مطالب

نشست بصیرتی کارکنان دادگستری زرند با حضور وسخنرانی امام جمعه محترم

ارسال شده توسط: عرب	بازدید شده: 273 مرتبه
دسته: گزارش تصويري	تاریخ: 1396.07.07
همزمان با گرامیداشت هفته دفاع مقدس نشست بصیرتی ویژه کارکنان دادگستری زرند مورخه96/07/05 با حضور وسخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم وکارکنان دادگستری در محل نماز خانه این اداره برگزار شد. سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در نشست بصیرتی کارکنان دادگستری زرند مورخه96/07/6 الحمدلله، الصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله آل الله قال الله الحکیم فی کتابه : « قُل لا أَسئَلُكُم عَلَیهِ أَجراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُربى » (1) عرض تسلیت دارم به مناسبت ایام سوگواری و عزای سرور و سالار شهیدان آقا ابا عبدالله الحسین(ع) و از حضور همه برادران و خواهران مکرمه ، اعضای محترم دادگستری شهرستان زرند و حاج آقای محمدی صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم . عزاداری هایتان قبول درگاه حق باشد. همین طور عرض تسلیت دارم به مناسبت شهادت شهید حججی ،ایران اسلامی عزادار این یار خاص اباعبدالله الحسین است. مردم زیادی در مراسم تشییع این بزرگوار حضور پیدا کردند. این شهید عزیز تاثیر زیادی را در جامعه گذاشته است . این نوع شهادت، نیاز امروز جامعه ما بوده است که خداوند او را به عنوان یک حجت برای همه ما و برای ایران اسلامی و همه مسلمانان وحتی برای دشمنان ما فرستاده است. شادی ارواح همه شهدا ، امام شهدا و شهدای مدافع حرم، شهید حججی وشهید عظیمی صلواتی را مرحمت بفرمایید. حضور در مجالس سیدالشهداء(ع) عبادتی بزرگ" هر چه ما ایرانی ها داریم همه از برکت خاندان امیرالمؤمنین است. اسلام ما، ولایت ما ، بصیرت و ولایت پذیری ما همه از برکت سیدالشهداست. حضور در مجالس سیدالشهدا و کمک به برپایی مراسم عزاداری امام حسین(ع) یک عبادت بزرگ است حتی نشستن در مجلس اباعبدالله یک عبادت بی نظیر و تاثیرگذار محسوب می شود. در دعای توسل می خوانیم : « وَبِحُبِّكُمْ وَبِقُرْبِكُمْ أَرْجُو نَجاةً مِنَ اللّهِ » به برکت محبت به شما و به برکت نزدیک شدن به شما اهل بیت(ع) ، اميدوار نجات از جانب خدا هستم . محبت وتقرب به سیدالشهداء(ع) سرمایه نجات: سرمایه نجات ما از عذاب الهی محبت و تقرب به سیدالشهداست. به زندگی علما که نگاه کنیم می بینیم آنها به داشته های خود اعتنا نمی کردند و فقط یک داشته را به حساب می آورند و آن محبت و تقرب و عشق به اباعبدالله است. آیت الله نجفی مرعشی از مراجع تقلید است که خدمات ارزنده ای برای اسلام کرده است و کتاب نوشته است و در علوم زیادی سرآمد بود و کتب شیعه و اسلام را حفظ کرده است . امروز دانشمندان زیادی از کتابخانه ایشان استفاده می کنند، در خاطراتش نوشته است من در عراق و نجف کشاورزی می کردم و پولی را که به دست می آرودم ، کتاب می خریدم. امروز یک میراث بزرگ از این عالم به جا مانده است : کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی که علمای زیادی از آن استفاده می کنند. این عالم بزرگ در وصیت نامه اش از کتابهایی که نوشته و رساله هایی که چاپ کرده است چیزی نمی گوید بلکه وصیت می کند ، هنگامی من از دنیا رفتم ، دستمالی را که با آن اشک هایم را در مجلس امام حسین(ع) پاک کرده ام را داخل کفنم بگذارید. و بالای سر من مجلس سیدالشهدا برگزار کنید. این وصیت و سیره علما همان دعای توسل است که « وَبِحُبِّكُمْ وَبِقُرْبِكُمْ أَرْجُو نَجاةً مِنَ اللّهِ » به برکت محبت وقرب به شما اهل بیت(ع) ، اميدوار نجات از جانب خدا هستم . مجالس سیدالشهدا مایه نجات ومایه بصیرت و آگاهی است. « کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا » در همیشه تاریخ همه روزها عاشورا و همه زمین‌ها کربلاست . درس بزرگ سیدالشهدا(ع) حسین زمان در برابر یزیدیان زمان قرار می گیرند. این درس بزرگ سیدالشهداست که دین خدا همیشه پابرجاست و یزیدیان همیشه در مقابل دین خدا صف بندی کرده اند. همیشه جبهه سیدالشهدا در مقابل جبهه کفر و نفاق قرار گرفته است. عمار یاسر در جنگ صفین نقش بسیار مهمی در بصیرت افزایی وآگاهی یاران امیرالمؤمنین (ع) داشت . در جنگ صفین هم اسلام در مقابل کفر قرار گرفته بود. همان منافقینی که در زمان رسول خدا در مقابل پیامبر ایستادند ، در جنگ صفین قرآن ها را بر نیزه کردندو در مقابل امیرالمومنین ایستادند.در صفین، نفاق و دار و دسته اشعث بن قیس و خوارج کار خودشان را کردند و با خدعه و فریب یاران زیادی را از مولا امیرالمومنین جدا کردند و در مقابل حضرت ایستادند و اتفاق افتاد آنچه را که همه میدانیم. امروز هم همین است و نیاز به بصیرت و آگاهی داریم و آنچه مهم است تبعیت از ولی و رهبر است. ولی فقیه رهرو راه امام حسین(ع) است. هرکس در مقابل ولی جبهه گیری کند، عاقبت بخیر نخواهد شد. از ابتدای تاریخ انقلاب هم نگاه کنید ،کسانی که در مقابل حضرت امام خمینی(ره) ایستادند ، و یا در مقابل مقام معظم رهبری ایستادند، عاقبت بخیر نشدند. مراجعی که در مقابل امام ایستادند: آقای شریعتمدار یکی از افرادی بود که در آن زمان مقابل حضرت امام(ره) ایستاد ، او یک مرجع تقلید و یک شخصیت بزرگی بود که در مقابل حضرت امام ایستاد. همین طور آقای منتظری که از نظر علم و فقه جایگاه بالایی داشت ولی در مقابل حضرت امام(ره) ایستاد، آیت الله آذری قمی هم از جمله افرادی بودند که در زمان مقام معظم رهبری مقابل ایشان ایستاد و همه دیدم که چه سرنوشتی پیدا کردند. از دیگر افرادی که ابتدا مقام و جایگاه علمی و دینی بالایی داشتند ولی با زاویه پیدا کردن با ولی زمان به انحراف کشیده شدند، ابوالفضل برقعی است که گاهی در شبکه ماهواره ای النور صحبت های او را به عنوان یک سید و عالم شیعه پخش می کنند و او در این صحبت های خود به به اهل بیت توهین می کند. جریان انحراف او اینگونه است. تاثیر شبکه های ماهواره بر افراد: در زمان آیت الله بروجردی وقتی که ایشان را به عنوان مرجع تقلید معرفی کردند ، علامه برقعی که هم طراز آیت الله بروجردی بود، حسادت کرد و پس ازآن کم کم بامرجع تقلیدی که ازامام زمان (عج) نیابت داشت، زاویه پیداکرد و به مخالفت پرداخت وکارش به جایی رسید که منکرفضایل اهل بیت ،توسل و شفاعت شد. یعنی همان صحبت های وهابیون را تکرار می کرد. برقعی می گفت: چرا این قدر از رقیه صحبت می کنید و تقی ونقی می گوئید ،این افکار او باعث شد نتواند درقم بماند و به تهران رفت و در آنجا شاگردانی را تربیت کرد، از جمله قلمداران. برقعی یک کتاب به نام "تناقضات قرآن و مفاتیح" درخصوص انکار مقامات اهل بیت ، توسل وشفاعت نوشت که این کتاب را نتوانست درایران چاپ کند ودر پاکستان این کتاب را با جلدهایی بسیار زیبا چاپ کرد که وهابیون ازهمین کتاب سوء استفاده وعلیه شیعه استفاده می کنند والان دانشجویان ما که به مکه مُشرف می شوند، تعداد زیادی از این کتابها را با خود می آورند ، یک عالم شیعه که با نایب امام زمان(عج) زاویه پیدا کرد وکارش به جایی رسید که مقابل اهل بیت ایستاد و برعلیه آنها کتاب نوشت. انحرافات به تدریج درست می شود.وقتی آیت الله بروجردی این مرد بزرگ فوت کرد ، عزای عمومی اعلام شد و تمام سفارت خانه های خارجی که داخل ایران بودند، پرچم هایشان را نیمه برافراشته کردند ولی اقای برقعی چون ضد آیت الله بروجردی شد، کارش به جایی رسید که در مقابل تشیع ناب ایستاد و از وهابیت دفاع کرد و به اهل بیت توهین می کرد و امروز خوراک وهابیون همین صحبت های آقای برقعی و شبکه نور است. زمانی که در قُم بودم ، یک روحانی بود که مُلبس نبود، نقل می کرد: من با قَلمداران که شاگرد علامه بُرقعی بوده است ،بحث می کردم که امام جمعه یکی ازبخش های قُم بود وبالاخره تاثیرات منفی قَلَمداران برمن طوری شده بود که از رنگ سبز بَدَم می آمد وگاهی اوقات هم دست بسته نمازمی خواندم ، ببینیدکه تبلیغ سوءاین همه تاثیر دارد .این شبکه های ماهواره ای که اعتقاد یک شیعه را می گیرند ،ضررش ازهرچیز دیگری بدتر است .اینها عقیده انسان را می دُزدند و از بین می برند و بدترین خسارت این است که انسان دین و اعتقاد خود را از دست بدهد ومی گفت که کم کم لباس روحانیت راهم درآوردم ،من را هم خلع لباس کردند ویک سنی وهابی شده بودم وشروع به تحقیق وبررسی کردم . یک نفر سوال کرد چه اتفاقی افتاد که هدایت شدی؟ گفت:یک شب درخواب دیدم به مدینه رفتم و آنجا برف آمده بود وباخودم گفتم :درمدینه که برف نمی آید وبعد به مسجدالنبی رفتم ودیدم که سادات وبزرگان لباس سبز پوشیده بودندوتایک نگاه به این لباس کردم یک مهری نسبت به رنگ سبز در من پیداشد ویکی ازآن بزرگان این آیه را خواند" سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ " (3)وسوال کرد این آیه درمورد چیست؟که من گفتم این آیه در مورد این است، هنگامى كه رسول خدا (ص) على (ع)را در روز "غدير خم" به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: "مَن كُنتُ مَولاه فَعَلىٌ مَولاه" هر كس من مولى و ولى او هستم على مولى و ولى اوست. چيزى نگذشت كه اين مساله در بلاد و شهرها منتشر شد. "نُعمان بن حارث فَهرى" خدمت پيامبر (ص) آمد و عرض كرد: تو به ما دستور دادى شهادت به يگانگى خدا و اينكه تو فرستاده او هستى دهيم، ما هم شهادت داديم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زكات دادى ما همه اينها را نيز پذيرفتيم، اما با اينها راضى نشدى تا اينكه اين جوان (اشاره به على (ع)) را به جانشينى خود منصوب كردى ، آيا اين سخنى است كه از ناحيه خودت يا از سوى خدا؟ پيامبر (ص) فرمود: قسم به خدايى كه معبودى جز او نيست اين از ناحيه خدا است. " نعمان" روى بر گرداند در حالى كه مى‏گفت: خداوندا! اگر اين سخن حق است و از ناحيه تو، سنگى از آسمان بر ما بباران! اينجا بود كه سنگى از آسمان بر سرش فرود آمد و او را كشت. همين جا آيه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ نازل گشت. رسول خدا(ص) یک شاعری بنام حسان ابن ثابت داشتند که این جریان و ماجرای غدیر را بصورت شعر در آورد (4) و پیامبرخدا (ص) او را تشویق کردند و فرمودند: «خداوند حسان را مورد حمایت و تایید روح القدس قرار دهد تا زمانی كه از رسول خدا(ص) پشتیبانی كند.» (5) پیغمبر(ص) نفرمود روح القدس همیشه یاور شماست بلکه فرمودند تا زمانی که از ما دفاع می کنی چرا این قید را گذاشتند؟ چون همین حسان ابن ثابت بعداً سرنوشتش عوض شد ، دشمن امیرالمومنین(ع) نشد ولی جزء قاعدین وبازنشستگان شد واز امیرالمومنین (ع) دفاع نکرد وجیره خوار عثمان شده بود از عثمان مواجب می گرفت ونسبت به حضرت علی(ع)کوتاهی کرد .(6) آن روحانی در ادامه گفت: در عالم خواب به آن سیدنورانی گفتم که آیه در مورد این است که هرکس منکر ولایت حضرت علی (ع)شود ،عاقبتش این است ،آن سید بزرگوار فرمودند: احسنت ودستورداد تایک کاسه آبی را آوردندوبه آن دست زدند وگفتند بیا بخور وگفت: ولایت ما آب حیات است وازآن زمان من هدایت شدم وتمام شک وشبهه ها ازدل من بیرون رفت وحالا هم می خواهم این را عرض کنم ،این حقیقتی است که اگر کسی با ولایت و یا باجانشین حضرت صاحب الامر (عج) زاویه پیدا کرد کم کم کارش به جای باریک کشیده می شود وایمان خود را به طور کامل از دست می دهد. منظورم این است که کسی نگوید رهبر مهم نیست، انسان باید شیعه امیرالمومنین باشد، زاویه داشتن با رهبر اشکال ندارد! خیر این مطلب بسیار مهم است ، زاویه با رهبر مرحله به مرحله انسان را به جایی می رساند که از دین خارج شود، این درس بزرگ سیدالشهدا و درس بزرگ یاران اباعبدالله حسین(ع) است.در هر شرایطی گوش ما باید به دهان ولی فقیه باشد. کاری به بحث خطی و جناحی اصولگرا و اصالح طلب نداریم. این تفکر شیعه ماست که انسان در عصر غیبت باید تابع ولی فقیه باشد. این خواست خدا و پیامبر اوست . اگر با ولی زاویه پیدا کنید، منحرف می شوید . امروز در زمان خودمان و با چشم خودمان هم می توانیم منحرفین را بینیم. وقتی ولایت مقام معظم رهبری در مجلس خبرگان تایید وتصویب شد، عده ای مخالف این ولایت بودند ولی آیت الله آذری قمی از جمله افرادی بود که خیلی محکم وقاطع از ایشان حمایت کرد و معتقد بود که مقام معظم رهبری،بهترین گزینه برای ولایت هستند. حضرت آقا آن زمان به ایشان گفتند : آیا شما ده سال دیگر هم این حرف را هم می زنید؟ آقای آذری عمامه اش را به زمین کوبید وگفت: آذری از دنیا برود، اگر روزی بخواهد مخالفت کند. ولی ده سال بعد ایشان روبروی مقام معظم رهبری ایستاد.این بصیرت و آگاهی خیلی مهم است. همه چیز ناشی از تبعیت می شود. « وَبِحُبِّكُمْ وَبِقُرْبِكُمْ أَرْجُو نَجاةً مِنَ اللّهِ » یعنی نمی شود گفت : من پیامبر را دوست دارم ولی علی (ع) را دوست ندارم .نمی شود امام زمان را دوست داشت ولی جانشین او را دوست نداشت .این دو از هم جدا و تفکیک پذیر نیستند. یک سلسله هستند. امیدواریم خدای متعال مارا هیچ گاه از ولایت جدا نکند و همیشه تابع ولایت باشیم. کسی که بگوید ما فقط پیرو خط امام(ره) هستیم، حسبنا خط امام !! این مانند جریان جنگ صفین است که گفتند حسبنا کتاب الله . اگر شما پیرو امام (ره) هستید، امام راحل به امام خامنه ای می فرمودند : شما برای رهبری ، لیاقت دارید و شما مانند خورشیدی هستید که نورافشانی می کنید. ولی بعضی افراد هستند که شیعه چهار امامی ، هفت امامی و یا نُه امامی شدند و دیگر امامان را قبول نداشتند، راه تشیع خالص واسلام ناب باید ادامه داشته باشد. ان شاءالله تا زنده ایم با ولایت باشیم و روزی هم که ازدنیا می رویم، با ولایت باشیم. پی نوشت: 1- سوره مبارکه المائدة ، آیه 67 2- برای مطالعه جنگ صفین رجوع کنید به : تاریخ طبری، ج 3، ص 38 / شرح نهج البلاغه، ابن ابی حدید، ج 2 / مروج الذهب، ج 2، ص 48 3- سوره المعارج،آیه 1/ معنی آیه:سؤال كننده‏اى (از كفار) عذابى حتمى را درخواست كرد. 4- شیخ مفید، پیشین، ج1، ص166 و علامه امینی، پیشین، ج1، ص 34. 5- ابن اثیر، پیشین، ج1، ص 482 و میر حامد حسین، پیشین، ج9، ص 317 6- شیخ مفید، الارشاد، پیشین، ج1ص 237