مطالب

حضور امام جمعه محترم در مراسم روضه خوانی حضرت اباعبدالله الحسین(ع)

ارسال شده توسط: عرب	بازدید شده: 254 مرتبه
دسته: گزارش تصويري	تاریخ: 1397.06.27
حضور حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم در مراسم روضه خوانی حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در روستای ابراهیم آباد از توابع شهرستان زرند مورخه97/06/26 سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در مراسم روضه خوانی وعزاداری روستای ابراهیم آباد از توابع زرند مورخه97/06/26 الحمدلله، الصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله آل الله السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)، السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)یا بقیة الله، یا اباصالح، ادرکنا واغثنا. از فرمایشات جناب حجت الاسلام حاج آقای تیکدری ومداحی مداح اهل بیت استفاده کردیم وتوفیقی شد تا در منزل سادات، بنده هم چند کلامی را خدمت شما عرض کنم. ثواب برگزاری مجلس روضه خوانی برای اهل بیت(ع): یکی از علمای بزرگ قیامت را در خواب می بیند وبرای حساب و کتاب می آید و به او می گویند حساب وکتاب شما با رئیس مذهب امام صادق(ع)است وبعد در این صف قرار می گیرد ومی بیند که صف خیلی طولانی است ودر کنار این صف طولانی که علما و مراجع ایستاده اند یک صف هم قرار دارد که خیلی خلوت است و ذاکران ومداحان اباعبدالله الحسین(ع)درآن صف هستند و زود به حساب آنها رسیدگی می شود، ایشان نقل می کند که من از صف امام صادق(ع) که علما و بزرگان قرار داشتند جدا شدم وحرکت کردم در صفی که مربوط به سیدالشهداء(ع) بود قرار گرفتم وبه من گفتند این صف متعلق به کسانی است که برای سیدالشهدا(ع) روضه خوانده اند وشما برای سیدالشهداء(ع) روضه ای نخوانده اید، درست است که شما مبلغ دین بوده اید ومرجع تقلید هم هستید ولی روضه خوانی ومداحی نکرده ای ، از خواب بیدار می شود وتصمیم می گیرد که از این به بعد علاوه بر درس و بحث روضه سیدالشهداء(ع) را هم برپا کنم ومی گفت: هر جمعه که می شد من در منزل خانواده را جمع می کردم وبرای آنها روضه خوانی می کردم .برادران وخواهران روضه سیدالشهدا(ع)قیمتی است وباید قدر آن را بدانیم . امتیاز امت آخر الزمان به دیگر امتها: روزی حضرت موسی کلیم (ع) که برای مناجات به کوه طور می رفت به خدای متعال عرض کرد : خدایا امت پیغمبر آخرالزمان را برتری دادی بر چه چیزی آنها را بر ما برتری دادی؟ آنها چه خوبی دارند که ما نداریم تا من به امت خودم بگویم تا به آن عمل کنند ؟خدای متعال فرمود: ای موسی من به امت پیامبرآخرالزمان حضرت محمد(ص) ده خلصت وبرتری دادم موسی گفت: خدایا آنها را برای من بگو؟خدای متعال فرمود: اولین برتری نماز است وآنها اهل نماز وعبادت هستند .سیدالشهداء(ع)ظهر عاشورا در حال نماز است که این یک درس است " العاقل یکفیه الاشارة " و دوم اینکه آنها اهل زکات یعنی اهل انفاق هستند ، واجبات مالشان را ادا می کنند واهل خیر هستند وکمک می کنند وسوم اینکه من به انها روزه دادم ، در بین امتهایی که خدا به آنها پیامبرعنایت کرد که تنها ما مسمانان یک ماه کامل را روزه می گیریم و روزه ماه مبارک هم امتیاز است که من به انها داده ام ، من به انها حج خانه خدا را دادم، شما ببینید که در بین چند میلیارد انسان مسیحی و یهودی و زرتشتی فقط مسمانان حج را برگزار می کنند ومن به انها این امتیاز حج را دادم ، من به آنها امتیاز جهاد را دادم ، به آنها امتیاز قرآن را دادم ، به آنها امتیاز نماز جمعه وجماعت را دادم .برادران وخواهران انسان چهل سال در منزل نماز بخواند ولی یک نماز جمعه وجماعت را شرکت کند ، یک نماز جماعت مطابق با این است که انسان چهل سال درمنزل نماز بخواند ، من به انها علم وآگاهی دادم ،اولین آیات قرآن در باب علم است ، من آنها را از جهل دور کردم و به دنبال علم ودانش فرستادم وآخرین نکته هم اینکه من به انها عاشورا دادم ، معلوم می شود که آن نُه امتیاز برای حضرت موسی روشن بود اما عاشورا برای حضرت موسی روشن نبود سوال کرد: خدایا عاشورا چیست؟ فرمود: موسی عاشورا عزاداری بر فرزند مصطفی(ص) است، گریه وعزا و روضه خوانی ومرثیه خوانی برای فرزند عزیز دل حضرت مصطفی(ص) است وبعد فرمود: ای موسی هر کسی برای فرزند مصطفی(ص) اشک بریزد گناه او را می بخشم و بهشت رابر او واجب می کنم واگر درهمی را در راه محبت فرزند پیغمبر(ص) هزینه کند به مال او برکت می دهم ، یک درهمش را هفتاد درهم حساب می کنم واز گناهان او در می گذرم وگِرِه کار او را باز می کنم و او را دربهشت قرار می دهم ، ای موسی هر کس در عاشورا وغیر عاشورا برای فرزند مصطفی عزاداری وگریه کند واشک بریزد او را خوشبخت می کنم (1)، می گویند دعا زیر قبه سیدالشهداء(ع) مستجاب است ، همه مجالسی که به نام حسین(ع)برگزار می شود زیر قبه سیدالشهداء (ع)است واینجا گِره ها باز می شود ، وصل به سیدالشهداء(ع) شدن انسان را روبه راه می کند ، از این ایام حزن و اندوه وعشق وعلاقه وگریه بر سیدالشهداء(ع)باید بیشترین بهره و استفاده را ببریم . توسل جانباز شیمیایی به اباعبدالله الحسین(ع): امسال بنده توفیق پیداکردم که به مکه مشرف بشوم ونایب الزیاره همه شما بزگواران بودم ودر آنجا یک زائری بود که جانباز شیمیایی بود ومن در منا دیدم که یک مرتبه حال او بد شد ودیگر نمی توانست خوب نفس بکشد وهمراهان او شروع به مشت زدن به پشت او کردند وخودش هم به سرش مشت می زد ومی گفت: یا ابا عبدالله الحسین(ع)ومدتی طول کشید تا نفسش آزاد شد وتوانست راحت نفس بکشد وبعد تعریف کرد که من یک خوابی دیدم ودر خواب یک خانمی به من گفت: هر زمان که این حالت به تو دست داد ( چون من هر زمان که می خواستم بگویم یا ابا عبدالله الحسین(ع) نمی توانستم) وهر گاه که مشکلی برایت پیش امد بگو یا حسین، وما از طرف تو کسی را هم فرستاده ایم تا رَمی جمره را انجام بدهدوناراحت نباش ،برادران وخواهران توسل به سیدالشهداء(ع)گِره گشاست، مجالش سیدالشهداء (ع) قیمتی وبا ارزش است ، اخلاق و رفتار وادب همه از برکات جلسات سیدالشهداء(ع)است ،کسی که در مجلس سیدالشهداء(ع) شرکت می کند دیگر به کسی توهین نمی کند ، خوش اخلاق می شود و سعی می کند که مانند محبوبش سیدالشهداء(ع)باشد ونگاه کند و ببیند که امام حسین(ع)چگونه زندگی داشته است. ذکر مصیبت سیدالشهداء(ع): خوب من دیگر بیش از این صحبت نمی کنم وچند جمله ای را توسل به سیدالشهداء(ع) می کنم واز همه شما بزرگواران التماس دعا دارم .در روز عاشورا وقتی که امام حسین(ع) می آمدند حضرت زینب (س) جلو می امدند وایشان را دلداری می دادند ودر همه جا و همه حال مواظب سیدالشهداء(ع)بودند اما وقتی که نوبت به دو فرزند خودش رسید سیدالشهداء(ع) بالای سر فرزندان زینب امد ودیدند که عمه سادات از خیمه بیرون نیامد واین قصه به گوش عبدالله همسر حضرت زینب(س) رسید گفت: زینب جان وقتی که شهدای اهل بیت را می آوردند شما به استقبال همه آنها می آمدی اما وقتی که دو فرزند خودت به شهادت رسیدند جلو نیامدی ، این زن مودب و با وفا فرمود: نیامدم تا مبادا برادرم سیدالشهداء (ع) خجالت بکشد وناراحت بشود ویک لحظه ای هم شد که صدای شیهه اسب بلندشد همه دوان دوان امدند ودیدند که اسب بی صاحب شیهه کشان میان خیام حرم آمد وهر کسی با اسب دردلی داشت ، دیدند که سکینه امد ودست بر گردن اسب بابا انداخت و گفت: بگو ببینم پدرم می گفت: جگرم از تشنگی می سوزد بگو آیا لحظه اخر قطره آبی به او دادند؟ بچه اسب را رها کردند ودوان دوان آمدند بالای تل زینبیه ، زینب از آن بالا نگاه کرد چه منظره ای دید" «و الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه» دید شمر روی سینه حسین(ع) نشسته، رو کرد به طرف مدینه وفرمود" صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ " این چه منظره ای است که زینب می بیند : او می برید ومن می بریدم ، او از حسین سر من از حسین دل. لعن الله علي القوم الظالمين ؛ وسیعلم الذین قتلوا ای منقلب ینقلبون والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته. پی نوشت: 1- مجمع البحرین لغت عشر، گلزار ثابت ، ص 17