مطالب

حضور و سخنرانی امام جمعه محترم جلسه درس اخلاق حوزه علمیه خواهران

ارسال شده توسط: عرب	بازدید شده: 264 مرتبه
دسته: گزارش تصويري	تاریخ: 1398.09.14
حضور و سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم در جلسه درس اخلاق حوزه علمیه خواهران مورخه98/09/13 سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در جلسه درس اخلاق حوزه علمیه خواهران مورخه98/09/13 الحمدلله، الصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله آل الله. اولاً تشکروقدردانی می کنم از سرکارخانم انصاریان وهمسر گرامیشان، از اساتید ودبیران وشما طلاب عزیز، از اینکه این فرصت در اختیار بنده قرار گرفت تا چند دقیقه ای در خدمت شما عزیزان وبزرگواران باشم، از جناب آقای گلستانی هم که بنده را همراهی کردند تشکر می کنم .موضوع این جلسه را به این بحث اختصاص می دهم . خداوند اهل حیاست: یکی از صفات جملیه وبسیار مهم وسرآمد همه صفات صفت شرم وحیاست، این شرم وحیا یک صفتی است که زمینه عفت و پاکدامنی است ودری از خیرات وبرکات را به روی ما باز می کند ، خداوند هم اهل حیاست، انبیاء و اولیاء الهی هم اهل حیا بودند، وقتی که در زندگی حضرت زهرا(س) هم نگاه می کنیم می بینیم که شرم وحیا موج می زند. شرم وحیای حضرت زهرا(س) در مقابل امیرالمومنین(ع) یک روز امیرالمومنین(ع) به منزل آمدند وفرمودند : یا فاطمه آیا غذایی داری که من میل کنم ؟حضرت فرمودند : من دو روز است که خودم هم چیزی نخور ده ام، شما وحسن وحسین را برخودم ترجیح دادم، اگر چیزی بود می آوردم، حضرت فرمودند: یا فاطمه چرا به من نگفتی که در منزل چیزی نیست، حضرت این جمله را گفتند: یک حکیمی گفته بود ما فرزندانمان همانگونه هستند که ماهستیم نه همانگونه که ما آرزو وفکر می کنیم،ما هرطور که زندگی کنیم فرزندانمان هم همانگونه زندگی می کنند، خیلی آرزوها داریم . تاثیر عملکرد ما بر زندگی فرزندان: بنده که در اینترنت نگاه می کردم، صحبتهای جناب آقای عالی رادیدم که نقل کرده بود یک مادری همه فرزندانش تحصیلات عالیه داشتند از او سوال کردند که تو چگونه موفق شدی که اینگونه فرزندانی را تربیت کنی که همه به این جا برسند ودر اجتماع با شخصیت شده اند وآن مادرخیلی جمله نابی را درجواب آنها گفته بود که همه ما می توانیم به این جمله عمل کنیم ، ایشان گفت: من هر آرزویی که برای فرزندانم داشتم اول خودم به آن عمل کردم بنابراین فرزندان ما محصول عملکرد ما در زندگی هستند اگر پدر ومادر درمنزل دائماً دعوا کنند وبد وبیراه به هم بگویند فرزندان هم یاد می گیرندچون اولین جایی که فرزرندان چیزی را می آموزند در منزل است، بعضی از والدین می گویند چرا فرزند ما فحاشی می کند،خوب وقتی که زن وشوهر درمنزل به همدیگر ناسزا می گویند فرزندان هم یاد می گیرند حالا نحوه سخن گفتن حضرت زهرا(س)با امیرالمومنین(ع)را بینید"یا اباالحسن(در زبان عرب با کنیه صدا زدن یک نوع احترام است) « یا اباالحسن انّی لاستحیی من الهی ان اکلف نفسک مالاتقدّر علیه » من از خدا شرم وحیا کردم که چیزی ازشما بخواهم(1)، این حیاوشرم باخجالت فرق دارد ،خجالت یعنی اینکه کسی روی حرف زدن ندارد واین نقص است ولی حیا از کمال است ویک صفت ویژه وارزشمند است . حیا محصول علم وآگاهی: حیا از چه چیزی درست می شود؟ حیا ازعلم وآگاهی درست می شودمثلاً انبیاء الهی حیا می کنند که گناه کنند واین به خاطر علمی است که پیدا کرده اند که پروردگار را بر همه اعمال خود حاضروناظر می بینند، حیا زائیده علم ومعرفت نسبت به پروردگاراست، هرچه علم ومعرفت بیشتر باشد حیا هم بیشتر می شود حضرت زهرا(س) می فرمایند : من از خدا حیا وشرم می کنم که از شما چیزی درخواست کنم که قدرت تهیه آن را ندارید(ودر ادامه هم امیرالمومنین(ع) فرمایشاتی را دارند که شما می توانید در فضای مجازی کامل مطالعه کنیدکه حدیث بیسار خوب وجامعی است). انفاق امیرالمومنین(ع)به مقداد: امیرالمومنین (ع) بلندشدندوبه محضر رسول خدا (ص) آمدندوگفتند : یا رسول الله: آیا می شود که یک دینار به من قرض بدهید؟ویک دینار قرض گرفتند تا برای منزل غذا تهیه کنندوهمینطور که در راه می رفتند مقداد را دیدند که حالش خیلی بد بودحضرت فرمودند : چرا در این هوای گرم بیرون آمده ای؟مقداد گفت: از بس که فرزندانم گرسنه بودند وصدای گریه آنها بلند بود که نتوانستم طاقت بیاورم ،حضرت چقدر سخاوتمند وبخشندگی دارند وآن یک دینار را به مقداد دادند وفرمودند : به خانه برو وبرای همسرو فرزندانت غذا تهیه کن وبعد حضرت نتوانست به منزل برگرددوبه مسجد رفت ودستشان را زیر سرشان گذاشتند وبه خواب رفتند ، وقت نماز شد وپیغمبر (ص) برای نماز به مسجد آمدند و امیرالمومنین (ع) را بیدار کردند ونماز را خواندند و بعد پیامبر(ص) فرمودند: یا علی میهمان نمی خواهی ؟وحال امیرالمومنین(ع) چیزی هم در منزل ندارند وبه پیامبر گفتند :بفرمائید وبه سمت خانه حرکت کردند ودیدند که حضرت زهرا(س) در محراب مشغول نماز وذکر بودند ودر پشت سر حضرت نیز دیگی از غذا بار گذاشته شده بود و بوی عطرغذا در فضای خانه پیچیده بود ، حضرت زهرا(س) با دیدن پدر وهمسرشان بلند شدند وسلام کردند وخوش آمدگفتند، امیرالمومنین (ع) تعجب کردند وگفتند این غذا از کجا آمده است حضرت زهرا(س) فرمودند از فضل وعنایت خداست(2) ویا در جایی دارد که یک عربی درب خانه امیرالمومنین(ع) را زد وغذایی به حضرت داد وگفت: اینها را علی فرستاده است ، پیامبر(ص) خدا را شکر کردند وفرمودند خدا را شکر می کنیم همانطور که برای حضرت مریم از بهشت غذا می آمد برای فاطمه هم از بهشت غذا آمد ، این حدیث وداستان درس های خیلی بزرگی دارد ومهمترین درسی که حضرت زهرا (س) به ما دادند حیاست که فرمودند من از خدا حیا می کنم؛ اگر در زندگی اجتماعی زن وشوهر حیا باشد این سرآمد است. ده صفت برگزیده اخلاقی ازبیان امام صادق(ع): یک روایتی است که امام صادق(ع)می فرمایند: مکارم اخلاق(صفات برگزیده)ده تا هستند: اول «وَ صِدْقُ اليَأْسِ» اینکه انسان امیدی به دست مردم نداشته باشدوتوکلش به خدا باشد،دوم« صِدْقُ اللِّسانِ » راستگویی سوم« وَ صِلَةُ الرَحِمِ »ارتباط با خویشاوندان چهارم « وَ قِرَى الضَّيْفِ » میهمان نوازی،پنجم « و إِعْطاءُ السائِلِ » غذا دادن به فقیر، ششم«و حُسنُ الْخُلقِ» خوش خلقیو... اینها ده تا هستند که می توانید بقیه حدیث را پیدا کنید ومطالعه نمائیدوبعد آقا فرمودند همه این ده خصلت یک رأسی دارد که رأس همه اینها حیاست یعنی اگر حیا این صفت ویژه در انسان پیدا شد همه اینها پیدا می شود .(3) شرم وحیا محصول علم واگاهی: روایتی از رسول خداحضرت محمد(ص) داریم که حضرت می فرمایند«الاسلام عریانٌ و لباسه الحیاء » (4)اسلام لخت است ولباس آن حیاست،همانطور که گفتم حیا از علم وآگاهی ومعرفت می جوشد وهر مقداری که معرفت انسان بیشتر باشد خدا را در همه اعمال خود حاضر وناظر می بیند، دو فرشته همه اعمال ما را ضبط می کنندوهمه اعضای بدن ما شاهد وناظر هستندکه انسان حیا ویا گناه می کند وهر مقدار که انسان علم وآگاهی اشته باشد حیا هم بیشتر می شود . حیای حضرت یوسف از خداوند متعال: در قصه حضرت یوسف آیه می فرماید: اگر برهان خدا نبود یوسف هم همت می کرد، زلیخا همه چیز را مهیا کرد تا مقصود خودش برسد وبعد «قَالَ قَامَتِ امْرَأَةُ الْعَزِيزِ إِلَى الصَّنَمِ فَأَلْقَتْ عَلَيْهِ ثَوْباً» زلیخا یک پارچه ای برداشت و روی بتش انداخت، «فَقَالَ لَهَا يُوسُفُ مَا هَذَا»حضرت یوسف سوال کرد: برای چه این کار را انجام دادی؟ «قَالَتْ أَسْتَحْيِي مِنَ الصَّنَمِ أَنْ يَرَانَا» زلیخا گفت : روی این بت پارچه ای می اندازم تا ما را نبیند از اینکه من را می بیند خجالت می کشم «فَقَالَ لَهَا يُوسُفُ أَ تَسْتَحْيِينَ مِمَّنْ لَا يَسْمَعُ وَ لَا يُبْصِرُ وَ لَا يَفْقَهُ وَ لَا يَأْكُلُ وَ لَا يَشْرَبُ وَ لَا أَسْتَحْيِي أَنَا مِمَّنْ خَلَقَ الْإِنْسَانَ وَ عَلَّمَهُ » تو از یک بتی حیا می کنی که نه می تواند بشنود ونه ببیند آن وقت چگونه من از خدایی که دانا وشنوا وتواناست ومی بیند حیا نکنم(5) این صفت حیاست ومی گویند همان برهان وعلم است، بعضی از تفاسیراهل سنت تهمت می زنند و می گویند حضرت یوسف هم دلش می خواست که گناه کند ولی در روایات شیعه می گویند خیر حضرت یوسف علم وآگاهی داشت ومعصوم بود، معصوم چرا معصوم است ؟چون علم وآگاهی دارد ومی داند که گناه یعنی آتش ،ما هم در خیلی چیزها عصمت داریم؛معصوم کسی است که نه تنها گناه نمی کند بلکه فکر گناه راهم نمی کندچون علم وآگاهی دارد ،ما هم نسبت به بعضی از چیزها عصمت داریم مثلاً عذرمی خواهم آیا کسی تا به حال به این فکرکرده است که نجاست بخورد؟ حتی فکرش را هم نمی کند چه برسد به اینکه بخواهد این کار را انجام بدهد، چون علم دارد که این کار ضرر دارد واصلاً فکرش را هم نمی کند پس معصوم علم وآگاهی دارد که گناه یعنی آتش و نابودی، جناب یوسف هم علم داشت ومعصوم بود و هرگز فکر گناه راهم نمی کرد منتهی دارد که برهان خدا درآنجا کمک کرد ویا می گویند جبرئیل در آنجا ظاهر شد وی می گویند همان لحظه یوسف عکس پدرش یعقوب را دید که گفت: تو از پیغمبران الهی هستی،ولی آن چیزی که خیلی مهم است اینکه شاهد حرف من حیاست واگر این حیا باشد زندگی انسانها درست می شود ومنشأ همه خیرات وبرکات است، پس یکی از ثمرات حیا عفت وپاکدامنی است وما بید کوشش کنیم تا حیا در جامعه زیاد شود،متاسفانه آن چیزی که امروز درخانواده ها ریخته شده است همین حیاست وگناهانی که در جامعه صورت می گیرد، همین چند روز قبل من شنیدم که پدری به دختر خودش تعرض می کند ویا برادری به خواهرخودش تعرض می کند واین نشان این است که حیا از جامعه رخت برمی بندد ودشمن هم همین را می خواهد که از طریق گوشی های همراه به دنبال گرفتن حیا از ماست ،بنده وقتی که این مطلب را شنیدم خیلی احساس تکلیف کردم وگفتم که وظیفه ما خیلی سنگین است ، ما به مسائل سیاسی مشغول شده ایم ولی از بیان احکام خدا غفلت کردیم وگناهان وآثار آن را به مردم نگفتیم و شاید ما هم مقصر هستیم ودر این مسئله کم کاری کرده ایم ، امیدواریم که خداوند توفیق بدهد تا این صفت ویژه حیا را در وجود خودمان آراسته کنیم وجامعه ما هم به این صفت خوب آراسته شود. *خدایا چنان کن سرانجام کار * تو خشنود باشی وما رستگار* والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته پی نوشت: 1- بحار الانوار» ج 43، ص 59 2- بحار الانوار» ج 43، ص 61 - 59 3- تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 215 4-نهج الفصاحه 5-عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۴۵