سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

تدریس درس تفسیر موضوعی قران با حضور امام جمعه محترم

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 395 مرتبه
دسته: سخنرانی ها و مسائل شرعیتاریخ: 1397.08.06
 
تدریس حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی درکلاس درس تفسیر موضوعی قرآن دانشگاه آزاداسلامی واحد زرند مورخه97/08/1



http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG



توفیقی شد تا با درس تفسیر موضوعی قرآن در خدمت شما باشم. کتابهای متعددی را برای این درس دانشگاه معرفی کرده است ولی بنده معتقدم اگر به سراغ متن قرآن برویم ومستقیم یکی از سوره های قرآن را مورد بحث قرار بدهیم. بهتر از این است که کتاب خاصی را مورد توجه قرار بدهیم. از میان سوره ها ،سوره جمعه را انتخاب کردم که هم آیات کمی دارد و هم موضوعات مختلفی را در سوره جمعه مورد بحث قرار داده است و هم اینکه یک پیشگویی در این سوره آورده شده است که خدمتتان عرض می کنم. برای مطالعه بیشتر می توانید ،سوره جمعه را از کتاب تفسیر نور آقای قرائتی ، مراجعه کنید.

سورهای مکی ومدنی:

سوره جمعه از سوره های مدنی است . برخی از سوره ها مکی هستند و در مکه نازل شده اندو یک سری دیگر از سوره ها مدنی هستندو هنگامی رسول خدا در مدینه بودند ،بر رسول خدا نازل شدند. معمولا در سوره های مکی ، چون اوایل اسلام بوده است بحث توحیدو اعتقادات مطرح شده است وبرای استحکام عقیده است چون روانشناسان معتقدند برای تغییر رفتار، باید افکار را تغییر داد و اگر افکار عوض نشود، رفتار عوض نمی شود. سوره های مکی در سالهایی که پیامبر خدا(ص) در مکه بودند نازل شدندو بیشتر در مورد اصول ، مباحث اقتصادی بوده است، و مباحث احکام و مسائل دیگر هنگامی پیامبر خدا در مدینه حکومت تشکیل دادند و در سورهای مدنی بر رسول خدا(ص) نازل شده است. از جمله این سوره ها، سوره جمعه است.

سورهای مسبحات:


سوره جمعه با تسبیح آغاز می شود. چند سوره داریم که به سوره های مسبّحات معروف هستند، که شامل این سوره های مدنی است: «حدید، حشر، صف، جمعه وتغابن» . در برخى از روایات، سوره های مکی «اعلى و اسراء» نیز از مسبّحات شمرده شده است. به این علت به این سوره ها مسبّحات گفته می شود که این سوره ها با کلمه «سَبَّحَ» یا «یُسَبِّحُ» که از ریشه «سَبَحَ» گرفته شده، آغاز می شوند.

همه موجودات عامل تسبیح گوی خدا هستند:

از جمله مسبحات سوره جمعه است، این سوره به قدری اهمیت دارد که در نماز جمعه باید این سوره خوانده شود، درشب جمعه هم مستحب است این سوره قرائت شود. سوره جمعه این گونه آغاز می شود: « يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِى السَّمَوَاتِ وَمَا فِى الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ‏ » (1) خدا را تسبیح می گویند هر چه در آسمانها، و هر چه در زمین است،این نکته مهمی است که همه موجودات عالم ، خدا را تسبیح می گویند. منتهی ما انسانها تسبیح موجودات دیگر را درک نمی کنیم. آنچه در زمین و آسمان است مانند : درخت ،زمین، کوه ،سنگ و... همه خداشناس هستندو تبسیح خدا را می کنند. تسبیح از ماده «سَبَّحَ» می آید. تسبیح به این معناست که در وجود خداوند صفات بد ،وجود ندارد«سُبْحَانَ اللَّهِ» یعنی خدا ظلم نمی کند و خداوند چشم وگوش و دست و پا گوش ندارد ومحدود نیست. سبحان الله ، تنزیه خداست ،خدا را به پاکی یاد کردن و منزه دانستن است اینکه خداوند به بنده اش ظلم نمی کند. شخصی در حال مرگ بود . به او گفتند بگو : « لااله الا الله» گفت: نمی گویم. گفتند: وقت مرگت است چرا نمی گویی؟ گفت: ظلمی که خدا به من کرده،هیچکس نکرده است که مرا از زن و فرزندانم جدا می کند. تسبیح خدا یعنی خداوند را منزه دانستن، پاک دانستن و مبرا از هر عیب و نقصی دانستن. خداوند سرشت هیچ انسانی را بد نیافریده است، هر بدی هست از خود انسان است. هر خوبی هم که هست، از جانب خداست چون خداوند منبع خیر است .در اولین آیه از سوره جمعه آمده است: تمام این موجودات خداوند را تسبیح می کنندولی انسان بافکر و اندیشه و با اختیار خودش ، خدا را تبسیح می کند ودیگر موجودات بدون اختیار خدا را تسبیح می کنند. انسان اشرف مخلوقات است و با اختیار خودش خداوند،خالق و هستی بخش خودش را می پرستد و تسبیح می گویدو او را از هر بدی دور می داند. « يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِى السَّمَوَاتِ وَمَا فِى الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ‏ » تسبیح می کند خدارا انچه که در زمین و اسمانهاست، همه موجودات عالم تسبیح حق می گویند.

سعدی در کتاب بوستان خود،جمله زیبایی را گفته است: «اندیشه کردم که مروّت نباشد همه در تسبیح و من به غفلت خفته».این آیه هم همین را می گوید که همه موجودات ثنا گوی حق و تسبیح گوی آفریننده خودشان هستند. ولی انسان با اختیار خودش ، تسبیح خدا را می گوید.

تفاوت تسبیح وتمحید:

ما یک تسبیح داریم یک تمحید، حال فرق آنها در چیست؟ الحمدالله و سبحان الله در معنا چه تفاوتی با هم دارند؟ تحمید ، حمد و ستایش خداوند بر صفات خوب اوست. الحمدالله یعنی خداوند سمیع ، بصیر و زنده است و مارا آفریده و نعمت هایش را به ما ارزانی داشته است. تحمید یعنی توصیف خداوند به صفات اثباتی. یعنی خدا را ستایش می کنم به این که او تواناست. عالم است، قادر است. همه نعمت ها از اوست. همه کمالات از اوست و به او برمی گردد. تسبیح منزه دانستن خداوند از صفات سلبی، صفاتی که از نقص و نیاز ناشی می شود و خداوند از داشتن این صفات مبراست.ما در نماز و ذکر در رکوع می گوییم: « سبحان ربی العظیم و بحمده » هم تسبیح و هم تحمید داریم. این نکات خیلی کاربردی است و خوب است انسان بداند که چه می گوید. ما در رکوع ، خداوند را از تمام صفاتی که نقص و بدی است، منزه می دانیم. وهمین طور خداوند را بر صفات خوبش حمد می کنیم و می ستاییم. ما در رکوع تسبیح همانند همه موجودات خدا را تسبیح می گوییم، اما تفاوت و ارزش کار ما به این است که ما به اختیار تسبیح خدارا می گوییم. برای همین است که ارزش تسبیح گفتن انسانها، از تسبیح گفتن سایر موجودات بالاتر است و مقام انسان می تواند از مقام ملائکه هم بالاتر رود. در ذکر زیبای رکوع: « سبحان ربی العظیم و بحمده » ما هم خدای تبارک را تسبیح می کنیم و هم تمحید می کنیم. همه انبیا برای نشان دادن این راه آمدند که انسانها با اختیار خدا را تسبیح کنند چون همه موجودات تسبیح خدا می گویند . همه اعضای بدن ما اعم از : چشم ، گوش، دست و پا ، همه سرباز خدا هستند و تبسیح خدا را می گویند ولی روح و قلب را هم خدا آفریده است، به اختیار ما گذاشته است تا تسبیح بگوییم. در سوره اخلاص هم تسبیح خداوند آمده است و هم حمد او. « قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ » بگو اوست خداى يگانه .این صفت یگانگی خداوند از صفات اثباتی و حمد خداوند است.

شهادت اعضای بدن در روز قیامت :

اعضای بدن ما سربازان خداوند هستند و از شاهدان روز قیامت هستند(2)، مثلاً دست در قیامت شهادت می دهد که فلان روز به ناحق سیلی به صورت دیگری زده است .از او سوال می کند: چرا عليه من شهادت مي‌دهي؟ دست به اذن خداوند به سخن می آید و می گوید: « قالُوا اَنْطَقَنا اللهُ الَّذي اَنْطَقَ كُلَّ شَيءٍ » (3) من سرباز خداوند هستم و در دنيا اجازه نداشتم كه حرف بزنم و عليه تو شهادت بدهم. اما حالا خدا مرا به نطق درآورد و مي‌گويد كه عليه تو شهادت بدهم. منظورم این است که همه موجودات عالم حتی آنچه داخل اتم است، نگاه کنید همه تسبیح گوی حق هستند ولی ما تسبیح آنها را نمی شنویم. منتهی ممکن است برخی موجودات بشنوند و درک کنند ولی ما نمی شنویم ،پرندگان ،حیوانات همه تبسیح گو خداوند هستند .« يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِى السَّمَوَاتِ وَمَا فِى الْأَرْضِ ...» همه موجودات و هر آنچه در آسمان و زمین است، خداوند را تسبیح می کنند. فایده تسبیح را در جلسه بعد خدمتان عرض میکنم. آثار تسبیح چیست؟ خودتان می توانید در فضای مجازی جست و جو ومطالعه کنید، قطعاً این ذکر آثار بسیار مهمی دارد. در تسبیح حضرت زهرا(س) نیز یکی از کلماتی سفارش شده است ذکر سبحان الله است.

لذت حضرت ابراهیم خلیل از شنیدن نام خدا:

حضرت ابراهیم علیه‌السّلام تنها یکتاپرست زمانه خودش، مشغول چوپانی بود(پیامبران الهی در کنار وظیفه نبوت خودشان، کشاورزی دامداری و... هم می کردند. مانند امروز نبود که روحانی را از کارهای اقتصادی منع کنند.) حضرت که شنید کسی می‌گوید: «سبوح قدوس رب الملائکة و الروح » بسیار منزه و مقدس است پروردگار فرشتگان و روح». در آن زمان کسی ذکر خدا را نمی‌گفت و همه مشرک و بت پرست بودند؛ ابراهيم تا نام خدا را شنيد، آن چنان شور و حالي پيدا كرد و هيجان زده شد ابراهيم به اطراف نگاه کرد و شخصي را روي تَلّ ديد نزدش آمد و گفت: «آيا تو بودي كه نام دوستم را به زبان آوردي؟» او گفت: آري. ابراهيم گفت: بار ديگر از نام دوستم ياد كن، يك سوم گوسفندانم را به تو خواهم بخشيد. او گفت: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَهِ وَ الرُّوحِ» ابراهيم با شنيدن اين واژه‎ها كه يادآور خداي يكتا و بي‎همتا بود، چنان لذت مي‎برد كه قابل توصيف نيست، نزد آن شخص رفت و گفت: يك بار ديگر نام دوستم را ياد كن، نصف گوسفندانم را به تو خواهم بخشيد. آن شخص براي بار سوم، واژه‎هاي فوق را تكرار كرد، ابراهيم نزد او رفت و گفت: يك بار ديگر از نام دوستم ياد كن، همه گوسفندانم را به تو خواهم بخشيد. آن شخص، آن واژه‎ها را تكرار كرد. ابراهيم گفت: ديگر چيزي ندارم، خودم را به عنوان برده بگير، و يك بار ديگر نام دوستم را به زبان آور! آن شخص نام خدا را به زبان آورد، ابراهيم نزد او رفت و گفت: اينك من و گوسفندانم را ضبط كن كه از آن تو هستيم. در اين هنگام جبرئيل خود را معرفي كرد و گفت: «من جبرئيلم، نيازي به دوستي تو ندارم، به راستي كه مراحل دوستي خدا را به آخر رسانده‎اي، سزاوار است كه خداوند تو را به عنوان خليل (دوست خالص) خود برگزيند» .(4) خداوند قصد داشت، پیامبرش را امتحان کند که درمقابل شنیدن نام خدا چه عکس العملی نشان می دهد . حضرت ابراهیم (ع) تا این حد، از شنیدن نام پروردگار لذت می برد. متاسفانه امروزه وقتی قرآن خوانده می شود یا ذکر گفته می شود، اعتنا نمی کنیم .

غفلت بدترین بیماری:

انسان نباید درزندگی غفلت داشته باشد. بدترین بیماری غفلت است. منشأ بیچارگی انسانها همین غفلت است. این تسبیح و حمید ذکر خداست و خداوند حی است و ما را سر زنده آفریده است. فرض کنید شاخه ای را از درختی را از درختی ببرند ،خشک می شودولی اگر آن شاخه وصل به درخت باشد ، شاداب وزنده می ماند .شادابی و سرزنده بودن یک انسان به این است که همیشه وصل به درخت توحید باشد که اگر از توحید جدا شد، مانند شاخه درخت خشک می شود. حال چگونه می توان به درخت توحید وصل شد؟ با ذکر گفتن.اذکاری مانند: سبحان الله ، الحمدالله و... .

راه درمان بیماریهای اخلاقی:

برخی افراد بیماری هایی چون حسادت و اخلاق فاسد دارند . برای درمان این چنین بیماریهایی باید با ضدش درمان کرد . مثلا اگر نسبت به کسی حسادت دارید ، برای او دعا و طلب خیر کنید. یا اگر کسی بخیل است به ضدش رفتار کند و بیشتر بخشش کند تا این بیماری از وجودش ریشه کن شود. ولی یک راه میانبر برای اصلاح همه این امور است که زود به مقصود می رسد و همه بیماریهای روحی و اخلاقی به صورت یک جا اصلاح می شود .

اصلاح قلب اشتغال یاخدا:

امام امیرمؤمنان على(علیه السلام) می فرماید: «اَصْلُ صَلاحِ الْقَلْبِ اِشْتِغالُهُ بِذِکْرِاللّهِ» ریشه اصلاح قلب (و تهذیب نفس) اشتغال به یاد خداست. (5) ذکر خدا دل را آباد می کند، همانطور که آهن زنگ می زند، دل هم زنگار می گیرد . از روی ظاهر افراد نمی توان گفت چه کسی زنده دل است باید چشم باطن داشت. زمانی کسی آمده بود روستای ما می گفت : یک عالمی است چشم بصیرت دارد. یک روز پیش او رفتم، سوال کردم مرا چطور می بینی؟ مثل پلنگ می بینم چون در خانه داد می زنی و اهل خانه را می رنجانی، این اخلاق بد در منزل صورت انسانی تو را تغییر داده است و شکل حیوان درآروده است. برای اینکه قلب زنده باشدو حیات طیبه پیدا کند، باید به اصل خودش وصل شود. شاخه از درخت جدا شود خشک است ولی با درخت باشد، زنده است و طراوت دارد. چون توحید حی است، تا زمانی انسان به درخت توحید وصل شود دلش زنده می ماند . این است که روایت می فرماید: ریشه اصلاح قلب ، اشتغال به یاد خداست. پس برای اینکه انسان زنده باشد باید حیات معنوی داشه باشد این هم در پرتو این است که به درخت توحید وصل شود ، ریشه همه بدبختی انسانها از غافل شدن از خالق و هستی بخش خودش است.

اینها نکاتی بود که در اول این سوره آمده بود . بقیه آیات در جلسه بعدی تفسیر می کنیم. سوره جمعه یازده آیه دارد که با متن خود قران آشنا می شویم و نورانیت خودش را دارد و تاثیر بیشتری درنفوس دارد. ان شاءالله که موفق باشید.

برمحمدوآل محمد صلوات


پی نوشت:

1- سوره مبارکه جمعه ،آیه 1

2- سوره ی مبارکه يس، آيه ی 65 : «امروز است كه بر دهان آن كافران مهر (خموشي) زنيم و دستهايشان با ما سخن گويند و پاهايشان به آنچه كرده‌اند گواهي دهند».

3- سوره ی مبارکه فصّلت، آيات 20 و 21 : «تا آنگاه كه همه ی (دشمنان خدا) به دوزخ درآيند، گوش و چشم و پوستشان عليه آنها گواهي دهند. اينان به پوست (و ساير اعضاء) مي‌گويند كه چرا عليه ما شهادت داديد؟ گويند: آن خدائي كه همه چيز را به نطق آورد ما را نيز گويا كرد آن (خدائي) كه شما را اول بار آفريد و به سوي او باز مي‌گرديد».

4- اقتباس از معراج السعاده، ص 491

5- عيون الحكم: ۱۲۰/ غرر الحكم، ۳۶۰۸ ، ص 188،

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.