مطالب

حضور وسخنرانی امام جمعه محترم در رمراسم عزاداری مسجد النبی زرند

ارسال شده توسط: عرب	بازدید شده: 269 مرتبه
دسته: گزارش تصويري	تاریخ: 1397.08.12
حضور وسخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم در مراسم عزاداری وروضه خوانی اربعین سروروسالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در مسجدالنبی زرندمورخه97/08/08 سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در مراسم عزاداری اربعین حسینی مسجدالنبی شهرستان زرند مورخه97/0/808 الحمدلله،الصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله آل الله قال الصادق(ع): « حسین بن علی بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وَ حِیرَهِ الضَّلالَه» (1) السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)، السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(ع) . عرض تسلیت دارم به مناسبت اربعین سرور وسالار شهیدان و اصحاب باوفای امام حسین(ع)فرزندانشان وبه محضرمولایمان صاحب الزمان(عج) وبه همه شما ارادتمندان،علاقمندان ودوستداران،محبین وعاشقان سیدالشهداء (ع)ان شاء الله که خدای متعال یک سالی را هم به همه ما توفیق عنایت کند که ماهم درچنین روزی درکربلای معلی زائر امام حسین(ع) باشیم و ان شاء الله که در سال آینده نام ما جزء زائرین آن حضرت ثبت شود و عمرمان کفاف بدهد تا ما هم به محضر امام حسین (ع) شرفیاب شویم، صلوات بر محمد وآل محمد(ص). از اینکه توفیقی شد که درجمع شما محبین اهل بیت (ع) حضور پیدا کنم خدای متعال را شکر گزارم واز شهردارمحترم که زمینه حضور بنده را دراین مجلس باشکوه اباعبدالله الحسین (ع) فراهم کردند صمیمانه تقدیر وتشکر می کنم. استفاده کردیم از مداحی مداح اهل بیت، ان شاء الله که خدای متعال این زیارت عاشورا را همه ما به شایستگی قبول بفرماید. در این مجلس با شکوه من دو حدیث ، یکی ازامام سجاد(ع) و دیگری از امام حسن عسکری(ع)را خدمت شما بزرگواران عرض می کنم .ان شاء الله که خدای متعال توفیق عمل را هم به همه ما عنایت بگرداند. حدیث اول از امام سجاد(ع) است وهر دو حدیث یک موضوع مشترک را مطرح می کنند وآن علامت مومن است. مومن در خلوت هم تقوا دارد: حدیث اول از امام سجاد(ع)است که حضرت می فرماید :« عَلاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ » علامت شیعه امیرالمومنین (ع) پنج چیز است اول : « اَلوَرعُ فِی الخَلوَة » یک مرتبه انسان دراجتماع پرهیز دارد وکارهای ناشایست را ترک می کند اما وقتی که خلوت می شود وخودش وخداست، در پنهانی شرع را مراعات نمی کند حضرت می فرمایند: کسی مومن است که علاوه براین که ظاهر را مراعات می کند در خلوت هم باید مومن باشد و در خلوت هم گناه نمی کند. مومن اهل صدقه است: دوم : « وَ الصَّدَقَةُ فِی القِلَّةِ، » انسان همیشه پولدار باشد وکار خیر انجام بدهد یک طور است ویک دفعه هم در تنگدستی اهل صدقه باشد معلوم می شود که او واقعاً ایمان وباور قلبی دارد ، برخی از اشخاصی که دچار تنگدستی می شدند نزد امام رضا(ع) می آمدند وسوال می کردند که رزق ما کم شده است وگرفتار شده ایم حضرت می فرمودند: بروید وصدقه بدهید که رزق و روزی شما باز می شود . می گفتند آقا ما نداریم می فرمودند : اگر شده ولو به یک چیز کم صدقه بدهید ، زیرا هر كار كوچكی كه صادقانه برای خدا انجام شود بزرگ است(2) این دو علامت مومن بود. مومن در هنگام مصیبت صبور است: سومین علامت مومن :« وَ الصَّبرُ عِندَ المُصیبَةِ »مومن در سختیها صبور است، انسان در شادی صبور بودنش خیلی مهم نمی شود ولی وقتی که یک بلایی نازل می شود ومصیبتی به او می رسد در همین سختیها امتحان خودش را پس می دهد، حضرت زینب (س) درسختیها ازعصر عاشورا تا روز اربعین چقدر صبوری کردند انسان باید در حال سختی هم صبور باشد. مومن هنگام خشم بردبار است: چهارمین علامت مومن: « الحِلمُ عِندَ الغَضَبِ، » وقتی که انسان عصبانی می شود باید حلم داشته باشد ، حلم وبردباری در همه جا خوب است در وقتهای عادی که انسان حلم داشته باشد یعنی داد وفریاد نکند که مهم نیست بلکه مهم این است وقتی که انسان جوش می آورد وعصبانی می شود بتواند خودش را کنترل کند انسان مومن کسی است که در هنگام عصبانیت خودش را کنترل کند وصبر وتحمل دارد . مومن راستگوست: پنجمین علامت مومن: « وَ الصّدقُ عِندَ الخَوفِ» وقتی که انسان در جایی ضررمی کند راستگوباشد،همه جا راستگویی خوب است ولی برخی جاهها که به ضرر او باشد حاضر نیست صداقت داشته باشد انسان باید درهمه جا راستگو باشد(3).این حدیث اول بود خواندن پنجاه ویک رکعت نماز: حدیث دوم از امام حسن عسکری(ع) است که حضرت می فرمایند: « علامات المؤمن خمس » علامت مومن پنج چیز است که بارها آن راشنیده اید. اولین علامت مومن از دیدگاه امام حسن عسکری (ع) : « صلاة الخمسين » خواندن پنجاه ویک رکعت نماز ، هفده رکعت نماز واجب وبقیه اش نماز نافله است، نمازشب، نافله صبح دو رکعت، نافله ظهرهشت رکعت ونافله عصر هم هشت رکعت، نافله مغرب چهار رکعت و نافله عشاء هم دو رکعت که یک رکعت نشسته ویک رکعت هم ایستاده است که در مجموع پنجاه ویک رکعت می شود حالا این نماز نافله برای چیست؟. فلسفه خواندن نوافل: نماز نافله دو فلسفه دارد ،فلسفه اول آن جبران نقص واجب است وقتی که نماز واجب می خوانیم یک مرتبه می بینیم که انسان حواسش نیست ویا ممکن است که کلمات را درست ادا نکند وذهنش به هر طرفی برود ودر حال نماز اشیاء گمشده اش را پیدا کند خوب این نماز نقص دارد واین نقص باید جبران بشود وجبران آن هم با نافله است ویکی از برکات نافله این است که واجب را تکمیل می کند ویکی دیگر ازبرکات نافله این است که انسان محبوب خدا می شود، کسی که اهل نافله شد محبوب خدا می شود وقتی که محبوب خدا شد،خدا گوش وچشم ودست او می شود و تمام اعضاء وجوارح او خدایی می شود وچشم خدابین پیدا می کند و حقایقی که دیگران نمی بینند ولی او می بیند، وقتی هم که خدایی شد ازدست وزبان او هزاران کار خیر انجام می شود. پیشانی بر خاک گذاشتن: دومین علامت مومن « و تعفيرالجبين » پیشانی را بر خاک گذاشتن است، اهل سنت روی فرش نماز می خوانند ولی امام می فرمایند: شیعه ما کسی است که بر فرش سجده نمی کندوبرخاک سجده می کندوبهترین خاک هم تربت سیدالشهداء(ع)است،پیغمبرخدا(ص) هم بر خاک ویا سنگ سجده می کردند ،تاریخ ننوشته که یک بار پیامبرخدا(ص) ازشدت گرما عمامه شان را زیر سرشان ویا پیشانی گذاشته و یا بر عمامه سجده کرده باشند بلکه تاریخ نوشته است در مسجد پیامبر (ص)سقف درستی نداشت وبا شاخ وبرگ درختان خرما پوشیده شده بود وباران امد و پیامبر که بر سنگ وگِلی که دران مسجد بود سجده کرده بودند پیشانی مبارکشان آغشته به گِل شده بود، درتاریخ نوشته اند اصحاب اولیه وقتی بر روی سنگ نماز می خواندند واین تغییرات بعداً در زمان عُمَرایجاد شده است وهنوز هم ادامه دارد حالا چرا وبا چه هدفی امام این موارد را بیان می کنند؟ ذکر بسم الله را بلند گفتن: سومین علامت مومن « و الجهر ببسم الله الرحمن الرحيم » ذکربسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن است، اهل سنت بسم الله را نمی گویند واگر هم بگویند خیلی آرام می گویند وانگار که اصلاً با بسم الله قهر هستند وخطبه نماز جمعه خودشان را با بسم الله شروع نمی کنند ودر نمازجماعات خود بسم را نمی گویند واگر هم بگویند خیلی آهسته وآن هم در رکعت اول است ولی علامت شیعه این است که ذکر بسم الله را بلند می گوید . انگشتر عقیق به دست راست کردن: چهارمین علامت مومن این است که « و التختم في اليمين » انگشتر عقیق در دست راست خود دارد ، عقیق خواص بسیاری از جمله آرامش بخشی دارد، امیرالمومنین(ع) میفرمایند: هر كس انگشتر عقيق در دست داشته باشد، حاجتش برآورده است(4)اهل سنت برای اینکه با شیعه تفاوت داشته باشند انگشتر را به دست چپشان می کنند وخیلی هم به این امر سفارش می کردند . زیارت اربعین: پنجمین علامت شیعه امیرالمومنین(ع) « و زيارة الأربعين » زیارت اربعین است حالا من روی این مسئله فکر کردم که چرا امام این پنج مورد را بیان می کند؟ به بنده به این دلیل است که امام می خواستند شیعیان در جامعه اهل سنت هضم نشوند اهل سنت شیعیان را جذب می کردند ولی امام به شیعیان دستور دادند که شما بر سنگ وخاک سجده کنید، بسم الله را بلند بگوئید ،انگشتر در دست راستتان باشد تا تشخص پیدا کنید ، در سراسر دنیای اسلام آن زمان یک جبهه فرهنگی درست شود که وحدت رویه و وحدت عمل داشته باشند، شیعیان در قم وبصره وآفریقا ومکه ومدینه ومصربودند و این دستور امام بود که شیعه باید اینگونه رفتار کند تا هویت شیعه حفظ شود ، امروز هم مقام معظم رهبری در باب تهدیدات دشمن وهضم شدن در جامعه جهانی هشدار می دهند چرا که استکبار می خواهد که ما در خودش هضم کند تا ما در دنیا تشخّصی نداشته باشیم وآقا فرمودند باید از تک روی پرهیز کنیم و یک جبهه فرهنگی واحد درمقابل استکبار جهانی داشته باشیم وهمه یک گونه وبا هم عمل کنند تا تاثیر داشته باشد چون تاثیر فردی خیلی کم است وباید تاثیر اجتماعی داشته باشد پس پنجمین علامت مومن زیارت اربعین است ،تاثیر زیارت اربعین درکنار نماز وآمدن اولین زائر جابرابن عبدالله انصاری وبه نقلی اهل بیت درکربلا چه نکته ای را می تواند برساند؟ این اهمیت زنده نگه داشتن راه سیدالشهداء(ع)وشهید را می رساند، اگر زیارت نبود واگر کاروان اباعبدالله نیامده بود و یا اگر به اسارت نمی رفتند حادثه عاشورا فراموش شده بود و نامی ازسیدالشهداء(ع)در تاریخ نمی ماند وآن هدف سیدالشهداء (ع) که نجات دنیای اسلام واحیای اسلام ناب بود گم می شد ،یزیدیان تبلیغ می کردند که خارجی قیام کرده است ومردم او را کشتند و همه چیز تمام میشد ونام سیدالشهداء(ع) زنده نمی ماند و نورانیتش برای تاریخ نمی ماند ،امروز انقلاب اسلامی بارقه ای از عاشوراست وماهم بر سر سفره عاشورا نشسته ایم ، عاشورا را چه کسی زنده نگه داشته است،اگر پیغمبرخداحضرت محمد (ص)می فرمایند: «حُسَيْنٌ مِنِّي وَأَنَا مِنْ حُسَيْنٍ » (5)حسین از من ومن هم از حسین هستم یعنی امام حسین(ع) این راه اسلام ناب را احیاء کرده است ، امام حسین (ع) حضرت زینب (س) وامام سجاد(ع)اسلام ناب ونهضت امام حسین(ع) را زنده نگه داشته اند.وقتی از اباعبدالله سوال می شود: با آنکه شما که می دانید که با چه انسانهای نابکار ودروغگویی روبرو هستند،پس چرا می خواهید اهل بیت خود را هم به کربلا ببرید ؟ امام فرمودند : خدا می خواهد که اینها را اسیر کند یعنی خواست ودستور الهی است که این کاروان حرکت کند واجازه ندهد که خون سیدالشهداء(ع) پایمال شود والّا یزیدیان کار را تمام می کردند پس اساس زیارت اربعین زنده نگه داشتن نهضت امام حسین(ع) است وامروز من وشما هم بر سر سفره همین زیارت نشسته ایم ودردوره ما تاثیر این مانور، تجمع و راهپیمایی بزرگ برای احیای اسلام ناب ونهضت امام حسین(ع) است ودر سراسر دنیا چه موجی را ایجاد کرده است و زمینه حاکمیت امام زمان(عج)را فراهم می کند ، در روز اربعین یکی از برنامه ها این است که ما به زیارت یعنی کربلا برویم .بعد امام صادق(ع) همانطور که زیارت عاشورا را انشاء فرمودند و یک زیارتی را هم انشاء فرمودند بنام زیارت اربعین که درمفاتیح ذکر شده است ویک زیارت بسیارمهمی است که این زیارت ما را به اهداف سیدالشهداء(ع)نزدیک می کند وباعث می شود که ما یک معیت وهمراهی پیدا کنیم با نهضت سیدالشهداء (ع) و ادامه دهنده راه اباعبدالله الحسین(ع)باشیم. فرازهایی از زیارت اربعین: من در اینجا برخی عبارتهای زیارت اربعین را امام صادق(ع) فرمودند خدمت شما عرض می کنم ودیگر مطلب را تمام می کنم :زیارت اینگونه آغاز می شود: « السَّلامُ عَلَی وَلِیِّ اللَّهِ وَ حَبِیبِهِ السَّلامُ عَلَی خَلِیلِ اللَّهِ وَ نَجِیبِهِ السَّلامُ عَلَی صَفِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیِّهِ السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ »دراینجا چند صفت ذکر شده است امام صادق صفاتی را که برای سیدالشهداء (ع) ذکرمی کنند صفات همه انبیاء اوالعزم و پیغمبران بزرگ است ؛ حبیب الله ، خلیل الله،سلام برخلیل خدا، خلیل خدا صفت حضرت ابراهیم است ، صفی الله هم صفت حضرت آدم است " السلام علی آدم صفی الله" امام حسین(ع) هم برگزیده خداست ، پیغمبرما حضرت محمد(ص) ، مصطفی است یعنی خدا او را انتخاب کرده است ، ما اول با این سلامها می گوئیم که خدا شما را خلیل خودش قرار داده است ، همانطور که حضرت ابراهیم را خلیل قرار داد وهمانطور که پیامبر را حبیب خودش قرار داد شمارا هم خدا انتخاب کرده است خوب برای چه انتخاب کرده است؟ برای هدایت ما انسانها ،سیدالشهداء (ع) هم برای هدایت ما انسانها ونجات بشریت انتخاب شدند و تا می رسیم به این عبارت « وَ مَنَحَ النُّصْحَ » می گوئیم خدایا همانطور که پیامبر ما خیرخواه بشریت هستند و همانطور که حضرت ابراهیم خیرخواه انسانیت هستند امام حسین(ع) هم خیرخواه بودند ،خیرخواه انسانها وجامعه بشری بودند ، ظلمت وتاریکی همه جا را فراگرفته بود و امام خیرخواه کردند ،چگونه خیرخواهی کرد؟ تا می رسیم به این عبارت « وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ » میگوئیم خدایا امام حسین (ع) خون قلبش را داد( مهجته به معنای خون قلب است یک دفعه انسان دست یا پایش زخم می شود) ودیگر حیات نمی ماند، اگر دست زخم شود انسان زنده می ماند ولی اگر خون قلب ریخت دیگر انسان زنده نمی ماند ، می گوئیم خدایا امام حسین(ع)خون قلبش را داد برای چه داد؟" لیستنقذ عبادک"( استنقاذ به معانی نجات غریق است وانسانهایی را که می خواهند در دریا غرق شوند را نجات می دهنددر زبان عربی به آن استنقاذ می گویند)می گوئیم خدایا امام حسین(ع) نجات غریق است ومی خواهد بندگانت را نجات بدهد ونجاتگر است ،خدایا سیدالشهداء(ع)خون قلبش را داد برای اینکه بندگان تو را نجات بدهد ،هدف سیدالشهداء(ع)هدف بزرگی وآن هم نجات بشریت است ازچه نجات بدهد؟از تاریکی وگمراهی واز ظلمت و گمراهی نجات بدهد،دست همه را بگیرد واز تاریکی بیرون بیاورد واین یکی از اهداف سیدالشهداء(ع) است که انسانها را از گمراهی نجات بدهد ،امام حسین(ع) خون قلبش را داد تامردم را ازجهل ونادانی نجات بدهدوهمه را عالِم کند ،تا بشریت جاهل عالِم بشوند وبشریت گمراه به نور هدایت شوند ، این مهمترین هدف سیدالشهداء(ع) است که همان هدف انبیاء الهی است که این مطلب را ما در زیارت اربعین می خوانیم امام صادق این را به ما یاد دادندوفرمودند اینگونه که امام حسین(ع) را زیارت می کنید حالا از نزدیک ویا دوربا این کلمات امام را زیارت کنید خوب امام ازادی بخش هستندو دستگاه ظلم وجور می خواست او را خاموش کند ،فریاد این نجات گر را خاموش کند چه کسانی زنده نگه داشتند؟ وچه چیزی را زنده نگه داشتند؟ حضرت زینب(س) وامام سجاد(ع)زنده نگه داشت ، ان خطبه حضرت زینب وآن فاصله دروازه ساعات که یه ربع تا مسجد جامع دمشق اموی است یک نصف روز اهل بیت را بردند تا آنها را تحقیر کنند وصدای آنها را خاموش کنند ولی وقتی که حضرت زینب(س) وارد مجلس یزید شدند با چه شجاعتی وارد شدند ،این محمدابن سلمان خیلی جنایتکار است وکسی جرئت نمی کنددرمقابل او حرف بزند ، این طاغوت سعودی هرکسی را که در مقابل او قرار بگیرد از بین می برد ، حالا در مقابل چنین طاغوتی کسی می تواند مردانه حرف بزند ؟ این خیلی شجاعت می خواهد ، این از جان گذشتگی می خواهد ، در مقابل چنین کسی که هیچ رحمی ندارد واین همه انسانهاوبچه های بی گناه را به راحتی دریمن وسراسر دنیا می کشد وقتی خبرنگاری را که مخالف اوست آنگونه سر به نیست ونابود می کند حالا در مقابل چنین طاغوتی یک خانم پیدا می شود وبا شجاعت حرف بزند دل شیر می خواهد ،کسی جرئت نمی کرد با یزید حرف بزند اورا می کشتند وباید او را امیرالمومنین خطاب کنند ولی حضرت زینب در آن خطابه می فرمایند: ای یزید ،يا بن الطلقا وچقدر او را تحقیر کرد ،ای کافری که جّدِمن تو واجدادت را آزاد کرده است ، امروز زمانه من را وادار کرده که اکنون با تو حرف میزنم والّا تو خیلی کوچک وحقیر وپست هستی وفکر نکنی که اکنون من با تو سخن می گویم نشانه بزرگی توست وحضرت عبارتی را بکاربردند تا میرسند به این جمله « فَکِد کَیْدک وَاسْعَ سَعْیک و ناصِبْ جُهْدَک » هر چه می‌توانی نقشه بکش و تلاش کن و بکوش، هر کاری که می توانی انجام بده « فوالله لا تمحُو ذکرنا و لا تُمیتُ وَحْیَنا» به خدا سوگند یاد ما محو شدنی نیست و وحیِ ما را هم نمی‌توانی از میان برداری (6). پس هدف ابوسفیان ومعاویه و یزید ودستگاه استکباری امروز این است که نام اهل بیت و علی(ع) را حذف بشود ،سعودیها باشیعیان علی دشمن هستند تو نمی توانی نام ما را محو کنی ، امروز تمام تلاش استکبار این است که این پیام حق از ایران اسلامی به دنیا نرسد واین پیام آزدای بخش امام و شهدای ما به دنیا نرسد وهضم شود ،خانواده شهداء نقش بسیارمهمی دارند، همانطورکه حضرت زینب (س) اجازه نداد نام سیدالشهداء(ع)خاموش بشود امروز هم خانواده شهداء نباید اجازه بدهند نام ویاد شهدایشان هضم شود و باید آن را زنده نگه داریم والّا تمام طاغوت وهدف استکبار این است که ریشه ملت آزادی بخش ایران ونجیب وشیعه علی در جهان خشکیده شود وهیچ کس نام آنها را نبرد وفریاد آنها را کسی نشنود ، پیام بزرگ ملت ایران که تمدن سازی بر مبنای اسلام ناب است به دنیا نرسد این هدف استکباراست؛ آیا واقعاً می تواند؟ این همین کلام حضرت زینب(س) است که می فرمایند: تو امام حسین(ع) را به شهادت رساندی وما را اسیر کردی وفرزندانش را کشتی وحالا هم فکر می کنی که میتوانی نام امام حسین را حذف کنی ؟ وکسی نام حسین رانبرد به خدا سوگند هرگز نمی توانی نور خدا ونور اسلام ناب راخاموش کنی ، ما امروز به عظمت این کلام حضرت زینب (س) بیشتر پی می بریم، سخنا ن حضرت زینب (س) در ان مجلس به اینجا که رسید یزید دستور داد تا سر اباعبدالله الحسین(ع) را بیاورندوجلوی آن حضرت بگذارند وبعد چوب خیزران را برداشت وبر لب ودندان اباعبدالله الحسین(ع)می زد ، اینجا بود که ناله جگرسوز حضرت زینب (س) مجلس ر امنقلب کرد وصدای علی گونه حضرت زینب (س) در آن مجلس بلند شد «یا حُسَیْناهُ! یا حَبیبَ رَسُولِ اللهِ! یَابْنَ مَکَّهَ وَ مِنى، یَابْنَ فاطِمَهَ الزَّهْراءِ سَیِّدَهَ النِّساءِ، یَابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفى» تمام مجلس منقلب شد وصدای شیون بلندشد.امروز روزی است که حضرت زینب(س) وامام سجاد(ع) به کربلا آمدند چه حالی دارند، بعد از چهل روز همه خاطرات برای حضرت زینب ورباب تجدید می شود، جانها به قربانت یا اباعبدالله الحسین(ع). جابر هم در چنین روزی زائر قبر سیدالشهداء(ع) بود غسل کردو لباسش را کفن قرار داد وبه عطیه که همره او بود،گفت دست من را روی قبر سیدالشهداء (ع) بگذار و بعد سلام کرد وسه مرتبه فرمود: " حبیبی یا حسین، حبیبی یا حسین، حبیبی یا حسین" و از هوش رفت وبعدکه به هوش آمد گفت: یا ابا عبدالله چرا جواب من را نمی دهی ؟و بعد خودش شروع به روضه خواندن کرد که جابر چگونه انتظار داری که امام جواب تو را بدهد مگرنمی دانی که سر ابا عبدالله را از تن جدا کردند و از کوفه به سمت دمشق روی نی بردند . الا لعنة الله علی القوم الظالمین . *خدایا چنان کن سرانجام کار* توخشنود باشی مار ستگار* پی نوشت: 1- مفاتیح الجنان ، زیارت أربعین 2- وسائل الشیعة ، ج 1 ، ص 87 3- الخصال، ص ۲۴۵ 4- حليه المتيقين، فصل سوم، ص 32 5- بحار الانوار، 43/261، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، فیروزآبادی، 3/262 6- مقتل الحسین مکرّم،‌ ص 464