سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

حضور و سخنرانی امام جمعه محترم در یادواره شهداء هنرستان دخترانه رضوان

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 269 مرتبه
دسته: گزارش تصويريتاریخ: 1398.09.18
 
حضور و سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم در مراسم یادواره شهداء هنرستان دخترانه رضوان مورخه98/09/16



سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در مراسم یادواره شهدای دبیرستان دخترانه رضوان مورخه98/09/16


اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه سِیدِنا وَ مَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَد صلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین .

قالَ الاْمامُ علىّ بن أبی طالِب أمیرُ الْمُؤْمِنینَ (عَلَیْهِ السلام) : « العلم و الدین توامان، اذا افترقا احترقا » (1)

السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)، یا اباصالح، یا بقیة الله ادرکنا واغثنا

امروز روز دانشجو وشهدای دانشجوست ،همین طور وفات حضرت معصومه(س) است که به محضر مولایمان صاحب الزمان(عج) و به محضر شما دانش آموزان عزیز تسلیت عرض می کنم . از برگزاری یادمان شهدا در این آموزشگاه و مدیریت خوب آموزشگاه ، اساتید و معلمان شما ریاست محترم آموزش و پرورش و میهمانان محترم نیز صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم.

علم ودین با هم هستند:

در حدیثی که خدمتتان عرض کردم ،مولا امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: « علم و دین با هم توأم و سازگار هستند و هيچ وقت از هم جدا نمي‌شوند » علم موید دین واقعی است و دین واقعی هم موید علم است، این را اسلام ناب گویند و نه مسیحیت تحریف شده که مخالف و سرکوب گر علم است. سالهاست که بین کلیسا و بین دانشمندان اختلاف است. ولی در اسلام ناب ، علم و دین موید هم هستندو جدا از هم نیستند مانند آب که از دو گاز سوزان تشکیل شده است و ترکیب این دوگاز آب گوارا را به وجود آورده است که مایه حیات است. علم و دین اگر توام با هم باشد گواراست. امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: « « الایمان و العلم اخوان توأمان » علم و دین با هم توأم و سازگار هستند « اذا افترقا احترقا » و هيچ وقت از هم جدا نمي‌شوند .اگر بین دین و علم جدایی بیفتد ، هر کدام سوزنده هستند ،علم منهای دین می شود بمب اتم و موجب جنایت و کشتار است .دینداری منهای علم می شود داعش که بلای جان مسلمانان شده است. بنابراین این دو بال پرواز یک انسان هستند، سعی کنید هم درس بخوانید و هم اهل علم باشید و هم تلاش کنید تادیندار باشید.

دو چیزی که سرآمد همه خوبیهاست:

نکته دوم : سرآمد همه مکارم اخلاق و همه خوبیها حیا و شرم است. پیامبر خدا (ص) می فرمایند: « اِنّی بُعِثْتُ لِاُتَمِّمَ مَکارِم الْاَخْلاق » (2) همانا من مبعوث شدم تا مکارم اخلاقی را کامل کنم و اخلاق والا در جامعه رشد پیدا کند.

ده مکارم اخلاق از بیان امام حسن عسکری(ع):

امام حسن علیه السّلام فرمودند: « مَكارِمُ الأَخْلاقِ عَشَرَةٌ » مكارم اخلاق ده چيز است: « صِدْقُ اللِّسانِ » راستگوئى «وَ صِدْقُ اليَأْسِ» نوميدى راستين از غير خدا (انسان چشم امید به دست مردم نداشته باشد و از مردم مایوس باشد ، رزق و روزی دست خداست ، پس فقط به خداوند توکل داشته باشد) « و إِعْطاءُ السائِلِ » بخشش به نيازمندان «و حُسنُ الْخُلقِ» خوش خلقى «وَ الْمُكافاةُ بِالصَنائِعِ» پاداش در برابر خدمات ديگران « وَ صِلَةُ الرَحِمِ » پيوند و رفت و آمد با خويشاوندان «وَالتَّذَمُّمُ عَلَى الْجارِ » حمايت از همسايه «وَ مَعْرِفَةُ الْحَقِّ لِلصّاحِبِ» توجّه به حقوق دوستان « وَ قِرَى الضَّيْفِ » مهمان نوازى «وَ رَأْسُهُنَّ الْحَياءُ » و مهمترين اينها شرم و حياء است.(3) حیا و شرم از علم و باور به وجود می آید . حیا با خجالت خیلی فرق دارد ، خجالت یک نقص است ولی حیا یک صفت کمالی است، خداوند حیا دارد، پیامبران نیز اهل حیا بودند یعنی شرم دارشتند از اینکه معصیت خدا کنند.

حیای حضرت زهرا(س) درمقابل خداوند:

یک روز علی بن ابیطالب علیه السلام سخت گرسنه بود، به حضرت فاطمه گفت: آیا نزد تو غذایی هست؟حضرت زهرا گفت: سوگند به خدایی که پدرم را به نبوّت مبعوث گردانید و تو را وصی او قرار داد! هیچ چیز نزد من نیست و دو روز است که طعامی نداشته ایم جز غذای مختصری که آن را به تو داده ام و تو را بر خود و این دو پسرم، حسن و حسین، مقدّم داشته ام.علی علیه السلام فرمود: چرا به من نگفتی تا چیزی برای شما تهیه کنم؟ فاطمه گفت:« یا اباالحسن انّی لاستحیی من الهی ان اکلف نفسک مالاتقدّر علیه » ای ابوالحسن! من از خدای خود شرم می کنم چیزی را که توانایی آن را نداری، بر تو تحمیل کنم.

انفاق امیرالمومنین(ع)به مقداد

علی علیه السلام از نزد فاطمه با اعتماد به خدا، بیرون آمد و یک دینار قرض کرد. در حالی که دینار را در دست داشت و می خواست برای خانواده خود چیزی خریداری کند، «مقداد» را دید که وضعی نگران کننده واسفبار داشت. فرمود: مقداد! چه چیزی موجب شده که در چنین هوای سوزان و پُرحرارتی از خانه بیرون آمده ای؟عرض کرد: ای ابوالحسن! مرا واگذار و از حالم پرسش ننما؟فرمود: برادر! غیر ممکن است تا از حالت آگاه نگردم، تو را رها سازم. مقداد گفت: برادر! به خاطر خدا، مرا واگذار و از حالم جویا نشو.علی علیه السلام فرمود: ممکن نیست که تو را رها سازم ... مقداد گفت: علی جان! اینک که اصرار می ورزی، برای تو می گویم. به خدایی که محمّد را به نبوّت و تو را به وصایت گرامی داشت! گرسنگی خانواده ام، مرا چنین آشفته ساخته و از خانه بیرون کشیده است. از نزد اهل بیتم آمده ام در حالی که آنان از گرسنگی به خود می پیچیدند. هنگامی که گریه اهل و عیالم را دیدم، نتوانستم قرار گیرم؛ لذا از خانه بیرون آمدم. اشک از چشمان علی علیه السلام بر محاسن مبارکش جاری گردید. به مقداد فرمود: به خدا سوگند! همان چیزی که تو را نگران از خانه بیرون آورد، مرا نیز از خانه بیرون آورد. و اینک، دیناری قرض کرده ام ولی تو را بر خود مقدّم می دارم. دینار را به مقداد داد و خود به مسجد بازگشت، نماز ظهر، عصر و مغرب را در مسجد خواند. وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله نماز مغرب را به پایان برد، از کنار علی علیه السلام عبور کرد؛ آن حضرت در صف اوّل نماز قرار داشت، اشاره به او کرد، علی علیه السلام از جای برخاست و دنبال رسول خدا صلی الله علیه و آله راه افتاد و جلو یکی از درهای مسجد به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله رسید. سلام کرد، آن حضرت پاسخ علی علیه السلام را داد و فرمود: «ای ابوالحسن! آیا نزد تو چیزی برای شام هست که همراه تو بیایم؟» علی علیه السلام سر به زیر افکند و ساکت ماند و از خجالت نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله متحیر بود که چه جوابی بدهد؛ ولی پیامبر بر اساس وحی، جریان دینار را و این که از کجا تهیه کرده و به چه کسی بخشیده بود، می دانست و خدای متعال به پیامبرش دستور داده بود که آن شب را نزد علی علیه السلام باشد. لذا پیامبر چون سکوت علی علیه السلام را مشاهده کرد، فرمود: «ای ابوالحسن! چرا نمی گویی نه، تا باز گردم یا آری، تا همراه تو بیایم؟»علی علیه السلام عرض کرد: بفرمایید ای رسول خدا! در خدمت شما هستم. پیامبر، دست علی علیه السلام را گرفت و آمدند تا وارد منزل شدند، در حالی که فاطمه علیهاالسلام در محراب نماز خود نشسته بود، نمازش را تمام کرده بود و پشت سر او دیگی قرار داشت که بخار از آن متصاعد بود. فاطمه علیهاالسلام چون صدای پیامبر را در خانه خویش شنید، از محراب عبادت خارج شد و بر آن حضرت سلام کرد و دیگ را برداشت و نزد پدر و شوهرش نهاد، علی علیه السلام چون غذا را دید و بوی دلپذیر آن را استشمام نمود، فرمود: ای فاطمه! این غذا از کجا برایت آمده است که هرگز همرنگ آن را ندیده ام و رایحه ای به دلپذیری آن نبوئیده ام و پاکیزه تر از آن نخورده ام؟! (4) در برخی روایات گفته شده است که حضرت زهرا فرمود: عربی در خانه را زد و این غذاها را داد و گفت علی(ع) اینها را فرستاده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله دست مبارکش را به شانه دامادش نهاد و اشاره ای کرد و فرمود: «ای علی! این، پاداش دینار تو از سوی خداست. برخی هم گفته اند این غذاها از بهشت آورده شده بود. پیامبر صلی الله علیه و آله از شوق و شکر خدای گریست و فرمود: «ستایش خدایی را که شما را پیش از آنکه از دنیا بروید، پاداش بخشید و تو را ای علی! همانند زکریا، و فاطمه را همچون مریم دختر عمران، قرار داد کهاز بهشت برای او طعام می آورند. (4)

در این روایت حضرت زهرا(س) ،امیرالمومنین را با لفظ یا اباالحسن صدا می زند ،همه این کلمات حساب شده است ،اباالحسن یک نوع احترام است ،در زبان عرب اسم را صدا نمی زنندو به کنیه صدا می کنند. مثلا نام امیرالمومنین علی است ولی او را با نام اباالحسن صدا می کنند این یک نوع احترام ویژه است.

فرزندان ما محصول عملکرد ما هستند:

وقتی زن و شوهر با احترام با هم صحبت کنند، فرزندان آنها هم خوب تربیت می شوند برخی پدرومادرها آرزو دارند تا فرزندان مودبی را تربیت کنند ولی خودشان در خانه با هم بد حرف می زنند و فحاشی می کنند،بچه های ما آن گونه که ما آرزو داریم تربیت نمی شوند، بچه های ما آنگونه که ما زندگی می کنیم تربیت می شوند.این خیلی نکته مهمی است. از خانمی که همه فرزندانش با شخصیت و تحصیل کرده بودند سوال کردند چگونه چنین فرزندان مودب و با شخصیتی را تربیت کردید؟ گفت: من قبل از اینکه به فرزندان بگویم چکار کنند خودم انجام می دهم. پدرو مادری که خودشان به هم فحش می دهند چطور انتظار دارند فرزند آنها ،فحش ندهد. زن و شوهری که حرمت هم را نگه نمی ندارند ، نباید انتظار داشته باشند ، فرزند آنها حرمت پدر و مادر را نگه دارد. همانگونه ما زندگی می کنیم فرزندان ما تربیت می شوند .حضرت زهرا و امیرالمومنین فرزندانی تاریخ ساز تربیت کردند زیرا خودشان با ادب بودند و در منزل با هم محترمانه صحبت می کردند ،حضرت زهرا (س) می فرمود: ای ابوالحسن! من از خدای خود شرم می کنم چیزی را که توانایی آن را نداری، بر تو تحمیل کنم. حیا خیلی خوب است ، میوه حیا عفت است حیا از علم می آید انسان وقتی علم و آگاهی به وجود پروردگار داشته باشد و بداند که خداوند همه جا حاضر و ناظر است ، خلاف نمی کند. خلاف کردن نتیجه بی حیایی و نتیجه عدم آگاهی انسان است .

در داستان حضرت یوسف ، زلیخا همه زمینه های گناه را برای حضرت یوسف آماده کرده بود وسایل گناه و معصیت برای فریب یوسف فراهم کرده بود. یوسف دیدکه زلیخا پارچه ای را بر روی بت انداخته است سوال کردند زلیخا چه می کنی؟ زلیخا گفت: من این لباس را روی بت می اندازم چون حیا می کنم از اینکه این بت مرا در حال انجام گناه ببیند. بلافاصله یوسف گفت : تو از چوب یا سنگی که نه می شنود و نه می بیند ، حیا می کنی و شرم می کنی و گناه کنی ، چگونه انتظار داری من در برابر خدایی که حاضر و ناظر است و می بیند گناه کنم؟ حیا اگر در وجود کسی شکل بگیرد واقعا زندگی او درست می شود ولی خدایی نکرده اگر پرده دری و بی حیایی در وجود کسی نهادینه شود، به هیچ چیز پایبند نیست بنابراین یکی از مهمترین صفات اخلاقی برای هم مردان و هم زنان این است که شرم و حیا و پروا داشته باشند. مجلس شهداست شهدا واقعا روی معرفت و آگاهی از همه چیز گذشتند، از خود گذشتن ساده نیست. شب عملیات می دانی روبروی تیر رفتن و جان از دست دادن آسان نیست. خیلی ها فرار میکردند و خودشان را به مریضی می زدند ،خیلی ها پشت جبهه بودندو در تدارکات مشغول می شدند. اینکه جلوی گلوله برود و جان را در کف دست بگیردو درطبق اخلاص بگذارد و حرکت کند ،خیلی مشکل است .شما ببینید انسان همه چیز را برای خودش می خواهد : زن، زندگی، باغ و ملک همه را برای رفاه خودش می خواهد ولی اینکه خودش را فدا کند خیلی سخت است. شهدا هم جوان بودندو زندگی را دوست داشتند، برخی ازآنها زن و فرزند داشتند و آروزهای زیاد دوست داشتند ولی آن علم و آگاهی و آن حیا و معرفت و بصیرت و زمان شناسی موجب شد تا از خود گذشتگی کنند و پا روی خودشان بگذارند و جانشان را دراه خدا و برای آسایش ما فدا کنند. آنها شهید شدند تا ما آزاد باشیم و زیر بارظلم نرویم تا کشور خود را حفظ کنند و کسی نتواند به مملکت ما نگاه چپ کند وهمه آزادانه زندگی کنندو گرفتار افرادی چون داعش نباشند که به هیچ چیز رحم نمی کنند ،برخی فکر می کنند این انقلاب و نظام اسلامی شکست بخورد اشکالی ندارد حکومتی مانند حکومت شاه روی کار می آید اصلا این گونه نیست امریکایی ها که از ما سیلی خوردند و محال است حکومتی مانند شاه بر ما حاکم شود آنها داعش و منافقین رابر ما مسلط خواهند کردو به هیچ کس رحم نخواهند کرد.

نظام جمهوری اسلامی میراث شهداء

بنابراین نظام جمهوری ،میراث شهدا است، شما با حفظ عفت و پاکدامنی خود و خوب درس خواندن می توانید آن را حفظ کنید و برای جامعه خود مفید باشید و با افتخار و سربلند زندگی کنید .شهدا جان خود را دادند تامردم ایران با افتخار زندگی کنند، ان شاءالله ما قدردان خون شهدا باشیم ،شهدا شفا بخش و گره گشا هستند و دردهارا دوا میکنند

شفا گرفتن مریض از برکت شهداء

یکی از اقوام ما می گفت: من مدتها دستم درد می کرد و از انجام کارهای روزانه خودم عاجز بودم حتی نمی توانستم لباس خود را بپوشم .یک روز کنار مزار شهدای گمنام رفتم و دستم را روی قبر او گذاشتم و خالصانه گفتم ای شهید خدا به تو عزت و آبرو داده است ،تو همه چیز خودت را در راه خدا دادی ، دست مرا شفا بده و دستم را برداشتم ، اثری از درد نبود و حتی نمیدانستم کدام دستم درد می کرد. ویا وقتی شهدای گمنام را به زرند آوردند ،خانمی که همسرش انواع و اقسام بیماریها را داشت ، فرزند سه ساله خودش را روی جنازه شهید گمنام گذاشت و گفت برو شفای پدرت رو بگیر و شفا گرفت و اکنون به خوبی و سربلندی در کنار هم زندگی می کنند، شهدا نزد خدا خیلی آبرو دارند چون هستی خود را دراه خدا دادند ، ان شاءالله که ما هم رهرو راهشان باشیم .همه موفق و سربلند باشید.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


پی نوشت:

1- این روایت در غررالحکم ، ص 46 ، ح 188 به این صورت آمده است : « الایمان و العلم اخوان توأمان و رفیقان لایفترقان »

2- طبرسی، 1380: ج 29: 97

3- تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 215

4- بحار الانوار» ج ۴۳، ص ۶۱ – ۵۹ ؛ «کشف الغمه» ج ۲، ص ۲۹ – ۲۶ ؛ «امالی طوسی» ج ۲، ص ۲۳۰ ۲۲۸٫


http://yascms.ir/emam/gozaresh/u3495.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/u3496.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/u3497.jpg

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.