سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

حضور وسخنرانی امام جمعه محترم در جلسه بصیرت افزایی کارکنان فرماندهی نیروی انتظامی زرند

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 243 مرتبه
دسته: گزارش تصويريتاریخ: 1396.11.26
 
حضور وسخنرانی حجت الاسلام والمسلمی ابراهیمی امام جمعه محترم در جلسه بصیرت افزایی کارکنان فرماندهی انتظامی شهرستان زرند در محل نمازخانه این ناحیه مورخه96/11/25



سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در جلسه بصیرت افزایی کارکنان نیروی انتظامی مورخه96/11/25

الحمدلله، الصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله آل الله

السلام علیک یا صاحب الزمان(عج) ، یا بقیة الله، یا اباصالح، ادرکنا واغثنا.

خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ، سلامتی رهبر عزیز و بزرگوارمان و بهتر از جانمان، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ، شهدای مدافع حرم، یگانه شهید مدافع حرم شهرستان شهید سرافراز علی عظیمی ، شادی ارواح مطهر شهدای گمنام شهرستان ، خصوصا شهدای گرانقدر نیروی انتظامی ، سلامتی خودتان ، خانواده و فرزندانتان ، اجماعاً صلوات.

در خدمت بزرگواران نیروی انتظامی شهرستان هستیم، از فرماندهی نیروی انتظامی محترم شهرستان جناب سرهنگ چوگانی از سرور عزیز گرانقدر حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای امیری که زمینه حضور بنده را فراهم کردند نیز صمیمانه تشکر می کنم. توفیقی شد تا بار دیگر شما را زیارت کنیم .من صحبتم را در قالب اهمیت انقلااب اسلامی در آیات و روایات و در شعر شعرا چند جمله ای را عرض می کنم واینکه اهدافی را هم که نظام داشته است و چه اندازه محقق شده است و چه اندازه باید محقق شود ، چند جمله ای را عرض می کنم.

در آیات و روایات مختلف به کرّات از انقلاب اسلامی ایران نامبرده شده است . این روایات هم از شخص رسول خدا حضرت محمد(ص) نقل شده است و هم از ائمه .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرماید : « أعظَمُ الناسِ نَصيبا في الإسلامِ أهلُ فارِسَ » (1) مردم ایران بیشترین سهم را در یاری اسلام دارند. زمانی که پیامبر این سفارش را داشتند، مردم ایران حتی مسلمان هم نبودند. چون در زمان خلیفه دوم ایران فتح شد. البته تعدادی از ایرانی ها از یمن به نمایندگی سلمان به محضر رسول خدا مشرف شده بود و مسلمان شدند.

تشرف سلمان به اسلام:

سلمان شخصیت موحدی بود که به دنبال توفیق بود. سرگذشت سلمان را حتما بخوانید، نام او روزبه و از بزرگان اصفهان بوده که وقتی دست از آتش پرستی بر می دارد و مسلمان می شود، سختی های زیادی می کشد و توسط پدر و اطرافیان اذیت وآزار می شود. چند روز او را زندانی کرده بودند . مدتی بعد سلمان در جستجوی حق از وطن خود هجرت کرد و رنج ها و سختی های بسیار در این راه تحمل کرد تا آنجا که در این راه به بردگی مبتلا گردید و مدتی نزد یک راهب مسیحی درس می خواند، هنگامی مرگ راهب نزدیک شد، سلمان را بشارت داد که به یثرب (مدینه) برو و آنجا منتظر پیامبر آخرالزمان باش، این بود که سلمان به مدینه رفت، سلمان اشتیاق خود را برای دیدار حضرت رسول(ص) این چنین بیان می کند : زیادی شوق پیامبر بر دل من غالب شد و شب و روز در آتش اشتیاق وی می سوختم لکن به قید بندگی گرفتار بودم و نمی توانستم به دیدن او به مکه بروم ولی چون مدتی گذشت پیامبر به مدینه هجرت کرد و در قبا فرود آمد من آن روز اتفاق در بنی قریضه بر سر درخت خرما بودم و آنکس که مرا خریده بود در زیر درخت نشسته بود یکی آمد و به وی گفت امروز شخصی از مکه آمده و در قبا نزول کرده و مردم مدینه به دور وی جمع شده اند و ادعا دارد که وی پیغمبر خداست. سلمان می گوید بر سر درخت چون این مطلب شنیدم نزدیک بود از فرط شادی از درخت بیفتم زود از درخت پایین آمدم ولی آن روز نشد چون خورشید غروب کرد و شب شد مقداری خرما در انبانی گذاشتم و شتابان به سوی خانه ابوایوب انصاری که خانه موقت پیامبر بود رفتم چهره پیامبر، رفتار ساده وی کلمات و سخنان وی، جملگی قلب مرا مجذوب خودکرد و فهمیدم که کعبه مقصود من همین آقا است و محمد(ص) راکه اینک در مقابلش قرار داشت با نشانه هایی که راهب به او داده بود آزمایش کند پس به همین قصد انبان خرما را در مقابل پیامبر گشود و از او خواست تا از صدقه او تناول کند پیامبر خرما را در مقابل اصحاب گذاشتند و خود از آن نخوردند نخستین نشانه بدست آمد چون سلمان آموخته بود که پیامبر آخرالزمان از صدقه نمی خورد سلمان آن شب به منزل ارباب یهودی خویش برگشت در دومین دیدار ظرف دیگری از خرما اما به نیت هدیه به محضر پیامبر برد. پیامبر آن خرما را تناول کرد و به علی(ع) نیز دادند و ایشان نیز تناول فرمودند دلهره ی سلمان کاهش یافت چون می دانست پیامبر از صدقه نمی خورد ولی هدیه را قبول می کند اکنون او بر آن بود که آخرین نشانه، یعنی علامت پیامبری را به شانه رسول خدا ببیند تا بالاخره پیامبر شانه خود را عریان کرد و مهر نبوت را به سلمان نشان داد در آن لحظه در مقابل پیشوای عقل و جانش زانوی تسلیم محض به زمین نهاد و شهادتین به زبان جاری کرد.(2) آن زمان سن سلمان زیاد بوده است، شخصیت والای اهل علم که با تحقیق و بررسی و آگاهانه دین اسلام را انتخاب کرده است. او نماینده مردم ایران بوده است و نقش مهمی در مسلمان شدن مردم ایران بوده است. رسول خدا(ص) مسلمان بودن ملت ایران را پیشگویی کرده است. معما چو حل گشت، آسان شود. امروز ما این صحبت پیامبر را می بینیم و لمس می کنیم.

خدمات ایرانیان از صدر اسلام تاکنون:

وقتی به تاریخ نگاه می کنیم ،می بینیم که چقدر ملت ایران به اسلام خدمت کرده است .شهید مطهری هم کتاب خوبی نوشته اند و در آن خدمات متقابل ایران و اسلام را نگاشته است. اگر این کتاب را مطالعه کنید، متوجه می شوید که از نظر علمی مردم ایران چه سهمی در پیشرفت اسلام داشته اند. اگر در گذشته مشخص نبوده است ، امروز این امر روشن تر است.

یک روز جمعه امام علی(ع) بر روی منبر خطبه می خواندو ایرانیان دور حضرت جمع شده بودند، اشعث با آزار ایرانیان وله کردن دست و پای ایرانیان، خودش را به صف جلو رساند و به امیرالمومنین اعتراض گفت: این سرخ رویان (ایرانیان) جلو روی تو بر ما غلبه کرده اند و مانع آنها نمی شوی. علی(ع) در حالی که خشمگین بود فرمود: « چه کسی مرا معذور می دارد از این شکم گنده هایی که خودشان در بستر نرم استراحت می کنند(عرب) و آنها (ایرانیان) در هوای گرم به خاطر خدا فعالیت می کنند. آن گاه از من می خواهند آنان را طرد کنم تا از ستمکاران باشم». سپس این گونه ادامه داد : « و الذی فلق الحبة و برء النسمة لقد سمعت محمداً (ص) یقول: لیضرِبنّکم و الله علی الدین عوداً، کما ضر بتموهم علیه بدواً » (3) قسم به آن که دانه را شکافت و آدمی را آفرید از محمد(ص) شنیدم که می فرمود: هر آینه ایرانیان به خدا سوگند شما را با شمشیر خواهند زد، که به اسلام باز گردید آن گونه که شما در آغاز آن ها را به اسلام دعوت کردید. در این جا امیرمؤمنان نه تنها از ایرانیان دفاع می کند، بلکه آنان را از حافظان اسلام دانسته، که روزی به خاطر بازگرداندن عربها به اسلام با آنها درگیر خواهند شد و در این کار خود موفق خواهند بود؛ یعنی تجدد اسلام از طریق ایرانیان است.

پیشگویی ملت ایران در آیات و روایات:

در قرآن آیاتی در باب ایرانیان وجود دارد که بخشی از آن را خدمتتان عرض می کنم. خداوند در آخرین آیه از سوره محمد ابتدا در مورد بخل صحبت می کنند که هر کس بخل بورزد، به خودش ضرر می زند و در انتهای این آیه خطاب به پیامبر می فرماید که به مسلمانان بگو: « وَ اِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لایَکُونُوا اَمْثالَکُمْ » (4) «اگر شما از پذیرش این دین روی بگردانید، خداوند قوم دیگرى را بجای شما می آورد که مثل شما نیستند». در آیات و روایات منظور از قوم، ملت ایران است.

البته آیات دیگری هم رابطه با مردم ایران ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران در قرآنداریم ، مانند این آیه : «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا مَن يَرتَدَّ مِنكُم عَن دينِهِ » ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، «فَسَوفَ يَأتِي اللَّهُ بِقَومٍ يُحِبُّهُم وَيُحِبّونَهُ » (به خدا زیانی نمی‌رساند؛ خداوند )جمعیّتی را می‌آورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، «أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنينَ» در برابر مؤمنان متواضع، « أَعِزَّةٍ عَلَى الكافِرينَ » و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند؛ «يُجاهِدونَ في سَبيلِ اللَّهِ » آنها در راه خدا جهاد می‌کنند، «وَلا يَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ » و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. «ذلِكَ فَضلُ اللَّهِ يُؤتيهِ مَن يَشاءُ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ»این، فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) می‌دهد؛ و (فضل) خدا وسیع، و خداوند داناست. (5)

آن قوم جایگزین چه کسانی هستند:

بعد از نزول این سری آیات ، این سوال برای مسلمانان در رکاب رسول خدا مطرح شد که آن قوم جایگزین چه کسانی هستندو چه ویژگی هایی دارند؟ روای می گوید:وقتی از رسول خدا(ص) سوال شد که این قوم جایگزین چه کسانی هستند؟ « فضرب بیده على عاتق سلمان» پیامبرخدا(ص) دست بر ران پای سلمان زدند وفرمودند: « هذا و ذووه... » سلمان وهمشهریان اوهستند، (یعنی ایرانی ها پرچم اسلام را بر دوش می گیرند. البته در برخی روایات آمده است که رسول خدا دست بر شانه سلمان زدند . پیداست که در جاهای مختلف سوال شده است و رسول خدا هر بار همین جواب را داده اند. در اینجا رسول خدا قسم یاد کردند(در صورتی که حرف پیامبر سند است و نیاز به قسم ندارد ، قسم ایشان به این معناست که این مطلب جدی و حتمی است) در ادامه رسول خدا فرمودند: « لو کان الدین معلقا بالثریا- لتناوله رجال من أبناء فارس» (6) به خدایى که جانم به دست او است، اگر ایمان(علم) به خدا را در ثریا (دورترین ستاره و سیاره از زمین) آویزان کرده باشند، بالأخره مردمى از فارس آن را به دست مى‏آورند( مردم ایران به درجه ای از ایمان خواهند رسید که شما هرگز به آن دست پیدا نخواهید کرد.)

امام علی(ع) و تجلیل و احترام خاص از ایرانیان اسیر

پس از آن که ایران در عصر خلیفه دوم، به دست مسلمین افتاد و ایرانیان تسلیم حکومت اسلامی شدند، جمعی از مردان و زنان اسیر ایرانی وارد مدینه شدند، (دختر یزدگرد هم در بین آنها بود.) عمر بن خطاب تصمیم گرفت زنان و مردان اسیر ایرانی را به عنوان کنیز و غلام در معرض فروش قرار دهد وقتی دختر یزدگرد وارد شد، عمر به او نگاه کرد . دختر گفت: «روزگار هرمز سیاه باد!» عمر که فارسی نمی دانست گفت: این دختر مرا ناسزا مى‏گوید . امیر مومنان علی (ع) فرمودند: نه ،او باشما نیست ،تو این حق را ندارى که به او آسیبی برسانی، به او اختیار ده که خودش مردى از مسلمانان را انتخاب کند و در سهم غنیمتش حساب کن. عمر به او اختیار داد. دختر آمد و دست خود را روى سر حسین(ع) گذاشت.
على(ع) به حسین(ع) فرمود: اى اباعبدالله! از این دختر بهترین شخص روى زمین براى تو متولد مى‏شود و على بن حسین (ع) از او متولد گشت. (7) .عمر خلیفه دوم بسیار کینه و دشمنی به ایرانی ها داشت. مثلا تازیانه ای را به کوفه فرستاد و به حاکم کوفه دستور داد هر کدام از ایرانی ها که قدش از طول این تازیانه بیشتر بود، گردن بزند. حاکم کوفه که دید این کار باعث می شود دشمنی ها نسبت به عمر بیشتر شود، ازانجام آن خودداری کرد. تا این حد خلیفه دوم نسبت به ایرانی ها کینه داشت.

به یکی از روایاتی هم که در مورد ملت ایران است ، اشاره می کنم :

امام باقر (ع) هزار و چهارصد سال قبل، از کشته های جنگ ما به شهید نام بردند. در روایتی از امام باقر (ع) آمده است: «كَانّي بِقَومٍ قَد خَرَجُوا بِالمَشرِقِ يطلُبونَ الحَقَّ» گويا مي بينم مردمي در شرق(ایران) قيام كرده، حق را طلب مي كنند، (کلمه قوم هم در روایات وهم آیات قرآن آمده است که پیامبر مصداق بزرگ آن را مردم ایران معرفی کرده است.مراحل انقلاب را از سال 41تا 57 بیان می کنند.) « فَلايعطُونَهُ ثُمَّ يطلُبونَهُ فَلايعطُونَهُ » ولي به آنان نمي دهند. دوباره حق را مي طلبند، به آنان داده نمي شود. «فَاِذا رَأوا ذلِكَ وَضَعُوا » وقتي اوضاع را چنين ديدند «سُيوفَهُم عَلي عَواتِقِهِم» شمشيرهاي خود را بر شانه ها مي گذارند، « فَيعطونَ ما سَألوا » پس آنگاه حاضر مي شوند كه حق آنان را بدهند، (در بحبوحه سال 57 وقتی که قیام همگانی شد، شاه سخنرانی کرد وگفت: من ندای شما مردم را شنیدم،هر آنچه شما بخواهی انجام میدهم ولی امام فرمودند: شاه باید برود. خود شاه اعتراف کرد که خاندان من بد کردندوفساد کردند ولی همه اینها نقشه بود که دوباره بر کشور مسلط شوند. بنابراین امام قبول نمی کند و می فرماید: شاه باید برود ) «فَلا يقبَلونَه حَتّي يقُومُوا» اما آنان ديگر قبول نمي كنند تا اينكه قيام مي كنند « وَ لايدفَعونَها إِلا إِلي صاحِبِكُم» وپرچم حق را جز به صاحب شما تحويل نمي دهند. « قَتلاهُم شُهَداءُ» كشته هاي آنها شهيد به شمار مي روند. « أما إِنّي لَو أدرَكتُ ذلِكَ » آگاه باشيد! اگر من آن زمان را درك كنم، «لَاستَبقَيتُ نَفسي لِصاحِبِ هذَاالاَمرِ» خود را براي صاحب اين امر نگاه مي دارم.(8)

دو ویژگی ناب انقلاب اسلامی:

انقلاب اسلامی ایران دو ویژگی ناب دارد که آن را از دیگر انقلابها متمایز کرده است: اولین ویژگی حضور گسترده مردم است این حضور و توجه و بصیرت بوده است که ما را تا اینجا رسانده است. انقلاب را مردم وهمین جوانان به اینجا رسانده است. جنگ را همین مردم به نفع اسلام تمام کردند و توطئه ها را یکی پس از دیگری همین مردم خنثی کردند. در همین اغتشاشات اخیر که می رفت تهدید جدی برای نظام شود با حضور مردم جمع شد. حفظ انقلاب به دو اصل اسلام ناب به رهبری مقام معظم رهبری و حضور مردم است. در راهپیمایی باشکوه 22بهمن حضور گسترده مردم را شاهد بودید. در انقلاب های دیگر جهان، فرانسه و شوروی همان نسل اول که انقلاب کردند، بعد از مدتی از انقلاب خود برگشتند. ولی چهل سال از انقلاب ایران می گذرد و نسل سوم و چهارم در صحنه هستند. در همین زرند راهپیمایی 22 بهمن با حضور همه اقشار بود. مردم و کارگرانی که به عدم پرداخت حقوق و مشکلات اعتراض میکردند ، با وجود همه مشکلات ، دو برابر سالهای گذشته در راهپیمایی شرکت کردند، این معجزه بود. ویژگی دوم انقلاب ما این است که انقلاب ما مبتنی بر اسلام ناب و رهبری ولی فقیه شکل گرفته است. چنانچه امام باقر هم می فرمایند: « قَد خَرَجُوا بِالمَشرِقِ يطلُبونَ الحَقَّ» مردم ایران قیام می کنند تا حق و اسلام ناب را طلب می کنند. وقوع و ادامه انقلاب به این دو عامل است. اگر مردم در صحنه حضور نداشته باشند، امام و رهبر به تنهایی هیچ کاری نمی توانند، انجام بدهند. امیرالمومنین هم باشی، بدون حمایت مردم نمی توانی کاری انجام بدهی، او که امام معصوم است و علم وقدرت الهی دارد او هم با ید سردر چاه بکند و با چاه سخن بگوید. امام حسین هم اگر مردم حضور نداشته باشند، نمی تواند کاری از پیش ببرد.اگر این انقلاب تا امروز مانده است به برکت این مردم است. این آیات و روایات از اهل سنت هم ذکرکردند و بسیار معتبر است.در روایتی دیگر رسول خدا در مورد مردم ایران می فرماید: « ثم یجعلهم الله اسدا لایفرون » خداوند آنها(ایرانیان) را شیر مردانی قرار می دهد که از برابر دشمنان فرار نمی کنند.

انقلاب اسلامی ایران در شعر شعرا:

به اشعار شعرا هم نگاه کنید، انقلاب ایران پیش بینی شده است. حتی شعرای غیر مسلمان همانند نوستراداموس و شعرای شیعه مانند شاه نعمت الله ولی ، شعرای غیر ایرانی مانند اقبال لاهوری انقلاب اسلامی را پیشگویی کرده اند و از وظیفه بزرگی که ملت ایران در عصر غیبت بر دوش دارد و راجع به شخص حضرت امام سخن گفته اند. امام بزرگوار ما یک فقیه ، فیلسوف ،زاهد عابد ،عارف ، مردی خود ساخته بود و فردی بود که پیشگویی قرآن مجید را درباره ملت ایران تحقق بخشید.چند بیتی از پیشگویی شاه نعمت الله ولی، این مرد بزرگ را خدمت شما عرض می کنم که همه چیز را حساب شده بیان می کند:

ابتدا دوران سیاه طاغوت و محمدرضا شاه را ذکر می کند .بعد دوران انقلاب را بیان می کند:

چون زمستان پنجمین بگذشت * ششمش خوش بهار می بینم
نایب مهدی آشکار شود * بلکه من آشکار می بینم( امام خمینی نایت امام زمان آشکار می شود. )
پادشاهی تمام دانائی * سروری با وقار می بینم ( امام می فرمایند: نظام اسلامی و حکومت اسلامی برپایه عدل و علم است . رهبر باید عادل باشد و براساس علم دین ومشاوره کارش را انجام دهد. پادشاهی تمام دانایی نیز به همین معناست. )

هر کجا رو نهد بفضل اله * دشمنش خاکسار می بینم
بندگان جناب حضرت او * سر به سر تاجدار می بینم
تا چهل سال ای برادر من * دور آن شهریار می بینم
دور او چون شود تمام به کار * پسرش یادگار می بینم
پادشاه و امام هفت اقلیم * شاه عالی تبار می بینم (بعد انقلاب)
بعد از او خود امام خواهد بود * که جهان را مدار می بینم
میم و حا ، میم و دال می خوانم * نام آن نامدار می بینم(اسم حضرت صاحب همنام پیامبر است. معمولا طبق برخی روایات، نام امام زمان را در زمان غیبت با صراحت نگویید و مقطع بگویید تا حضرت ظهور کنند.)

صورت و سیرتش چو پیغمبر * علم و حلمش شعار می بینم(علم امام زمان علم رسول خداست و اخلاق و رفتارش چو رسول خداست. )
دین و دنیا از او شود معمور * خلق از او بختیار می بینم( دین و دنیا از برکت حضرت صاحب آباد می شود.)

ید و بیضا که باد پاینده * باز با ذوالفقار می بینم
(بعد اشاره به آمدن حضرت مسیح به همراه امام زمان می کند )
مهدی وقت و عیسی دوران* هر دو را شهسوار می بینم
گلشن شرع را همی بویم * گل دین را به بار می بینم (دین مانند گلستانی که به بار نشسته است،اسلام ناب آشکار می شود. بهترین دوران، دوران حضرت صاحب است)

این بخشی از آیات و روایاتی بود که در مورد انقلاب اسلامی وجود داشت که به آن اشاره کردم .اهداف انقلاب اسلامی « استقلال،آزادی جمهوری اسلامی» بود که الحمدالله محقق شده است. دیگر هدف بزرگ انقلاب، زمینه سازی برای ظهور است که ما درآستانه آماده سازی برای ظهور هستیم. ان شاءالله انقلاب چهل سال شد ،حضرت ظهور کنند.


پی نوشت:

1- كنز العمّال : 34126.

2- ابن هشام، عبدالملک، السیرة النیویه (زندگانی محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیامبر اسلام)، ج۱، ص۱۴۴.

3- سفینة البحار، ج 2، ص 693، چاپ سنگی؛ شرح نهج البلاغ ابن ابی الحدید، ج 20، ص 284؛ بحارالانوار، ج 41، ص 118 و ج 34، ص 319.

4- سوره مبارکه محمّد،آیه 38

5- سوره مبارکه المائدة آیه ۵۴

6- قرب الاسناد، ص53، بحارالأنوار، ج64 ، ص175

7- اصول كافى، ج 2، ص 369 ، ترجمه حاج سيد جواد مصطفوى

8- كتاب الغيبة، ص 145

http://yascms.ir/emam/gozaresh/x6170.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/x6171.jpg

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.