمات و تلاش‌های خود، چندین باغ و چندین چشمه و مزرعه احداث و نوسازی کردند و از دست‌رنج خود هزار بنده خریدند و آزاد ساختند. امام علی علیه‌السلام در حفظ و نگهداری موقوفات تلاش بسیار می کردند ،راوی می گوید : من در باغ بودم، امام علی علیه‌السلام وارد باغ شد و فرمود: آیا غذا نزد تو هست؟ بعد از صرف غذا ، آن حضرت کلنگ را به دست گرفت و داخل چاه چشمه شد و به لایروبی قنات پرداخت. در حالی که عرق از پیشانی‌اش می‌ریخت، از چاه بیرون آمد و بار دیگر به داخل چاه رفت و همچنان به لایروبی چاه پرداخت. هنگام گلنگ‌زدن به زمین چاه، صدای همهمه آن حضرت به بیرون چاه می‌رسید. آن قنات را به گونه‌ای پاک‌سازی کرد که به اندازه گردن شتر آب آن زیاد شد. سپس با شتاب از چاه بیرون آمد و فرمود: خدا را گواه می‌گیرم که این چشمه و باغ را وقف کردم! آنگاه به من فرمود: دوات و کاغذ بیاور. من با شتاب رفتم و قلم و دوات و کاغذ تهیه کردم و به حضور آن حضرت آوردم. آن حضرت وقف‌نامه را چنین نوشت: بسم‌الله الرحمن الرحیم. این دو باغ را بنده خدا، علی امیرمؤمنان، وقف کرد. نام این دو باغ، "ابونیزر" و "بُغیبُغه" است، تا محصول آن وقف فقرای مردم مدینه و مسافران درمانده شود، تا با وقف این دو باغ، علی چهره‌اش را از گرمای آتش دوزخ و قیامت حفظ کند.(13) این شیوه زندگی امیرالمومنین است. باید از روش حضرت زندگی درس بگیریم. معنای آتش به اختیار مقام معظم رهبری: یکی از فرمایشات مقام معظم رهبری که بازتاب بسیار زیادی در رسانه ای داخلی و خارجی داشت، بکار بردن کلمه آتش باختیار بود. آتش باختیار یعنی چه؟ فرض کنید در جبهه ، قرارگاهی قصد حمله و انجام عملیات را دارد،اختلافی یا مشکلی در قرارگاه پیدا می شود و فرمانده نمی تواند، درست فرماندهی بکندو به تمام نیروها می گوید: شما آتش باختیار هستید ، یعنی نیاز نیست منتظر دستور من بمانید، خودتان راه مبارزه را تشخیص بدهید و حمله کنید. معنای آتش به اختیار این نیست که ما بی مهابا به هر طرف شلیک کنیم و قرارگاه را به آتش ببندیم. شبکه های بیگانه و ماهواره ای در تحریف این فرمان رهبری گفته اند رهبر ایران دستور حمله به نهادها و دستگاههای دولتی آقای روحانی را صادر کرده است. آیا وقتی فرمانده قرارگاه نمی تواند امکانات را به رزمندگانش برساند، به آنها می گوید آتش باختیار هستید، معنایش حمله به قرارگاه خودی است؟ نخیر بلکه معنای آن این است که جلوی نیروهای دشمن را به هر طریقی که خودتان تشخیص می دهید بگیرید. معنای فرمان آتش به اختیار مقام معظم رهبری به افسران جنگ نرم و جوانان که فرمودند: جوانان عزیز دشمن در حال جنگ فرهنگی است، دستگاهها چه خوب و چه بد عمل کنند وظیفه شما این است که به عنوان افسر جنگ نرم، دشمن شناس خوبی باشید و با دشمن مبارزه کنید.و اجازه ندهید دشمن سنگرهای مارا تصرف کند. این معنای آتش باختیار است. امروز دانشجویان و طلاب حوزه علمیه وظیفه دارند چه دستگاههای فرهنگی پرکاری و یا کم کاری کنند ، از انقلاب دفاع کنندو در صحنه باشند. رئیس جمهور محترم هم در سخنرانی که اخیرا داشتند، گفتند فلان کارها باید انجام بشود ومقام معظم رهبری فرمودند : مخاطب این باید بشودها خود شما هستید. انجام این کارها وظیفه دولت است و دولت باید انجام بدهد. برنامه های دشمن برای براندازی نظام اسلامی: امروز دشمن سه برنامه دارد: برنامه اول ایجاد نا امنی در کشور ما، مانند حرکت های تروریستی برنامه دوم : ایجاد مشکلات اقتصادی تا با مشکلات اقتصادی کشور ما را از پا دربیاورند. رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود فرمودند: اینکه اینترنت را هم به همه روستاها ببرند، خیلی خوب است. ولی واجب تر از آن رفع مشکلات تولید در روستا ها و راه اندازی صنایع بسته بندی در روستاهاست. روستایی ما یک سال زحمت می کشد و در وقت برداشت محصول میوه اش پای درخت خراب می شودو او نمی داند چکار کند.و گاهی سود که نمی کند هیچ، سرمایه اش را هم از دست می دهد. صنایع کوچک و بزرگ و صنایع تبدیلی را گسترش دهید.جاده برای روستاها درست کنیدو در مشکلات آنها گره گشا باشید. سومین برنامه دشمن این است که جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کند. بنابراین شناخت دشمن و مقابله صحیح با دشمن وظیفه همه ماست. ان شاء الله خداوند توفیق بدهد تا بتواین همه به وظایف خود به نحو احسن عمل کنیم. یک نکته را هم به شاعران گفتند و فرمودند: دستگاه استعمار را با ظلمی که می کنندو کارهایی که انجام می دهند هجو و رسوا کنید.شاعر باید مدافع اهل بیت و در خط مبارزه با دشمن باشد. اعتکاف در دهه پایانی ماه مبارک رمضان: نکته پایانی صحبت بنده این است که دهه پایانی ماه مبارک را قدر بدانید. پیامبر خدا دهه پایانی ماه مبارک رمضان را اعتکاف می کردند و ده روز در مسجد النبی می ماندند و اعتکاف می کردند.ماهم ایام البیض ماه رجب را که سه روز است را اعتکاف می کنیم ولی بهترین زمان اعتکاف ماه مبارک رمضان است. جوانان عزیز میتوایند برنامه ریزی کنیدو حداقل سه روز را اعتکاف کنید تا از فیض این شبهای عزیز بی نصیب نمانید. مناسبت های هفته هفته جهاد کشاورزی را داریم که از خدمات جهاد کشاورزی تقدیر و تشکر می کنیم. سالروز تاسیس سازمان تبلیغات اسلامی را به فرمان حضرت امام داریم که به عزیزانمان در اداره تبلیغات تبریک عرض می کنیم و از زحمات آنها تقدیر و تشکر می کنیم. پایان این هفته هم هفته قوه قضائیه است که از زحمغات دستگاه قضا هم تقدیر و تشکر می کنیم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته پی نوشت: 1- امالی(صدوق) ص182 2- سوره مبارکه بقره، آیه ۲۷۴ 3- طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 1، ص 150، انتشارات دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، چاپ اول، 1377ش. 4- بحار الانوار ج 41 ص 52، و مناقب آل ابیطالب ج 2 ص 116 5- ارشاد، شیخ مفید، ج 1، ص 345 ، (نشردارالمفید) 6- شیخ مفید، الارشاد، ج 1، ص 346. 7- کتاب عبرت آموز تالیف استاد شیخ حسین انصاریان 8- محجة البیضاء ج4 ص 202 بحارالانوار ج33 ص279. 9- الارشاد ، ص 337 - 336 10- کمال الدین وتمام النعمة، ج1، باب22، ص233 234 11- منهاج البراعه، ج 5، ص 130 – 127 12- سوره مبارکه نساء ،آیه 9 13- محمد محمدی ری‌شهری، میزان‌الحکمه، ج 10، ص 614