مطالب

حضور و سخنرانیامام جمعه محترم در مراسم عزاداری اربعین حسینی دانشگاه ازاد اسلامی واحد زرند

ارسال شده توسط: عرب	بازدید شده: 287 مرتبه
دسته: گزارش تصويري	تاریخ: 1397.08.12
حضور وسخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم در مراسم عزاداری اربعین حسینی در محل دانشگاه آزاد اسلامی واحد زرند مورخه97/08/07 سخنران حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در مراسم عزاداری اربعین حسینی مسجد دانشگاه آزاد اسلامی زرند مورخه97/08/07 اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه سِیدِنا وَ مَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَد صلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین . خدای متعال را شکر گزارم که توفیق عنایت فرمود تا در ایام اربعین آقا ابا عبدالله الحسین(ع)در جمع شما دوستداران اهل بیت وشما دانشجویان عزیز واساتید بزرگوارا حضور پیدا کنم ، تقدیر وتشکر می کنم از جناب آقای دکتر مرادی مدیریت بسیار خوب دانشگاه وهمکاران عزیزشان وجناب آقای ایرانمنش مسئول محترم بسیج دانشجویی که زمینه را برای حضور بنده در این مراسم نورانی فراهم کردند . در این مجلس من دو حدیث ،یک حدیث از امام حسن عسکری (ع) ویک حدث هم از امام سجاد(ع) را خدمت شما عرض می کنم وهر دو حدیث یک موضوع مشترک را مطرح می کنند وآن علامت مومن است ، هم امام حسن عسکری (ع) وهم امام سجاد(ع)علامت مومن را تبیین می کند . معنای مومن: مومن در اصطلاح روایات به شیعه امیرالمومنین(ع) گفته می شود که علاوه بر ایمان به خدا ،ایمان به روز قیامت ،ایمان به پیامبر اعظم(ص)، ایمان به امامت امیرالمومنین(ع)ویازده فرزند شان داشته باشد .علاوه بر اسلام یعنی شهادتین را بر زبان جاری کردن، ایمان وباور قلبی هم باید داشته باشد. و اما حدیث اول از امام سجاد(ع)است که حضرت می فرماید :« عَلاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ » علامت شیعه امیرالمومنین(ع) پنج چیز است. اول : « اَلوَرعُ فِی الخَلوَة »یک مرتبه انسان دراجتماع پرهیز دارد وکارهای ناشایست را ترک می کند اما وقتی که خلوت می شود وخودش وخداست، در پنهانی شرع را مراعات نمی کند حضرت می فرمایند: کسی مومن است که علاوه براین که ظاهر را مراعات می کند ، در خلوت هم باید مومن باشد و در خلوت هم گناه نمی کند، ممکن است کسی در ظاهر نماز بخواند ولی در باطن یعنی در خلوت به نماز اهمیتی نمی دهد .پس اولین علامت مومن این است که در خلوت نیز مومن باشد. این نکته اول بود. مومن اهل کار خیر است: دوم : « وَ الصَّدَقَةُ فِی القِلَّةِ، » انسان همیشه پولدار باشد وکار خیر انجام بدهد یک طور است ویک دفعه هم در تنگدستی اهل صدقه باشد معلوم می شود که او واقعاً ایمان وباور قلبی دارد ، برخی از اشخاصی که دچار تنگدستی می شدند نزد امام رضا(ع) می آمدند وسوال می کردند که رزق ما کم شده است وگرفتار شده ایم حضرت می فرمودند: بروید وصدقه بدهید که رزق و روزی شما باز می شود .می گفتند آقا ما نداریم می فرمودند : اگر شده ولو به یک چیز کم صدقه بدهید ، زیرا هر كار كوچكی كه صادقانه برای خدا انجام شود بزرگ است (1) این دو علامت مومن بود. مومن همیشه صبور است: سوم :« وَ الصَّبرُ عِندَ المُصیبَةِ »خوب است که انسان همیشه صبور باشد ولی در مصیبت هایی که بر او وارد می شود مشخص می شود که چند مَرده حّلاج است وباطن خودش را نشان می دهد پس سومین علامت مومن هم این است که در مصیبت ها صبور باشد. مومن اهل حلم است: چهارم: « الحِلمُ عِندَ الغَضَبِ، » انشان همیشه حلم وتحمل داشته باشد خوب است اما هنگامی که عصبانی می شود تحمل او مشخص می شود پس چهارمین علامت مومن این است که در حال غضب هم حِلم وصبوری خودش را نشان بدهد . مومن در همه حال راستگوست: پنجم « وَ الصّدقُ عِندَ الخَوفِ» راستگویی در هنگام ترس، وقتی که انسان می خواهد صداقت خودش را نشان بدهد درهنگامی که جَو آرام است با صداقت می باشد ولی یک مرتبه پرونده ای را دارد ومی خواهد در جایی حرفی را بزند ممکن است دروغ بگوید امام می فرمایند:درهرحال ،در حال خوشی و ناخوشی و درحال ترس هم باید صداقت داشته باشد و راستگو باشد (2) این پنج صفت، علائم مومن از بیان امام سجاد(ع) بود حالا برای توضیحاتش دیگر فرصتی نیست وبه همین مقدار اکتفا می کنم. علامتهای مومن از بیان امام حسن عسکری(ع): حدیث دوم از امام حسن عسکری(ع)است و آن را بسیار شنیده اید که حضرت می فرمایند: « علامات المؤمن خمس » علامت مومن پنج چیز است : اولین علامت شیعه : « صلاة الخمسين » خواندن پنجاه ویک رکعت نماز در طول شبانه روز است یعنی علاوه بر نماز واجب نمازهای مستحبی اش را هم بخواند این علامت شیعه است .نوافل جبران نقص واجبات است ، علت اینکه برخواندن نمازهای مستحبی تاکید شده است برای این است که اگر نقصی در نمازهای واجب باشد این نماز نافله آن نقص را جبران می کند ودومین اثری که نماز نافله دارد این است که باعث تقرب به درگاه خداوند می شود واین نوافل تاجایی تاثیر گذار است که خدای متعال می فرماید: چشم ودست وتمام اعضای بدنش خدایی می شود وچشم خدابین پیدامی کند واین از برکت نوافل است ،یکی از ائمه جمعه محترم در همین شهرستان زرند یک سالی نیمه شعبان را برگزار کرد و انسان واقعاً عارفی بود و اولین باری بود که نیمه شعبان در زرنداحیاء این شب گرفته می شد ومن هم که در آن زمان طلبه بودم واز قم آمده بودم وقتی که شنیدم چنین برنامه ای برگزار می شود در آن مراسم شرکت کردم ،ایشان اسرار بعضی از عبادات را آن شب بیان کرد از جمله گفتند: پیغمبرخدا(ص) وقتی که نماز شب می خواندند چهار رکعت می خواندند ومی خوابیدند ودوباره بیدار می شدند و وضو می گرفتند وچهار رکعت دیگر می خواندند ودر طول شب چند نوبت نماز شب را اینگونه می خواندند ایشان گفتند من هم شروع به تمرین کردن اینگونه نماز شب خواندن کردم و یک شب دیدم که دراتاق تاریک در بسته نشسته ام ولی روح از بدنم جدا شد واحساس کردم که وسعت روح پیدا کردم واز آن اتاق می توانستم اتاق دیگر را هم ببینم وبه ساعت آن اتاق نگاه کردم دیدم که ساعت سه بعد از نیمه شب است وبعد بلند شدم وچراغ روشن ودرب را باز کردم و به آن اتاق دیگر رفتم وباز چراغ را روشن کردم دیدم که دقیقاًساعت سه نیمه شب است نماز شب واینگونه نماز روح انسان را وسیع می کند وبه او وسعت روح ومقام محمود می دهد .در روایت داریم وحدیث قدسی است که این نافله باعث تقرب به خداست وتمام اعضای بدن خدایی می شود وقلبش خیلی ازچیزهایی را که دیگران حس نمی کنند او حس می کند و خیلی از چیزهایی که دیگران نمی بینند او می بیند ،اینها در اثر عبادت وتوجه به خدای متعال ودر اثر تقرب به خدا واز طریف خواندن نافله ایجاد می شود و این هنر نافله است که اولاً جبران واجبات را می کند ودوم وسعت روح می دهد و تمام وجود یک انسان خدایی می شود و تحت نفوذ پروردگار قرار می گیرد . نتیجه بداخلاقی درخانواده: یک زمانی در ماه مبارک رمضان یک روحانی به روستای سیریز آمده بود ومن به دیدن او رفتم گفت: در اصفهان ما یک پیرمرد روحانی عارفی است که چشم بصیرت دارد و من یک روز نزد او رفتم واز او خواستم که قیافه من را چگونه می بیند ؟گفت: قیافه شما را بصوت یک پلنگ می بینم وعلت آن هم این است که در منزل با خانواده بد رفتاری می کنی وچون اینگونه رفتار می کنی آن باطن تو بصورت حیوان درنده ای است ، سعد بن معاذ یکی از صحابه پیامبر(ص) بود و شخصیتی بود که وقتی به محضر پیامبر می آمد، حضرت(ص) به احترام او جلوی پایش بلند می شدندو عبای خودشان را زیر پای او پهن می کردند و در جنگ مجروح و به شهادت رسید،هنگامی که خبر فوت سعد را به پیامبر(ص) دادند ایشان با جمعی‌ از اصحاب‌ به طرف‌ منزل‌ سعد حركت‌ كردند، و خود رسول خدا(ص) سعد را حنوط‌ نموده‌ و كفن‌ كرده‌ و حمل‌ نمودند بسوي‌ قبرستان‌ بقيع‌، در حاليكه‌ رسول‌ خدا بدون‌ كفش‌، پاي‌ برهنه‌ و بدون‌ ردا تشيع‌ مي‌نمودند، رسول‌ خدا (ص) خود در قبررفتند‌ و براي‌ سعد، لَحْد معيّن‌ كردند و او را در لَحْد گذاردند و خشت‌ها را مي‌چيدند ،هنگامی که کار ساختن لحد را پایان داد و بر آن خاک ریخت و گور را پُر کرد، در این هنگام مادر سَعد گفت‌: گوارا باد بر تو اي‌ سعد در اين‌ بهشتي‌ كه‌ داخل‌ مي شوي‌! رسول‌ خدا (ص) فرمودند: اي‌ مادر سعد! بطور جزم‌ بر خدا حكمي‌ نكن‌؛ اينك‌ سَعد را فشار قبر گرفت‌! علتش را که سوال کردند، فرمود: چون‌ سَعد با اهل‌ منزلش‌ به‌ سوء اخلاق‌ رفتار مي كرد، اين‌ فشار قبر اثر سوء خلق‌ اوست‌.(3) بنابراین بداخلاقی فشار قبر می آورد وباطن انسان را آشکار می کند پس این نوافل باعث می شود که باطن انسانها درست شود واخلاق و رفتار انسان درست شود بنابراین اولین علامت مومن خواندن پنجاه ویک رکعت نماز است وتاثیر نافله را هم خدمت شما عرض کردم که هم نقص را برطرف می کند وهم باعث بالارفتن وقبول شدن نماز می شود ، دومین علامت مومن از دید امام حسن عسکری(ع) « و تعفيرالجبين » یعنی پیشانی را برخاک گذاشتن است سومین علامت مومن، « و الجهر ببسم الله الرحمن الرحيم » در نماز است یعنی بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در نماز است ، چهارمین علامت مومن « و التختم في اليمين » انگشتر عقیق بر دست راست کردن است وپنجمین علامت مومن که ما این روزها شاهد آن هستیم« و زيارة الأربعين » زیارت اربعین است (4)، آن حدیث اول را که خدمت شما عرض کردم علامت مومن را در حطیه درونی خودش نشان می دهد که مومن باید در درون خودش چگونه باشد واین حدیث نگاهی به ظاهر مومن دارد یعنی وقتی که به مسجد می آید پنجاه ویک رکعت نماز بخواند و پیشانی برخاک بگذارد وبسم الله الرحمن الرحیم را در نماز بلند بخواند وانگشتر عقیق هم بر دست راست داشته باشد و زیارت اربعین داشته باشد،من فکر می کنم که این حدیث گهر بار از امام حسن عسکری (ع) در آن دوران یک جبهه سازی از مؤمنان است ، شیعیان امیرالمومنین(ع) آن زمان در سراسر دنیا پراکنده بودند برای اینکه تشخص پیداکنند و یک جبهه واحد از اسلام ناب تشکیل بدهند که در جهان موثر باشند و برای اینکه امام حسن عسکری(ع) بتوانند یک حالت واحدی بین همه شیعیان در سراسر دنیای آن زمان ایجاد کنند وامروز هم آثار آن وجود دارد وبه همین جهت یک جبهه واحد فرهنگی در سراسر دنیای شیعه به وجود می آید تا شیعیان در اهل سنت ونظام طاغوتی آن زمان هضم نشوند وبه همین جهت امام دستوراتی می دهند البته همه اش واقعی است وهمان گونه که خواست خدای تبارک وتعالی وپیامبر(ص) بود، رسول خدا(ص) در نماز بسم الله را بلند می گفتند ولی خلفا راه ورسم رسول خدا(ص) را تغییر دادند، رسول خدا(ص) بر فرش سجده نمی کردند بزرگان اهل سنت نوشته اند که پیامبر(ص)حتی بر روی عبا و عمامه خودشان سجده هم نمی کردند ، تاریخ نگاران گزارش دادند مسجدپیامبر(ص) که در ابتدا آن را بانخل خرما پوشانده بودند باران آمد و وقتی که پیامبرخدا(ص) سجده می کردند پیشانی مبارکشان پُر از گِل شده بودند وحتی در همین مسجد پیامبر سنگ آورده بودند وبر سنگ سجده می کردند وبر فرش سجده نمی کردند و برای اینکه حقیقت اسلام ناب آشکار شود وآنگونه که خلفای آن زمان می خواستند هضم نشوند امام فرمودند که شیعیان ما ومومنین نباید بر فرش سجده کنند بلکه باید بر خاک سجده کنند وبهترین خاک هم تربت سیدالشهداء(ع) است ، شیعیان ما برای اینکه در جامعه شناخته شوند انگشتر عقیق را بردست راست خود داشته باشند چون تمام کوشش خلفا بر این بود که شیعیان انگشتر را بر دست چپشان کنند پس برای اینکه شیعه آل الله شناخته شوند مثلاً شیعیانی که در قم ویا بغداد ویا بصره وآفریقابودند همه با یک علامت شناخته شوند برخلاف اهل سنت که آن زمان سمج بودند وتبلیغ می کردند که باید انگشتر را در دست چپ کرد می فرمودند شما شیعیان انگشتر را در دست راست خود داشته باشید ومخصوصاً اینکه عقیق یمن بشد حالا چرا عقیق؟ چون اولین سنگی که به خدا ایمان آورده سنگ عقیق بود وبعد هم اینکه خواص زیادی از جمله آرام بخشی دارد وخواص زیاد دیگری که در کتب آمده است بالاخره در این طبیعت هر چیزی آثاری دارد وسنگها هم یک آثاری دارد و همانطور که خورشید وماه آثاری دارند سنگ هم آثاری دارد واز جمله سنگی که تاثیر گذار است عقیق است. ثواب انگشتر عقیق به دست کردن: در روایتی از آقا امیرالمومنین(ع) من دیدم که « «ما رفعت الی الله کفٌّ احبّ الیه من کفًّ فیها عقیقٌ » (5) محبوب ترین دستی که به سوی خدا بلند می شود آن دستی است که در آن عقیق باشد واین تاثیری است که عقیق می تواند داشته باشد وان حدیث اثر نافله هم این حدیث قدسی است که خداوند می فرماید: «... وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ » و همانا بنده بوسيله نماز نافله بمن نزديك شود تا آنجا كه من او را دوست بدارم، « فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ » و هنگامى كه او را دوست بدارم گوش او شوم همان گوشى كه با آن ميشنود. « وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ » و چشم او گردم همان چشمى كه با آن ببيند، « وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ » و زبانش شوم همان زبانى كه با آن سخن گويد،« وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا » و دست او گردم، همان دستى كه با آن بگيرد، « إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ » گر مرا بخواند اجابتش كنم، « وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ » و اگر از من خواهشى كند به او بدهم(6)، تمام عالم اهل ذکر خداست وذکر خدا را از جمادات هم درک می کند ، یکی از همین بچه های زرند می گفت من در مسجد النبی وقتی که قران تلاوت می کنم تمام این خطوط قرآن نور می دهد ویک نور زردی از این آیات قرآن تلألو دارد آیا واقعاً هر چشمی این را می بیند؟ خیر نمی بیند ویا مثلاً آن داستان را ذکر می کنند که در قبرستان مَیّتی را دفن کردند وهمراه او یک حیوان سیاهی دفن شد ویا شخصی را تشیع می کردند حیوانی مثل سگ روی آن جنازه بود وهمه که اینها را نمی بینند واین در اثر تقرب و از طریق نوافل صورت می گیرد و همینطور گفتن بلند ذکر بسم الله الرحمن الرحیم است، سومین علامتی که امام حسن عسکری(ع)به عنوان علامت شیعه تبیین می کنند " و الجهر ببسم الله الرحمن الرحيم " است .اهل سنت اصلاً مثل اینکه با بسم الله قهر هستند ، نماز که می خوانند بسم الله الرحمن الرحیم را نمی گویند یا خیلی آرام می گویند، خطبه نماز جمعه را که میخواهند بخوانند بدون بسم الله شروع می کنند واصلاً بسم الله را جزء سوره ها نمی دانند ، در روایتی از پیامبر گرامی اسلام (ص) وارد شده است که: «كلّ‏ أمر ذي‏ بال‏ لم‏ يبدأ فيه باسم اللّه فهو أبتر»(7)هر کاری که با اسم خدا آغاز نشود، ابتر است یعنی بی نتیجه می‎ماند. اهل سنت در نماز یا بسم الله را نمی گویند و یاخیلی آرام آن هم در رکعت اول می گویند ، بچه های شیعه هم یاد گرفتند وبسم الله را نمی گفتند و امام عسکری(ع) با این فرمایش ،یک جبهه نیرومندی از مومنین در سراسر دنیا را به عنوان یک تشخص برای مقابله با باطل ایجاد کردندو فرمودند: شما هنگام نماز بسم الله الرحمن الرحیم را بلند بگوئید و پنجمین علامت مومن زیارت اربعین است ما تا بحال فکر می کردیم علامت مومن این است که روز اربعین زیارت نامه اربعین را بخوانند با این حالی که مقصود امام حسن عسکری (ع) از این فرمایش این است که شیعیان ومسلمانان در یک جبهه مشترک در روز اربعین حرکت کنند وبه زیارت امام حسین(ع) بروند وامروز تاثیر این جبهه فرهنگی بزرگترین مانور و پیاده روی دینی در سراسر دنیا الان در حال برگزاری است و البته در عراق از سالهای گذشته ودهها سال قبل این پیاده روی مرسوم بوده است ، من یک سخنرانی از مرحوم کافی گوش می کردم که ایشان می گفتند من در آن زمان بیش از سی مرتبه به زیارت اربعین رفته ام وبعد توضیح می دهند که در بین مسیر موکبها خدمت می کردند ولی امروز خیلی گسترده شده است. امروز از سراسر دنیای اسلام همه حضور پیدا می کنند ودر این جبهه فرهنگی نام و یاد ومرام سیدالشهداء(ع) را که مبارزه با ظلم وستم ودر جهت آزادی انسانیت است، زنده نگه میدارند .تاثیر آن هم چقدر زیاد است چند روز قبل در تلویزیون می دیدم که یک گروهی از کنگره آمریکا در پیاده روی اربعین شرکت کرده بود ، من دریک روز نامه خواندم چند تا از جوانان تایلندی می گفتند ما پانزده هزار شیعه در تایلند داریم واز هفتصد سال قبل یک روحانی بنام شیخ احمد قمی که وارد تایلند شده است و مورد قبول دربار آن زمان قرار گرفته است وخیلی هم به او اعتقاد داشتند کم کم مردم تایلند به اسلام وتشیّع روی آوردند و می گفت ما هم برنامه ریزی کردیم تا یک موکب داشته باشیم و درسال اول چند نفربیشتر نبودیم وبعد وقتی که به کشور خود برگشتیم، به خانه شیعیان رفتیم ویک صندوق به انها دادیم وگفتیم که ما می خواهیم برای زائران سیدالشهداء(ع) موکب بزنیم وشما هم کمک کنید و سهمی در ثواب آن داشته باشید ونوشته بود که از کمکهای همین صندوقها الان یک موکب بزرگ از شیعیان تایلند راه انداخته ایم وحالا ازجای جای دنیا حتی از اهل سنت و مسیحی ها در این زیارت اربعین شرکت می کنند و این زیارت اربعین آثار بسیار مهمی دارد و حالا زیارت فقط پیاده روی نیست واگر کسی با ماشین رفت معنای آن این نیست که از زیارت اربعین بی بهره شده است ولی پیاده روی سنت شده است ، امام حسن مجتبی(ع) بارها از مدینه با پای پیاده به سمت مکه برای زیارت خانه خدا می رفتند واین یک سنت از گذشته است و امروز الحمدلله آن تاثیر خودش را که در واقع برای تمدن سازی می باشد،گذاشته است واز یک تمدن سازی برای زیارت اربعین و سیدالشهداء(ع) ما به عنوان خونخواه سیدالشهداء(ع) جهت آماده سازی جهان برای ظهور حضرت صاحب الامر (عج) برسیم پس پنجمین علامت مومن زیارت اربعین شد وامروز هم تمام کفر در مقابل اسلام ناب قرار گرفته است ودشمنان با تبلیغات رسانه ای وفضای مجازی به دنبال این است که شیعیان امیرالمومنین(ع)رادرخودشان هضم کنند،زمانی که دانشجویان عزیز می توانستند در عمره دانشجویی شرکت کنند وقتی که برمی گشتند یک بغل ازکتابهای وهابی وسی دی های مختلف رایگان بین انها پخش می شد تا اینکه شیعه را از درون خالی کنند و امروز هم با شبهات متعدد سعی در منحرف کردن اذهان آنها دارند ، شبهه مثل یک خاری است که به دست وپای انسان فرو می رود وجسم او را دردناک می کند وشبهه روح را دردناک می کند وتا خار را در نیاوری این بدن راحت نمی شود و شبهه هم تا از ذهن برداشته نشود ذهن انسان درگیر است ، در همین زرند یک نفر در اثر ارتباط با وهابیون تحت تاثیرآنها قرار گرفته بودو همسرش می گفت گاهی اوقات دست بسته نماز می خواند پس شبهه اینقدر تاثیر می گذارد وامروز هم دشمن با شبهات مختلف مخصوصاً روی نسل جوان که پرچمدار تشیع در آینده هستند به دنبال این است که ما را از این ارزشها و میراث گرانقدری که داریم واز این تمدن سازی که ملت ایران دارد ما را غافل کند ویکی از برنامه هایشان هم این است که ایران اسلامی به چهل سالگی نرسد ونتواند جشن های چهلمین سالگرد پیروزی این انقلاب را برگزار کند با تحریمهای جدیدی که در روز سیزده آبان (روز مرگ برآمریکا)، اعمال می کند تامارا بشکنند وآمریکائیها فتوا داده اند که ریشه ملت ایران باید خشکانده شود و این نشان می دهد که ما باید در مقابل دشمن بیدار بشویم ، انسانی که در مسیر سیل خوابیده وسیل هم در حال آمدن است باید او را بیدار کنیم ، اگر انسان دچار غفلت باشد نمی تواند دشمن خودش را تشخیص بدهد و مهم این است که این بیداری صورت بگیرد ونسل جوان امروز آماج بیشترین حملات دشمن است وباید بداندکه تمام برنامه ریزی دشمن این است تا از راه اعتیاد وبی بندوباری وایجاد شبهات فراوان او را از درون تهی کند و زمین بزند واین کاری است که امروز استکبار جهانی برای ملت ایران ومخصوصاً جوانان برنامه ریزی کرده است و راهش هم این است که انسان اعتقادات خودش را محکم کند وبه اصول اسلام وانقلاب ونظام پایبند باشد و در آن چیزی که دشمن می خواهد هضم نشود وانگونه که فکر نکند که دشمن می خواهد واین حدیثی که از امام حسن عسکری(ع) خدمتتان عرض کردم برای همین است ،برای این است که شیعه در طول تاریخ در طاغوتهای زمان هضم نشود وبتواند تشخّص خودش را حفظ کند.واین ایام زمان زیارت اربعین وآمدن جابر واهل بیت سیدالشهداء(ع) به کربلاست ، جابرنابینا بود وسعی کرد تا در اربعین باآن همه مشکلات خودش را به زیارت سیدالشهداء(ع) برساند ،آمد و غسل کرد ولباسش را نپوشید ومانند حوله احرام بر دوشش انداخت ویک مقدار ماده خوشبو هم همراهش بود وقدمهای خود را آهسته برمی داشت وبه همراه یکی از فقهای کوفه بنام عطیه که نقل می کند دست جابر را گرفتم وقتی که نزدیک قبر رسیدیم جابر گفت دسن من را روی قبر سیدالشهداء(ع) بگذار و بعد سلام کرد وسه مرتبه فرمود: " حبیبی یا حسین، حبیبی یا حسین، حبیبی یا حسین" و از هوش رفت وبعد من او را به هوش آوردم گفت: یا ابا عبدالله چرا جواب من را نمی دهی ؟ و بعد خودش شروع به روضه خواندن کرد که جابر چگونه انتظار داری که امام جواب تو را بدهد مگرنمی دانی که سر ابا عبدالله را از تن جدا کردند و از کوفه به سمت دمشق روی نی بردند . الا لعنة الله علی القوم الظالمین *خدایا چنان کن سرانجام کار* توخشنود باشی مار ستگار* پی نوشت: 1- وسائل الشیعة ، ج 1 ، ص 87 2- الخصال، ص ۲۴۵ 3- «أمالي‌» شيخ‌، طبع‌ نجف‌، جلد دوّم‌، جزءِ پانزدهم‌، ص‌ 41 و 42؛ و «علل‌ الشّرآئع‌» طبع‌ مطبعۀ حيدريّه‌ ـ نجف‌، باب‌ 262: العِلّةُ الّتي‌ مِن‌ أجلِها يكون‌ عَذابُ القَبر، ص‌ 309 و 310، از جلد اوّل‌؛ و «بحار» ج‌ 6، ص‌ 220 4- وسائل الشيعة، ج 10، ص 373 5- کافی، ج 6، ص 470؛ وسائل الشیعه، ج 5، ص 86. 6- کافی ، ج 2 ، ص 352 7- الكشّاف ، ج ۱ ، ص ۳