سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

تدريس حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در جلسه پنجم درس تفسير دانشگاه آزاد زرند

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 601 مرتبه
دسته: سخنرانیتاریخ: 1397.10.03
 
تدريس حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در جلسه پنجم درس تفسير دانشگاه آزاد زرند مورخه 97/09/13



http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG



الحمدلله، الصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله آل الله

السلام علیک یا رسول الله ،السلام علیک یا صاحب الزمان(عج).

جهانی بودن آیین اسلام:

موضوع بحث مباحثه سوره جمعه بود،در جلسات گذشته گفتیم آیین پیامبر جهانی می شود. درست است اسلام از منطقه حجاز شروع شد ولی چون پیامبر خاتم است ،آیین اسلام جهانی است وکسانی بهره می برند که ایمان داشته باشند. اینکه در قرآن داریم : « لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنينَ إِذ بَعَثَ فيهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم » خداوند بر مؤمنان منت نهاد (= نعمت بزرگی بخشید) هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت؛ نعمت رسالت همگانی و جهانی است ولی در اینجا این نعمت به مؤمنین داده شده است زیرا همه از وجود مقدس رسول خدا(ص) استفاده نمی کنند فقط مؤمنین استفاده می کنند. در ادامه آیه می فرماید: « يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ» (1) تا پیامبر مردم را از جهل به نور علم و از ناپاکی به پاکی هدایت کند و می فرماید منحصر به مسلمانان صدر اسلام هم نیست، اسلام عالمگیر می شودو پیشرفت میکند. آخرین آیه ای که مورد بحث قرار دادیم این آیه بود: « وَ آخَرينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَکيمُ» (2) دیگرانی هستند که هنوز اسلام نیاوردند، ولی بعدها مسلمان می شوند و پرچم رسالت را بردوش می گیرند.

ملت ایران زمینه سازان ظهور حضرت صاحب الامر(عج):

این آیه وقتی نازل شد در ذهن مسلمانان این سوال ایجاد می شد که آن قوم چه کسانی هستند؟ خیلی از کشورهای آن زمان هنوز مسلمان نشده بودندو این آیه می توانست مصداق خیلی از کشورها باشد.ولی مصداق مهم آن ملت ایران معرفی شد. بعد از نزول چنین آیاتی ، از رسول خدا(ص) سوال شد که این قوم جایگزین چه کسانی هستند؟ « فضرب بیده على عاتق سلمان» پیامبرخدا(ص) دست بر ران پای سلمان زدند وفرمودند: « هذا و ذووه... » سلمان وهمشهریان اوهستند(3) و بعد پیامبر فرمودند : « لَوُ کانَ الإِیمانَ مُعَلَقاً بِالثُرَیا لَنا لَهُ رِجالُ مِن أَبناءِ فارس» (4) در عرب وقتی می خواستند بگویند چیزی دست نایافتنی است می گفتند ستاره ثریاست ،ضرب المثلی بود که وقتی چیزی در فاصله دور بود و نمی توانستند به آن برسند، می گفتند در ثریاست.که پیامبر می فرمایند: اگر دین (و در روایت دیگرى اگر علم ) به ستاره ثریا بسته باشد و در آسمانها قرار گیرد، مردانى از فارس آن را در اختیار خواهند گرفت . این از پیشگویی قران و رسول خداست که ملت بزرگ ایران برای پیشبرد اسلام و اهداف رسول خدا با رسول خدا همراه شدند و امروز ما این مطلب را درک می کنیم. زمانی این آیه نازل شده بود مردم ایران حتی مسلمان هم نشده بودند. یکی از اهداف بزرگ این نهضت زمینه سازی برای ظهور حضرت صاحب الامر است که در فرمایشات رسول خدا هم اشاره شده است که می فرمایند: « يَخْرُجُ ناسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّؤُون لِلْمَهْدي سُلطانَهُ » (5) مردمی از مشرق قیام می‏کنند و زمینه را برای حکومت مهدی آماده می‏کنند.چه دلیلی دارد که مردم مشرق اهالی ایران باشند؟ بارها از رسول خدا سوال کردند و هر بار رسول خدا فرمودند سلمان و همشهریهای سلمان. در ذهن مسلمانان آن زمان وقتی صحبت از مردم مشرق می شد، کسی جز مردم ایران نبوده است. ترک ها و آفریقایی ها مدنظر صحابه نبوده هر وقت از اهل شرق صحبت می شد، مردم ایران بوده است.

مَثَل کسانی که آیت خدا را تکذیب می کنند:

آیه بعدی در سوره جمعه این است: « مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ » (6) وصف حال آنان که علم تورات بر آنان نهاده شد (و بدان مکلف شدند) ولي آن را حمل نکردند (و خلاف آن عمل نمودند) در مثل به حماري ماند که بار کتابها بر پشت کشد (و از آن هيچ نفهمد و بهره نبرد)، آري مثل قومي که حالشان اين است که آيات خدا را تکذيب کردند بسيار بد است و خدا هرگز ستمکاران را (به راه سعادت) رهبري نخواهد کرد.در این آیه خدای تعالی ضرب المثل می آورد ما تورات را به یهودی ها دادیم که بجای استفاده و بهره آن را کنار گذاشتند. عالم بی عمل شدند. می دانستند این تورات از طرف خدا نازل شده است. اهمیتی به عمل کردن به آن ندادند.کسی که عالم باشد ولی از علمش استفاده نکند ،مانند درخت بی ثمر است و فایده ای ندارد و یک ضرب المثل دیگر برای عالم بی عمل است : الاغی است که کتابهای علمی بر پشت دارد. اگر انواع و اقسام کتاب علمی را بر پشت الاغ بگذارند، او هیچ بهر های از کتابهایی که دارد نمی برد. عالمی هم که علم دارد ولی بهره نمی برد مثَل الاغی است که بار کتاب دارد. می فرماید دانشمندان یهود علم داردو می فهمندو حتی به چهره رسول خدارا می شناختند همانطور که فرزندانشان را می شناختند، رسول خدا را هم می شناختند چون تمام خصوصیت های پیامبر را در کتابهایشان خوانده بودند. انسان که درشناخت فرزند خودش اشتباه نمی کند. « الَّذينَ آتَيْناهُمُ الْکِتابَ يَعْرِفُونَهُ کَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ» (7)آنان که کتاب آسمانی به ایشان داده ایم ، بخوبی او (پیامبر) را می شناسند ، همان گونه که فرزندان خود را می شناسند. ولی به علم خود عمل نکردند ، عالم بی عمل مانند درخت بی ثمراست. اینها آیات خدارا تکذیب کردندو در مقابل دین خدا ایستادند،علم را عمل نکردند.

بشارت حضرت عیسی مسیح به آمدن پیامبرخاتم(ص):

قبل از اینکه رسول خدا به عنوان پیامبر خاتم معرفی شده بود ، حضرت عیسی مسیح بشارت آمدن او را داده بود، حضرت عیسی علیه السلام خود شریعت داشته و تکمیل کننده شریعت موسی بوده است و بعد بشارت دهنده به رسالت حضرت محمد(ص) داده است: « وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ » (8) در تورات و انجیل بشارت داده بودند به آمدن پیامبر خاتم که نامش محمد است، یهود گفت قرآن بر ما وارد نشده است که ما ایمان بیاوریم، قرآن بر مسلمانان وارد شده است که خداوند می فرماید تورات را هم که بر شما فرستادیم ، شما نپذیرفتید، مَثل شما مانند الاغی است که بارکتاب دارد از عمل بهره ندارد. یهودگفت: قرآن برما حمل (وارد ) نشده است برای اعراب است. گفتند تورات هم که برای شما حمل شده بود را نپذیرفتید.«مَثَلُ »ضرب المثل «الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ»کسانی که تورات بر آنها حمل یعنی نازل شده بود، «ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا » آن را قبول نکردند و به محتوی آن عمل نکردند. « كَمَثَلِ الْحِمَارِ »مثل آنها مانند الاغی است که «يَحْمِلُ أَسْفَارًا» حمل می کند اَسفار را ، اَسفار جمع سِفر به معنای بخش های تورات (مانند جزهای قرآن). الاغی که کتاب تورات را حمل می کند. «بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ » ، ضرب المثل شما یهودیان که می گویید قرآن برما نازل نشده است، تورات هم که بر شما نازل شده است ، عمل نکردید مانند الاغی هستید از علم بهره نمی برید . برای قومی که آیات خدا را تکذیب کنند، این مثل بدی است . قرآن کتاب هدایت است، باطن شما که الان خودتان را عالم می دانید به تورات دانشمند هستید، تورات را عمل نمی کنید آیات خدا را تکذیب می کنید و قرآن را تکذیب می کنید، مانند الاغی است . « وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ » خدا انسانهای ظالم را هدایت نمی کند. چون به اختیار خودش و سوء اختیار خودش این راه را انتخاب کرده است، وگرنه خدا برای هدایت انسانها کتاب و پیامبر فرستاده است .

انواع هدایت:

دو نوع هدایت داریم: هدایت تکوینی و هدایت تشریعی .هدایت تشریعی یعنی اینکه خداوند برای هدایت انسانها رسل می فرستدو به همراه آنها کتابهایی چون تورات، انجیل،قرآن فرستاده است .بعد از پیامبر هم برای هدایت امام فرستاده است.

یک هدایت هم تکوینی است .می گوید خدا اینها را هدایت نمی کند. چون خودشان نخواستند. اگر انسان یک قدم به سمت خدا حرکت کند ،خداوند صد قدم به سوی بنده برمی دارد. کسی که علی رغم اینکه خداوند به او عقل داده است ،پیامبر فرستاده است، معجزات رسول خدا را مانند شق القمر و... را دیده است. خود قران هم یک معجزه است، اعراب وقتی قرآن را می خواندند، متوجه می شدند از طرف خداست وقتی که به سوءاختیار خودش در مقابل دین خدا ایستادگی می کند ،این هدایت و دستگیری الهی شامل حالش نمی شود. قلب و روح انسان مانند پارچه سفید است، یک نقطه سیاه در آن پیدا شد ، باید آن را پاک کند ولی اگر به جایی برسد که تمام قلب سیاه شد، تمام این پارچه سیاه شد، دیگر هیچ امیدی بر هدایتش نیست، خدا به حال خودش رها می کند و هدایت الهی شامل حالش نمی شود چون به سو اختیار خودش آمده است و تمام پل هارا خراب کرده است و هدایت شامل حالش نمی شود و موفق به توبه و بازگشت نمیشود. « وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ » خدا انسانهای ظالم راهدایت نمی کند.همیشه پایان آیه دلیل بر محتوی آیه است اینها خودشان در حق خودشان ظلم کرده اند، همه راههای هدایت و پل را پشت سر را خراب کرده اند و نقطه سفیدی نگذاشتند ، هدایت کار خداست ولی زمینه را انسان باید در وجودش فراهم کند وقتی همه زمینه ها را انسان از بین می برد و مانند زمینی کاملا نمک زارکنید، دیگر آب و باران هم بیاید، فایده ای ندارد ، زمین دیگر قابل کشت نیست. شوره زار با باران هم سر سبز نمی شود. ولی زمین دل انسان شوره زار شد، هرچه باران بیاید و یا آب شیرین هم به آن بدهید،گل و گیاه و ریحان هم از این زمین سر در نمی آورد ،چون زمین خراب شده است. اگر بخشی از زمین شوره باشد و بخشی خوب باشد کم کم هدایت می شود و سبز می شود. باران هدایت می بارد در قلب انسان ولی زمینه هدایت آن باید در وجود خود انسان مهیا باشد.انسان نبایدکاری کند که همه جنبه های هدایتی را از خودش سلب کند. «مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا »ضرب المثل کسانی که به تورات عمل نکردند مانند « كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا»همانند چهارپایی است که بار کتاب بر پشت دارد یا مانند درخت بی ثمر است.مانند ابر بدون باران، عالم بی عمل مانند ابر بی باران است یا مانند شمعی که می سوزدو اطراف را روشن می کند ولی بهره ای ندارد.مانند چهارپایی به آسیاب می بندند که فقط دور خودش می چرخد این ضرب المثل ها برای عالم بی عمل است. خدا نکند انسان عالم بی عمل شود.

سرنوشت انسان بی عمل:

در روايتی رسول اكرم(ص) مي‌فرمايند: « مَنِ ازْدَادَ عِلْماً وَ لَمْ يَزْدَدْ هُدًى لَمْ يَزْدَدْ مِنَ اللَّهِ إِلَّا بُعْداً» (9) اگر کسي علمي را بياموزد و در سايه اين علم هدايت پيدا نکند، اين علم جز دوري از خدا هيچ نتيجه اي براي او نخواهد داشت. علم تنهایی موجب هدایت نیست، علم وقتی خوب است که عمل شود. همانقدر که علم دارد عمل کند تا هدایت شامل حالش شود. در آیه بعد سوره جمعه خداوند می فرماید: « قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ » (10) یهود می گوید ما نژاد برتر هستیم ،خداوند ما را برگزیده است وما ملت برگزیده و دوست خداییم. پیامبر به اینها بگو اگر شما واقعا دوست خدا هستید، انسان باید دیدار با دوستش مشتاق باشد ، پس آروزی مرگ کنید چرا از مرگ بدتان می آید؟ خداوند از ضمیر یهود خبر می دهد که اینها دوست دارند هزار سال عمر کنند ، چون دنیا طلب هستند، حبیب آنها دنیاست، امروز نبض اقتصاد امریکا در دست یهود است، طبق آمار، وکلا و قضات همه از یهود هستند و هرچه مقام و رتبه پایین تر می آید ،آمار یهودیان کمتر می شود. به طوری هیچ یهودی بیکار نیست. تا این حد یهودیان دنیا طلب هستند .یهود معتقد است ما دو نوع حیوان داریم یکی آن دسته از حیواناتی که هستند یکی هم پیروان دیگر ادیان مانند: مسلمانان و مسیحیان که می گویند اینها را خداوند حیوان برما فرستادهاست. در قرآن نیز در این باره آمده است که یهودیان می گویند: « وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَىٰ نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ » (11) ما فرزندان خداییم اگر خودتان را نژاد برتر و فرزند خدا و دوست خدا می دانید. دوست خدا از ملاقات دوستش نباید دوری کند،شما دروغ می گویید خدا را دوست دارید و برگزیده او هستید، «« قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا » هادوا یعنی یهود، پیامبر به یهود بگو « إِنْ زَعَمْتُمْ»اگر گمان می کنید « أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ » دوست خدا فقط ماییم «مِنْ دُونِ النَّاسِ» و مردم دیگر جهان دوست خدا نیستند حیواناتی هستندکه بر ما آفریده است،« فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ»پس باید مرگ را دوست داشته باشید. پس آروزی مرگ کنید.« إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ »اگر راست می گویید. ولی قرآن می گوید حریص ترین مردم برای ماندن در دنیا اینها هستند، در آیه بعد می فرماید: « وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ » (12)« وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا» اینها هرگز آرزوی مرگ نمی کنند . چرا انسان آرزوی مرگ نمی کند ؟ چون از مرگ بدش می آید. دلیل دیگر اینکه دنیای دیگر را قبول ندارد یا اینکه منکر نیست ،ایمان به خدا و ایمان به پیامبرو غیب دارد می داند بعد از این جهان ، جهانی هست ولی باز هم از مرگ بدش می آید چون از گناهان خودش می ترسد گناهانی انجام داده است که از عواقب ترس دارد، از اعمال خودش می ترسد. اگر یهودیان به خدا و قیامت اعتقاد داشتند، چرا از مرگ بدشان می آمد چون از بس جنایت کردند منشا اینکه از مرگ بدشان می آمد این بود که در دنیا زیاد جنایت می کردند.« وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا » هرگز تمنای مرگ نمی کنند، چرا؟ « بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ » بخاطر اعمالی که جلو فرستادند « وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ » خداوند ظالمان را خوب می شناسد و به حال ستمگران آگاه است. پس ترس از مرگ دو عامل دارد: یا به زندگی بعد مرگ ایمان ندارد یا مرگ را هیولای نیستی می داند که همه چیز را نابود می کند. گاهی هم دنیا بعد مرگ را قبول دارد ولی از بس که گناه و معصیت کرده می ترسد بمیرد چون از مجازات اعمال ترس دارد پرونده اعمالش را تاریک می بیند. می ترسند تا در دادگاه عدل الهی حاضر شود. یهود خدا و قیامت را قبول داشتند ولی از بس پرونده شان سیاه است آروزی مرگ نمی کند.

مرگ همه را درک خواهد کرد:

در آیه بعد داریم: خداوند می فرماید: « قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ » (13) ابتدای آیه آمده است : « قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ » بگو آن مرگى كه از آن مى‏ گريزيد قطعا به سر وقت‏ شما مى ‏آيد. در آیات دیگر قرآن نیز داریم : « أَینََما تَکونُوا یدْرِککمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کنتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیدَةٍ » (14) هر جا باشد، مرگ شما را در می یابد، هر چند در برجهای محکم باشید. مرگ هیچ وقت خبر نمی کند، یپر و جوان هم نمی شناسد، چقدر آدمها بودند شب خوابیدندو صبح بلند نشدند یا روز را دیدندو به شب نرسیدند. شخص بوده که قصد داشته به مسجد برود، به پشت افتاده و فوت کرده است. برای همین می گویند وقتی وارد مسجد می شوید، با پای راست وارد شوید، چون داخل مسجد بیفتید، مرگ هر لحظه سراغ انسان بیاید، اگر هم دستشویی می روی با پای چپ برو که اگر در آن لحظه جان دادی، بیرون از دستشویی بیفتی. همه چیز اسلام حساب شده است و ریز و درشت اعمال حکمت دارد، چاره ای از مرگ نیست. « إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاَقِیکمْ » عاقبت مرگی که از آن می گریزید شما را البته ملاقات خواهد کرد. یکی از مهمترین عوامل تبهکاری را قرآن می فرماید: « بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ‌. »(15) برای این است که روز قیامت را فراموش می کند. اگر حساب و کتابی در کار نباشد، انسان در گناه کردن گستاخ می شود. کسی که باور داشته باشد به ریز و درشت اعمالش رسیدگی می شود و خدای عادل زمین و زمان شاهد ماست و اعضای بدن نیز شاهد رفتارهای ما هستند و در آن دنیا انسان هیچ راهی ندارد ، قطعا وضع فرق می کند تا اینکه انسان فکر کند حسابی در کار نیست.

مهمترین راه کاهش ناهنجاری در جامعه :

یکی از مهمترین راههای کاهش ناهنجاری در جامعه تقویت ایمان است. نمی توان برای هر پلیس یک پلیس بگذاریم. چه باعث عاملی می شود که رانندگان نصف شب هم پشت چراغ قرمز توقف کنند و خلاف نکند، چه چیز باعث می شود کسی دزدی نکند؟ ایمان به معاد و روز قیامت ،عامل بازدارنده است ، هر مقدار ایمان به روز قیامت در دل ما عمیق تر باشد، ناهنجاری از جامعه برداشته می شود. اگر یک زن وشوهر در محیط منزل باور به خدا و روز قیامت داشته باشند ،می دانند هر ظلمی کنند آن دنیا سزایش را خواهند دید بنابراین هرگز حاضر نخواهند شد تا به هم ظلم کنند. قران اینگونه انسان را تربیت میکند که هر عملی که انجام م یدهیم، از شما جدا نمی شود. «کلُّ نفسٍ بما کسبت رهینهٌ (16) هر نفسی در گرو آن چیزی است که انجام داده است. عمل به عامل می چسبد و جدا نمی شود. مگر اینکه توبه کند، اگر این را انسان باور داشته باشد که در رهن اعمالش است، در حرف زدن و در تمام کارهایش تاثیر می گذارد و اگر باور نداشته باشد ، تبهکاری در همه کارهایش تاثیرگذار است.این نقش ایمان است، یادآوری کردن روز قیامت هم تأثیرگذار است. نه تنها علم و ایمان به روز قیامت سازنده است، تکرار و تفکر آن هم سازنده است، برای همین است که ما هر روز در نماز تکرار می کنیم: «مالک یوم الدین »ما دراین دنیا مالک هستیم، آن دنیا از آن خداوند است. اعضای بدنمان همه برعلیه ما شهادت می دهد ونمی توانیم انکار کنیم. ظاهراً در دنیا ما مالک هستیم ،این مالکیت ها اعتباری است، خداوند مالک حقیقی است. اعضای بدن ما مانند ضبط همه را ضبط میکند و در قیامت شهادت می دهد. اگر ما می خواهیم در جامعه ناهنجاری نباشد، گناه و معصت نباشد تنها عاملی که واقعا تاثیرگذار است یک ضامن اجرا از درون انسان است و آن ایمان به قیامت و باور قیامت است. اینکه انسان بداند روزی از این دنیا خواهد رفت و در آخرت به ریز ودرشت اعمال او رسیدگی می شود. « قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقيکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلي‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ » بگو: بی تردید آن مرگی که از آن می گریزید با شما ملاقات خواهد کرد ، سپس به سوی دانای نهان و آشکار بازگردانده می شوید ، پس شما را از آنچه ( در دنیا ) عمل می کردید آگاه خواهد نمود. بنابراین راه تربیتی قرآن تقویت ایمان و اعتقاد به روز قیامت است.

این تفکر انسان ساز است ویک ضامن اجرا در درون هر انسانی ایجاد می شود ، این نحوه هدایت قرآن کریم است.


پی نوشت:

1- سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۴

2- سوره مبارکه جمعه ایه3

3- قرب الاسناد، ص53، بحارالأنوار، ج64 ، ص175.

4- بحارالأنوار، ج64 ، ص175

5- منتخب الاثر، ص304

6- سوره مبارکه جمعه، آیه 5

7- سوره مبارکه انعام آیه 20

8- سوره مبارکه الصف،آیه 6

9- بحارالأنوار، ج 2، ص 37، باب 9، استعمال العلم.

10- سوره مبارکه جمعه، آیه 6

11- سوره مبارکه مائده، آیه 18

12- سوره مبارکه جمعه آیه 7

13- سوره مبارکه جمعه آیه 8

14- سوره نساء، آیه 78

15- سوره مبارکه ص،آیه 26

16- سوره مبارکه مدثر، آیه 40


چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.