سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

حضور وسخنرانی امام جمعه محترم درمراسم عزاداری بوستان شهداء

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 166 مرتبه
دسته: گزارش تصويريتاریخ: 1399.06.14
 
حضور وسخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در مراسم عزاداری و روضه خوانی درجوار آرامگاه دو شهید گمنام هشت سال دفاع مقدس در محل بوستان شهداء مورخه99/06/14




سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در مراسم عزاداری بوستان شهداء زرند مورخه99/06/14


الحمدلله، الصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله آل الله.

قال مولانا الصادق(ع): « مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَيْرَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِ (ع) وَ حُبَّ زِيَارَتِهِ » (1)

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)، السلام علیک یا صاحب الزمان(عج) ، یا بقیة الله ،یا اباصالح، ادرکنا واغثنا، السلام علیکم یا شهدا یا سعداء یا نجبا

خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ،سلامتی رهبر عزیز و بزرگوار مان، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ،شهدای والامقام شهرستان ،شهدای مدافع حرم، یگانه شهید مدافع حرم شهرمان شهید والامقام شهید عظیمی ، سیدالشهدای مقاومت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و همراهانشان، شادی ارواح مطهر شهدای گمنام شهرستان ،شهدای سلامت ،سلامتی خودتان و خانواده و فرزندانتان، سلامتی همه دوستداران امام حسین (ع) و سلامتی همه عزیزانی که در برپایی همه مجالس امام حسین(ع)کوشش می کنند خاصه این مجلس،آن هم در جوار این دوشهید والامقام اجماعاً صلوات.

مقدم همه برادران و خواهران مومن ومتدین شهرمان را ، علاقمندان به امام و شهدا را گرامی می دارم، استفاده کردیم از تلاوت جناب سرهنگ ایرانمنش، از عزیزانی که صوت را تنظیم می کنندو از دست اندرکاران برپایی این مجلس عزا صمیمانه تشکر می کنم.

خون شهید همیشه زنده است:

اولین نکته ای که می خواهم در جوار این شهدای عزیز خدمتتان عرض کنم این است : با گذشت زمان همه چیز رنگ کهنگی به خودش می گیرد، اما خون شهیدو خود شهید هیچ وقت کهنه نمی شود بلکه روز به روز تلألو آن بیشتر می شود،چرا شهدا ابدی می شوند؟ چون به خدا و ابدیت متصل شده اند چون این شهدا فدایی اسلام شدند و در راه الهی به شهادت رسیدند و وصل به توحید شدند ،چون خدای متعال ماندگار است برای همین ، شهدا نیز همیشه ماندگار هستند، شهدای والامقام خصوصا شهدای گمنام نزد خدای متعال بسیار آبرو دارند چون آنها از هستی و از زندگی شان و از خون خود گذشتند، حتی از نام خود گذشتند و فانی شدند ، خدای متعال به این شهدا عزت و آبرو داده است.

عنایت شهید به مریض :

یکی از بستگان ما می گفت : دست من خیلی درد می کرد و مدتها ادامه داشت تا اینکه متوسل به شهدای گمنام در گلزار شهدای کرمان شدم و دستم را روی قبر شهید گذاشتم و گفتم ای شهید خودت من را شفا بده می گفت : وقتی که دستم را برداشتم دیگر هیچ دردی نداشتم ، شک کردم و گفتم نکند دست دیگر من درد می کرد ، شهداء واقعاً دارالشفاء هستند .شهدا همه قابل احترام هستند خصوصا شهدای گمنام که همه شهر خانواده آنها هستند، ان شاءالله همه کمک کنیم هرچه زودتر حرم این شهدای عزیز ساخته شود به فرموده حضرت امام (ره) به زیارت شهدا بروید، اینها شفابخش هستند، غم ها و غصه ها در جوار این شهدا برچیده می شود وقتی به قبرستان می روید دچار هول و هراس می شویدو غم وجودتان را می گیرد، ولی در جوار شهدا به آرامش می رسیم و هیچ هول و هراسی نیست، خدای متعال را شکرگزارم که توفیق عنایت فرمود در پنجمین شب و آخرین شب که شب مزد و استجابت دعاست ،در خدمت شما دوستداران اهل بیت و در جوار این شهدا باشیم، ان شاءالله به هر امیدی و به هر نیتی و به هر حاجتی به اینجا آمده اید، به آبروی این دو شهید و به آبروی همه شهدا و به آبروی سیدالشهدا همه حاجت روا بشوید ، صلواتی مرحمت بفرمایید.

ارزش عشق ومحبت به امام حسین(ع):

در حدیثی که ابتدای جلسه خدمت شما بزرگواران عرض کردم، امام صادق (ع) می فرماید: « مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَيْرَ » کسی که خداوند برای او خیر خواسته است (خیر از جانب خداوند یعنی سعادت وخوشبختی ) وقتی خداوند بخواهد بنده ای را سعادتمندو خوشبخت کند،نشانه آن این است که « قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِ ع وَ حُبَّ زِيَارَتِهِ » " قَذَفَ "به معنای پرتاب کردن است .عشق وعلاقه ومحبت امام حسین را در قلب او پرتاب می کند. وهمین طور محبت و علاقه به زیارت امام حسین را در قلب او پرتاب می کند، یک گذاشتن داریم و یک پرتاب کردن که تفاوت شان در این است که پرتاب کردن یک نیرو پشت آن است، مثلا در تیراندازی، نیرویی پشت تیر است که آن را باشتاب به هدف می رساند. نکته ظریف این روایت است که امام صادق می فرماید: خداوند محبت امام حسین را به قلب او پرتاب می کند یعنی این محبت باعث می شود او خوشبخت شود. این آثار محبت سیدالشهداست که خدارا براین نعمت شکر می کنیم.

عنایت امام حسین(ع) به شیعیان:

حکایت های زیادی در این زمینه وجود دارد کسانی که محبت سیدالشهداء در دلشان قرار گرفته است واقعا سعادتمند وخوشبخت شدندوکسی که لال بوده است ویک عمر نمی توانست حرف بزند ولی در لحظه آخر عمرش هنگام جان دادن روی پا ایستاده است و دست روی سینه گذاشته و گفته است: " السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)" .نقل شده است یک فرد به نام ملاعباس بوده است که ساکن حرم سیدالشهدا بوده است باربری می کرد و کسی به او توجه خاصی نداشت ولی لحظه آخر عمرش بالای سرش رفتیم و در حال احتضار روضه سیدالشهدا خواندند که ایستاد و گفت السلام علیک یا رسول الله(ص) ،السلام علیک یا امیرالمومنین(ع) ، السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س) ، السلام علیک یا امام حسن(ع)و السلام علیک امام حسین(ع) ،بنده نوازی کردید،خوش آمدید و تا امام زمان(عج) به همه معصومین سلام داد، بعد خیلی آرام جان داد انگار نه انگار زنده بوده است.به مراجع آن زمان اعلام کردیم درست است او باربر بوده است ولی از عاشقان واقعی سیدالشهدا بوده است و چنین حادثه ای اتفاق افتاده است ، مراجع به احترام این فرد، کلاس های درس خودشان را تعطیل کردندو مراسم تشییع او باشکوه برگزار شد، در قیامت هم در جوار سیدالشهدا خواهد بود، محبت امام حسین (ع) ، خیلی نعمت بزرگی است و سرمایه عمرماست، اگر در زندگی مومنین نگاه می کنید مهمترین سرمایه وامیدشان در زندگی همین محبت و عشق و علاقه به سیدالشهداست.

ثواب گریه وعزاداری بر سیدالشهداء(ع):

مسمع یکی از اصحاب وفادار امام صادق(ع) است به خدمت حضرت(ع) می رسد، این فرد از بزرگان بصره ،فرد ولایی و دوستدار اهل بیت است. امام صادق(ع) به او فرمودند: شما که اهل عراق هستید و به کربلا نزدیک‌تر هستید، آیا به زیارت امام حسین(ع) می‌روید؟ او گفت: بله گاهی می‌روم ولی اگر زیاد بروم، دشمنان می‌فهمند که من مرید شما هستم و مرا به قتل می‌رسانند.(من در منطقه شناخته شده هستم، تقیه می کنم و نمی توانم زیاد به زیارت بروم) حضرت فرمود: آیا بر مصائب حسین(ع) در روز عاشورا و تاسوعا جزع و فزع و اشک و آه داری؟ گفت بله جانم به قربانت. فرمود: آیا بر مصائب حسین(ع) گریه می‌کنی؟ گفت بله، به قدری که خانواده‌ام اثر آن را در من می‌بینند. و از طعام امتناع می کنم تا اینکه اشک در رخسارم نمایان می شود. حضرت شروع به گریه کرد و فرمود: ««رَحِمَ اللَّهُ دَمْعَتَکَ » خداوند اشک‌های چشم تو را موجب رحمتت قرار دهد. «أَمَا إِنَّکَ مِنَ الَّذِینَ یعَدُّونَ فِی أَهْلِ الْجَزَعِ لَنَا وَ الَّذِینَ یفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ یحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا وَ یخَافُونَ لِخَوْفِنَا وَ یأْمَنُونَ إِذَا أَمِنَّا» به درستی که تو از کسانی هستی که از اهل جزع برای ما و از آنانی که به سبب شادی ما شادی می کند و بخاطر حزن ما محزون می شوند شمرده می شوند.سپس فرمود مسمع این پایان کار نیست من بشارت میدهم به تو که «َمَا إِنَّکَ سَتَرَى عِنْدَ مَوْتِکَ حُضُورَ آبَائِی لَکَ» در لحظه آخری عمرت، هنگام مرگت پدران من نزد تو حاضر شوند ( آباء و پدران من بالای سر تو می آیند) « وَ وَصِیَّتَهُمْ مَلَکَ الْمَوْتِ بِکَ »و سفارش تو را به جناب ملک الموت میکنند « وَ مَا یَلْقَوْنَکَ بِهِ مِنَ الْبِشَارَةِ أَفْضَلُ وَ لَمَلَکُ الْمَوْتِ أَرَقُّ عَلَیْکَ وَ أَشَدُّ رَحْمَةً لَکَ مِنَ الْأُمِّ الشَّفِیقَةِ عَلَى وَلَدِهَا » و آنچه که بدین خاطر از بشارت به تو می دهند بهتر و افضل می باشد، در آن لحظه ملک الموت از مادر به تو مهربانتر است.(2) بنابراین کسانی که وقتی اهل بیت ناراحت هستند، آنها هم ناراحت هستند و هنگامی که اهل بیت شاد هستند ، آنها هم شاد هستند را شیعه واقعی می گویند، این عشق و علاقه، واین سرمایه بسیار قیمتی است خدای متعال محبت به سیدالشهدا رادر دل همه شما علاقمندان قرار داده است واین بالاترین سرمایه است، ونزد خدا ارزش زیادی دارد، خدای متعال را بر این نعمت محبت و عشق و علاقه به سیدالشهدا سپاسگزاریم.

برتری امت پیامبر بردیگر امتها:

نکته دیگر در حدیث مناجات حضرت موسی با خدای متعال است، که موسی(ع) خطاب به خداوند گفت: « یَا رَبِّ لِمَ فَضَّلْتَ أُمَّةَ مُحَمَّدٍ ص عَلَى سَائِرِ الْأُمَمِ » ای پروردگار من چرا امت محمد(ص) را بر دیگر امت‌ها برتری دادی؟ «فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَضَّلْتُهُمْ لِعَشْرِ خِصَالٍ » پس خدای تعالی فرمود: من ایشان را به سبب ده خصلت بر سایر امت‌ها برتری دادم. «قَالَ مُوسَى وَ مَا تِلْکَ الْخِصَالُ الَّتِی یَعْمَلُونَهَا حَتَّى آمُرَ بَنِی إِسْرَائِیلَ یَعْمَلُونَهَا» موسی گفت: آن ده خصلت چیست که به آن عمل می‌کنند، تا بنی اسرائیل را به عمل به آن خصلت‌ها امر نمایم. « قَالَ اللَّهُ تَعَالَى» خدای تعالی فرمود:« الصَّلَاةُ » نماز (ارتباط ا خدا) «وَ الزَّکَاةُ» پرداخت زکات (زکات به معنای انفاق در راه خداست نه صرفا به معنای زکات فقهی که به 9 چیز تعلق می گیرد، بنابراین نمی توان گفت چون من این 9چیز را ندارم زکات ندهم، بلکه زکات در اینجا یعنی انفاق،یعنی انسان بخشی از زندگیش را در راه خدا انفاق کند،در قرآن وقتی امیرالمومنین انگشتر خودش را به فقیر بخشید، خداوند فرمود علی(ع) زکات داد،انگشتر زکات رسمی فقهی حساب نمی شود بلکه امام علی (ع) آن را در راه خدا انفاق کرده است )« وَ الصَّوْمُ » روزه (ماه رمضان) «وَ الْحَجُّ » حج «وَ الْجِهَادُ » جهاد «وَ الْجُمُعَةُ » جمعه ( مراد نماز جمعه است، دیگر ادیان نماز جمعه را ندارند و از برکت امام و شهدا نماز جمعه از ابتدای انقلاب اسلامی باشکوه در ایران اسلامی برگزار می شود ) «وَ الْجَمَاعَةُ » و نماز جماعت «وَ الْقُرْآنُ »قرآن «وَ الْعِلْمُ » و علم«وَ الْعَاشُورَاءُ » و عاشورا . (همه اینها معلوم بود فقط موسی نمی دانست عاشورا چیست )«قَالَ مُوسَى ع یَا رَبِّ وَ مَا الْعَاشُورَاءُ» موسی گفت: پروردگارا، عاشورا چیست؟ « قَالَ الْبُکَاءُ وَ التَّبَاکِی عَلَى سِبْطِ مُحَمَّدٍ ص وَ الْمَرْثِیَةُ وَ الْعَزَاءُ عَلَى مُصِیبَةِ وُلْدِ الْمُصْطَفَى» گریه کردن و یا خود را به گریه زدن برای سبط محمد(ص) و مرثیه خواندن و تسلیت گفتن بر مصیبت فرزند مصطفی(ص). (3)

حسین زمان خود را بشناسیم:

نکته بعدی اینکه برادران و خواهران یزید و شمر و عمربن سعدِ سال 61 همه مردند، درسی که ماباید از سیدالشهدا بیاموزیم، این است که یزید وشمر و دشمنان زمان خود را بشناسیم، حسین زمان و پرچم حق زمان را بشناسیم . حادثه کربلا منحصر در جریان کربلای سال 61 نیست ، چرا بعد از امام حسین (ع) ، ائمه دیگر قیام نکردند و خون ندادند : چون امام حسین برای همیشه منبع هدایت است و راه را برای همیشه به ما نشان داده است. اسماء بن حکیم می گوید: ما در سپاه علی علیه السلام، در زیر پرچم عمّار یاسر با دشمن می جنگیدیم. نزدیک ظهر که شد، مردی از سپاه علی علیه السلام پیش عمار آمد و گفت: هنگامی که من از خانه بیرون آمدم، اطمینان داشتم که ما در مسیر حق هستیم و شکی نداشتم که این قوم ( معاویه و طرفدارانش) بر باطل و گمراهی هستند؛ تا شب گذشته، همین عقیده و اطمینان را داشتم؛ ولی دیشب دیدم که اذان گوی ما، در جمله های اذان، گواهی به یکتایی و رسالت محمدصلی الله علیه وآله می دهد و اذان گوی آنها (معاویه و هوادارانش) نیز گواهی به یکتایی خدا و رسالت محمدصلی الله علیه وآله می دهد و بعد از اذان، هم ما نماز می خوانیم، هم آنها و کتاب ما، یعنی قرآن هم یکی است؛ دعوت ما یکی است؛ رسول ما نیز یکی است. از این رو، دیشب شک و تردید بر من راه یافته است.(وقتی امام شناسی ،ولی شناسی و رهبرشناسی ضعیف باشد نمی توان به درستی حق را تشخیص داد . این فرد فراموش کرده بودکه پیغمبر خدا(ص) فرمودند: «عَلِی مَعَ الحَقَّ وَالحَقُّ مَعَ عَلِی» على با حق است و حق با على « اللّهُمَّ أدِرِ الحَقَّ مَعَ عَلِی حَیثُما دارَ » خدایا! حق را همیشه بر مدار على بگردان! (4) امروز هم برخی افراد که تحت تاثیر تبلیغات سوء دشمن بر علیه نظام و انقلاب هستند، نمی توانند به درستی حقیقت را تشخیص بدهند. عمّار به آن شخص گفت: آیا آن صاحب پرچم سیاه را که در مقابل من قرار گرفته است ( اشاره به پرچم عمروعاص) می شناسی؟ من با این شخص در عصر رسول خداصلی الله علیه وآله در رکاب آن حضرت، سه بار جنگیدم و اینک این چهارمین بار است که با او می جنگم و این بار، بهتر و نیک تر از سه بار قبل نیست؛ بلکه بدتر و زشت تر از آن وقت است. من در جنگ بدر، احد و حُنین، در برابر او جنگیدم. آن روز در عصر پیامبرصلی الله علیه وآله تجمّع ما در مرکز پرچم های رسول خداصلی الله علیه وآله بود؛ ولی تجمّع این قوم (عمروعاص و معاویه و سپاه آنان) در مرکز پرچم های مشرکان بود. (5) امروز یزید زمان ما ترامپ، شمر زمان ما نتانیاهو و عمربن سعد زمان هم بن سلمان و قارون های منطقه هستند ، امرو زهمه دشمنان با تمام توان به میدان آمدند تا نظام حق جمهوری اسلامی را شکست بدهند، امروز این پرچم امام حسین بر دوش ملت بزرگ ایران به رهبری حضرت آیت الله العظمی الامام خامنه ای (حفظ الله تعالی)است، بلاشک پرچم حق بر دوش این مرد بزرگ است و دست را در دست این مرد بزرگ گذاشتن، ما را به امام حسین می رساند و جداشدن از ایشان انحرافی بزرگ است.

نتیجه دور شدن از ولِّی فقیه:

داستانی برایتان نقل کنم که ببینید اگر انسان با ولِّی زاویه پیدا کرد، کارش به کجا می رسد. اگر با علی زاویه پیدا کنی به درگاه معاویه می رسی و به دشمن می پیوندی چیزی که در طول تاریخ بارها تکرار شده است.در زمان آیت الله بروجردی وقتی که علمای قم ایشان را به عنوان مرجع تقلید معرفی کردند ، علامه بُرقعی که هم تراز آیت الله بروجردی بود، حسادت کرد و پس ازآن کم کم بامرجع تقلیدی که ازامام زمان (عج) نیابت داشت، زاویه پیداکرد و به مخالفت پرداخت وکارش به جایی رسید که منکرفضایل اهل بیت ،توسل و شفاعت شد. از ضدیت با آیت الله بروجردی به ضدیت با اسلام و تشیع رسیدو صحبت های وهابیون را تکرار می کرد. این افکار او باعث شد نتواند درقم بماند و به تهران رفت و در آنجا شاگردانی را تربیت کرد، از جمله قلمداران. برقعی یک کتاب به نام "تناقضات قرآن و مفاتیح" درخصوص انکار مقامات اهل بیت ، توسل وشفاعت نوشت که این کتاب را نتوانست درایران چاپ کند ودر پاکستان این کتاب را با جلدهایی بسیار زیبا چاپ کرد که وهابیون ازهمین کتاب سوء استفاده وعلیه شیعه استفاده می کنند والان دانشجویان ما که به مکه مُشرف می شوند، تعداد زیادی از این کتابها را با خود می آورند ،سوغات حج، تفکر وهابی می شود.پس بینید یک عالم شیعه که با نایب امام زمان(عج) زاویه پیدا کرد وکارش به جایی رسید که مقابل اهل بیت ایستاد و برعلیه آنها کتاب نوشت پس انحرافات به تدریج درست می شود. در شبکه ماهواره ای نور از سخنان این آقای برقعی با عنوان علامه سید ابوالفضل برقعی و عالم شیعه استفاده می کنند،در منزل یکی از دوستان بخشی از صحبت های او را گوش دادم که می گفت: چرا این قدر از رقیه صحبت می کنید و تقی ونقی می گوئید !! با اینکه برقعی خود از ذریه پیامبر خداست ولی ضد امام وضد مکتب شیعه تبلیغ می کرد. خدا نکند کسی با ولایت زاویه پیدا کند.زاویه با ولی پیدا کردن کار انسان را به جایی می رساند که در مقابل ولی و احکام دین می ایستدو شمشیر می کشد.

تاثیر تبیلغات سوء برعقاید افراد:

زمانی که درقم بودم ، یک روحانی بود که مُلبس نبود، نقل می کرد: من با قَلمداران که شاگرد علامه بُرقعی بوده است ،بحث می کردم که امام جمعه یکی ازبخش های قُم بود وبالاخره تاثیرات منفی قَلَمداران برمن طوری شده بود که ازرنگ سبز بَدَم می آمد وگاهی اوقات هم دست بسته نمازمی خواندم ، ببینیدکه تبلیغ سوءاین همه تاثیر دارد. شبهه مانند خار در ذهن و فکر انسان می نشیند و بسیار دردناک است و تا زمانی که خار را درنیاوری، بدن آرام نمی گیرد. فضای مجازی امروز هم ،مدام خارهای شبهه را در فکر و ذهن جوانان و مردم ما پخش می کند، بسیار باید مراقب بود و برای مقابله باید گروهی را تشکیل داد تا فضای مجازی را کاملاً رصد کنند وبه شبهات پاسخ بدهند، چند وقت پیش در فضای مجازی و گروهی به نام پیشکسوتان جهاد و شهادت ،به شورای نگهبان ، رهبر انقلاب و بزرگان نظام توهین می کرد، حرفهایی که دشمن می زند در این گروه زده می شد، آن هم در گروهی که چنین نامی دارد : پیشکسوتان جهاد و شهادت! منافقین در حال کار و برنامه ریزی هستند، آنها حدود چهارهزار نفر را در مکانی دور هم جمع کرده اند تا مسائل مملکت ما را رصد کنندو علیه نظام جمهوری اسلامی تبلیغ کنند. از بحث دور نشویم،آن روحانی که تحت تاثیر افکار قلمداران قرار گرفته بود، می گفت: در اثر تبلیغات این فرد کم کم لباس روحانیت راهم درآوردم ،من را هم خلع لباس کردند ویک سنی وهابی شده بودم وشروع به تحقیق وبررسی کردم . یک نفر سوال کرد چه اتفاقی افتاد که هدایت شدی؟ گفت:یک شب درخواب دیدم به مدینه رفتم و آنجا برف آمده بود وباخودم گفتم :درمدینه که برف نمی آید وبعد به مسجدالنبی رفتم ودیدم که سادات وبزرگان لباس سبز پوشیده بودندوتایک نگاه به این لباس کردم یک مهری نسبت به رنگ سبز در من پیداشد ویکی ازآن بزرگان این آیه را خواند" سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ "(6) ، سوال شد این آیه درمورد چیست؟که من گفتم این آیه در مورد این است، هنگامى كه رسول خدا (ص) على (ع)را در روز "غدير خم" به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: "مَن كُنتُ مَولاه فَعَلىٌ مَولاه" هر كس من مولى و ولى او هستم على مولى و ولى اوست. وقتی كه مساله امامت علی (ع) در بلاد و شهرها منتشر شد. "نُعمان بن حارث فَهرى" خدمت پيامبر (ص) آمد و عرض كرد: تو به ما دستور دادى شهادت به يگانگى خدا و اينكه تو فرستاده او هستى دهيم، ما هم شهادت داديم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زكات دادى ما همه اينها را نيز پذيرفتيم، اما با اينها راضى نشدى تا اينكه اين جوان (اشاره به على (ع)) را به جانشينى خود منصوب كردى ، آيا اين سخنى است كه از ناحيه خودت يا از سوى خدا؟ پيامبر (ص) فرمود: قسم به خدايى كه معبودى جز او نيست اين از ناحيه خدا است. " نعمان" روى بر گرداند در حالى كه مى‏گفت: خداوندا! اگر اين سخن حق است و از ناحيه تو، سنگى از آسمان بر ما بباران! اينجا بود كه سنگى از آسمان بر سرش فرود آمد و او را كشت. همين جا آيه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ نازل گشت. آن روحانی در ادامه گفت: در عالم خواب به آن سیدنورانی گفتم که آیه در مورد این است که هرکس منکر ولایت حضرت علی (ع)شود ،عاقبتش این است ،آن سید بزرگوار فرمودند: احسنت ودستورداد تایک کاسه آبی را آوردندوبه آن دست زدند وگفتند بیا بخور وگفت: ولایت ما آب حیات است وازآن زمان من هدایت شدم وتمام شک وشبهه ها ازدل من بیرون رفت .به افرادی مانند قلمداران وهابیون وطنی می گوییم، یک دسته وهابیون هستند مانند داعش که از محمدبن عبدالوهاب وسعودی ها خط می گیرند و پیروی می کنند ویک دسته یک وهابیون هم داریم که وطنی هستند و می گویند زیارت وتوسل برای چیست و ایجاد شبهه می کنند،قلمداران از این نوع است، منظورم این جمله بود که عاقبت جدایی از ولی و جانشین امام زمان هلاک شدن ونابودی است،امروز پرچم حق بردوش مقام معظم رهبری است باید از او پیروی کرد، تمام شبکه های ماهواره ای اینترنشنال، من و تو و... وهابی و بهایی هستندکه با پول سعودی هاو امریکایی ها وانگلیسی اداره می شوند و همه در تلاش هستند تا شبهه ایجاد کنند و ما را از امام حسین و اهل بیت و از حق و از اسلام ناب واز شهدا جداکنند، بله امروز مشکلات و گرفتاریها زیادی داریم ولی پرچم ما و این نظام حق است ،بدانیدآینده از آن سلام ناب است ، این بشارت قرآن و پیامبر خداست .سختی ها ماندگار نیست .در این میان مخصوصا جانبازان و خانواده های شهدا باید در حفظ و نگهداری میراثی که شهدابرای ما گذاشته اند، کوشا باشند و تلاش کنند تا پیام شهدا را به همه مردم برسانند، این درس بزرگی است که ما از خاندان امام حسین(ع) و از حضرت زینب(س) می آموزیم، اگر امام سجاد وحضرت زینب نبودند،اگر وارثان سیدالشهدا نبودند ، امروز چیزی از قیام عاشورا باقی نمی ماند و بعد حادثه کربلا می گفتند: یک خارجی بر علیه امیرالمومنین یزید قیام کرده است و کشته شده است و تمام. بنابراین وارثان شهدا و جانبازان عزیز باید مراقب و مواظب باشند تاخون شهدا پایمال نشود و پیام آنها به همگان برسد، کلیپی جالبی را در فضای مجازی دیدم ، خواهر شهید پلارک (شهید پلارک کسی است که به علت مداومت بر خواندن زیارت عاشورا در مدت عمر خود، بعد از شهادت از مزار او همیشه بوی عطر و گلاب استشمام می شود ،زمانی منافقین آنقدر اسید وبنزین روی قبر او ریختند که دیگر بوی عطرو گلاب ندهد ولی موفق نشدند) خواهر این شهید بزرگوار بسیار مؤدبانه با تقدیم دو گل به دو دختر بی حجاب، آنها را ارشاد کرد و هدیه ای هم به آنها داد و امربه معروف زیبایی را انجام داد . با زبان تند وخشن نمی توان امربه معروف کرد، زبان لین و نرم است که تاثیر دارد،بعد از شهادت سیدالشهدا، اهل بیت او با خطبه و صحبت پیام سیدالشهدا را منتقل کردند تا امروز این پیام به ما رسیده است ،در حفظ آن کوشا باشیم.


پی نوشت:

1- کامل الزیارات، ص 142

2- بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۲۸۹/ وسائل الشیعه ج14 ص508

3- مجمع البحرین لغت عشر، گلزار ثابت ، ص 17

4- الجمل، ص ۸۱ / الفصول المختارة، ص ۱۳۵ و ۹۷ و ۲۱۱ و ۲۲۴ و ۳۳۹ / إعلام الورى، ج ۱، ص ۳۱۶

5- کتاب وقعه صفین ص 320

6- سوره مبارکه المعارج،آیه 1/ معنی آیه: سؤال كننده‏اى (از كفار) عذابى حتمى را درخواست كرد.


http://yascms.ir/emam/gozaresh/99a548.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/99a549.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/99a550.jpg

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.