سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

نقش خطبه وسخنرانی امام سجاد(ع) در حفظ پیام سیدالشهداء(ع)

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 228 مرتبه
دسته: خطبه های نماز جمعهتاریخ: 1399.06.28
 
خطبه نمازجمعه شهرستان زرند به امامت حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم مورخه99/06/28



http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG



خطبه اول


اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه سِیدِنا وَ مَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَد صلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین .

اُوصیکُم عِبادَالله وَ نَفسی بِتَقَوَیَ الله

قال الله الحکیم فی کتابه : «الَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ» (1)

السلام علیک یا صاحب الزمان(عج) ، السلام علیک یا ابا عبدالله
الحسین(ع)،السلام علیک یا علی بن الحسین(ع).

خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ،سلامتی رهبر عزیز و بزرگوارمان، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ،شهدای والامقام شهرستان ،شهدای مدافع حرم، یگانه شهید مدافع حرم شهرمان شهید والامقام شهید عظیمی ،سیدالشهدای مقاومت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و همراهانشان، شادی ارواح مطهر شهدای گمنام شهرستان ،شهدای خدمت ، شادی دو شهید گرانقدر مهمان امروز نماز جمعه ، سلامتی خودتان و خانواده و فرزندانتان اجماعاً صلوات.

امیدوارم خداوند متعال ، این حضور مؤمنانه شما عزیزان را در نماز جمعه ، این خطبه، این نشستن و سکوت را در نماز جمعه ، از همه ما قبول بگرداند ، ذخیره ای ارزشمند برای دنیا و آخرت، مخصوصاً برای اولین لحظه ورود ما به عالم قبر و قیامت قرار بگیرد ، باز هم صلوات بر محمد وآل محمد (ص).

از حضور مؤمنانه همه شما برادران و خواهران مکرمه در این ایام سخت بیماری کرونایی که با حفظ رعایت مسائل بهداشتی در نمازجمعه شرکت می کنید واجازه نمی دهید این سنگر اساسی نماز تعطیل بشود ،تشکر می کنم، ان شاءالله خدای متعال بالاترین خیرات و برکات را به همه شما عنایت بفرماید. ،از ستاد برگزاری نماز جمعه ، از مدیران و مسئولین محترم ، سروران معظم روحانی ، از هیأت امنای مسجد جامع ، از قاری محترم، مجری محترم و مؤذن محترم ،از سخنران قبل از خطبه ها جناب آقای اسلامی صمیمانه تقدیر و تشکر می کنیم. جناب اقای اسلامی ، عملکرد خود را در بحث گردشگری شهرستان بیان کردند ، کارهای خوبی انجام شده بود ، رتبه شهرستان به همت ایشان و مسئولین بالا رفته است ولی متاسفانه با شیوع ویروس منحوس کرونا خیلی از کسب وکارها تعطیل شد ،ان شاءالله به آبروی امام زمان و به آبروی همه شما خوبان این ویروس منحوس از جامعه بشری پاک شود.چون ما در آستانه اول ماه صفر و ورود اهل بیت امام حسین و اهل بیت رسول خدا به شهر شام هستیم ،مقداری در مورد شیوه های تبلیغ صحبت می کنیم و به خطبه های امام سجاد اشاره ای خواهم داشت و نقشی که این خطبه و سخنرانی در حفظ پیام سیدالشهدا در عاشورا داشته است، می پردازیم ، صلواتی مرحمت فرمایید.

با توجه به نیاز مخاطب سخنرانی کنیم

کسانی که متولی ارشاد هستند و می خواهند تبلیغ کنند و امر به معروف ونهی از منکر کنند، یک سری مسائل را باید اطلاع داشته باشند و الا تبلیغ آنها بی اثر خواهد بود، مثلا بدانند جایی که می خواهند تبلیغ کنند چه نیاز دارد، مخاطب چه می خواهد . سخنرانی وقتی موثر است که بدانیم مردمی را که پای منبر ما و مخاطب ما هستند و یا فردی را که می خواهیم امر به معروف ونهی از منکر کنیم چه می خواهد و هر چیزی را چگونه تحلیل کرد.به عنوان مثال ، خطبه های حضرت زینب(س) و امام زین العابدین(ع) در شهر کوفه با خطبه های ایشان در مسیر شام و خطبه هایشان در شهر شام خیلی فرق دارد ،چون مردم کوفه مردمی هستند که با امیرالمومنین بزرگ شدند،خطبه های حضرت را شنیدند ولی مردم شام، چهل سال اسلام را از بنی امیه ،از معاویه و از یزیدشنیدند، قبل از آن هم که زیر یوغ و ظلم و ستم روم بودند و کشور روم برآنها تسلط داشت بعد از روم ، معاویه را دیدند .شرایط مردم شام با مردم کوفه خیلی فرق می کند.

اهمیت زمان وشرایط مخاطب در تایرگذاری سخن:

زمان شناسی ، شرایط شناسی ونیازشناسی اهمیت زیادی در تاثیرگذاری سخن دارد. ماحتی اگر بخواهیم فرزند خود را نصیحت کنیم که چه کاری خوب یا بد است، باید شرایط او را بسنجیم و نمی توان با تندی حرفی را به او بزنیم و انتظار داشته باشیم که تاثیرگذار باشد. باید مُبلغ ،کسی که میخواهد تبلیغ کند، متواضع باشد و زبان لین و نرمی داشته باشد تا بتواند در قلب نفوذ کند و اثر داشته باشد، مخاطب را بشناسد و با معضلات زمانه آشنا باشدو زمینه های ابتلای گناه را بداند و تبلیغات دشمن را بشناسد، مثلا امروز دشمن در چه زمینه هایی کار می کند و چه تبلیغاتی رامی کند. ابتدا باید تبلیغات دشمن را خنثی کنیم تا بتوانیم حرف حق خود را در قلب مردم جای بدهیم.

استفاده از مثل وضرب المثل در تبلیغ:

یکی از روش های خوب تبلیغی به کاربردن مثال و ضرب المثل در کلام است. امام حسین(ع) در سال 59 هجری در مبارزه فرهنگی با معاویه درجمع عده ای از صحابه و تابعین و بنی هاشم در مکه چنین سخنرانی کردند: «دیدید که این مرد زورگو و ستمگر با ما و شیعیان ما چه کرد؟ من در اینجا مطالبی را با شما در میان می گذارم. اگر درست بود، تصدیق کرده و اگر دروغ بود، تکذیب کنید. سخنان مرا بشنوید و گفتار مرا بنویسید؛ وقتی که به شهرها و قبایل خود برگشتید با افراد مورد اعتماد و اطمینان در میان بگذارید و آن ها را به رهبری ما دعوت کنید. زیرا می ترسم این موضوع (رهبری امت توسط اهل بیت علیهم السلام) به دست فراموشی سپرده شود و حق نابود و مغلوب گردد»(2)همچنین حضرت(ع) در خطبه خود هنگام آهنگ خروج به سوى عراق فرمودند: «خُطَّ المَوتُ عَلى وُلدِ آدَمَ مَخَطَّ القِلادَةِ عَلى جيدِ الفَتاةِ ، وما أولَهَني إلى أسلافِي اشتِياقَ يَعقوبَ إلى يوسُفَ »(3) مرگ برای فرزندان آدم، چونان گردنبند بر گردن دختركان، نقش بسته است، چقدر شيفته ديدار گذشتگان خود هستم! همانند اشتياق يعقوب به يوسف. این کاربرد مثل در کلام است، حضرت می فرمایند : چگونه دختران استفاده از گردنبند طلا را دوست دارند، من هم اینگونه اشتیاق به شهادت دارم.شما ببینید سردار شهید سلیمانی چقدر اشتیاق به شهادت داشتند لب رود رفته وخدا را به رزمندگانی که اینجا بودندو به مناجاتشان قسم می دهد که خدایا پایان عمر مرا شهادت قرار بده، حضرت زینب سلام الله علیها هم در خطبه‌ای به مردم کوفه از ضرب المثل و مثال استفاده کردند و فرمودند: ««مَثَلُکمْ کمثَلِ الَّتی نقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً» (4) مثل آن کسی شدید که پشم را می ریسد، تبدیل به نخ می کند، بعد نخها را دوباره باز می کند، تبدیل می کند به همان پشم یا پنبۀ نریسیده. [شما] با بی بصیرتی، با نشناختن فضا، با تشخیص ندادن حق و باطل، کرده های خودتان را، گذشتۀ خودتان را باطل کردید.»

تحریک عواطف مخاطب در تبلیغ:

یکی دیگر از شیوه های تبلیغ ، تحریک عواطف است .سخنران می توان عواطف راتحریک کند . یک نمونه خدمتتان عرض کنم: حضرت زينب(س) در لحظه‌هاي واپسين عمر امام حسين(ع) ، بالاي جسد نيمه جان برادر در گودال قتلگاه رفتند و فریاد زدند: « ويلكم اما فيكم مسلمٌ؟ » واي بر شما مگر در ميان شما يك نفر مسلمان نيست؟ عمر بن سعد ملعون آن لحظه آنجا بود، زينب عليهاالسلام به او خطاب کرد: «ويحک يا عمر! أيقتل الحسين و أنت تنظر؟» واي بر تو اي عمر! آيا حسين عليه السلام را مي کشند و تو ايستاده اي و مي بيني؟ (5)

مهارت مبلغین دین در استفاده از فضای مجازی:

مهارت مبلغین دین در استفاده از وسایل ارتباط جمعی هم در این دوره و زمانه بسیار حائز اهمیت است ، دشمن در پیشبرد اهداف خود علیه نظام جمهوری اسلامی، از فضای مجازی بیشترین استفاده را می برد. صدها ماهواره، رادیو ،مجله، هزاران پیامک بر علیه دین و جوانان در فضای مجازی گواه این امر است، کسی می تواند مبلغ موفقی باشد که از این فضا و از این ابزار بتواند به نحو احسن استفاده کند.

گفتگوی رو در رو با مخاطب در تبلیغ کردن:

یکی از شیوه های تبلیغی اهل بیت و امام حسین(ع) گفتگوی رو در رو بود. در اینجا مجال ذکر مثال وجود ندارد،ولی اگر بخواهیم حرفی را به کسی بزنیم که تاثیرگذار باشد، ابتدا باید مقدمه چینی کنیم، مثلا اگر فرزندمان را نصیحت کنیم، ابتدا باید مقدمه چینی کنیم و کم کم فضا را آماده کنیم تا فضا آماده نشود حرفی که می خواهیم بزنیم آن حرف اثر نمی کند.

مبلغ خود باید اهل عمل باشد:

کلام آخر را در این بحث عرض کنم: تبلیغ بایدعملی باشد . مثلا می گویند سخن روحانی پایین منبر ، اثرگذارتر ازبالای منبر است . یعنی اخلاق و رفتار اودر جامعه موثرتر است یا سخن او ؛ باید دید کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کند آیا خود اهل عمل است و به حرفهای خودش عمل می کند یا خیر . مثلا نقل شده درزمان رسول خدا(ص) ، طفلی بسیار خرما می‌خورد، مادرش او را نزد پیغمبر برد و عرض کرد به این طفل بفرمایید خرما نخورد. پیغمبر فرمود: «امروز برو و فردا باز آی.» روز دیگر زن باز آمد. حضرت کودک را فرمود: «نخورد.» زن گفت: «یا رسول الله چرا دیروز به او نفرمودید.» حضرت فرمود: «دیروز خودم خرما خورده بودم و حرفم در او تأثیر نداشت که رطب خورده منع رطب چون کند». (6) کسی که خودش نماز نمی خواند اگر دیگری را به خواندن نماز سفارش کند،قطعاً اثرگذار نخواهد بود . یا اگر فرد گرانفروش به دیگران بگوید گرانفروشی نکنید ،تاثیر ندارد. کلامی موثر است که با عمل همراه باشد و برخورد عملی تاثیر بیشتری از تبلیغ زبانی دارد . بنابراین درعمل انسان باید الگو باشد ، اهل بیت در عمل الگو بودند .شیوه های دیگر هم هست که در این فرصت کم مجال پرداختن به آنها نیست.

ورود اهل بیت امام حسین(ع) به شهر شام:

به مناسبت ورود اهل بیت به شهر شام چند کلامی را خدمت شما عرض می کنم: شهر شام در اختیار معاویه بوده و هرطور که مایل بوده ؛ مردم را تربیت کرده است،مردمی که چهارشنبه نماز جمعه می خواندند!! در این شهر امیرالمومنین علی (ع) به عنوان غیر مسلمان لعن می شد ، مردم لعن بر شیطان را فراموش کردند و برای تبرک بر علی لعن می کردند ؛ برای اینکه حاجت بگیرند، نذر لعن علی می کردند، مثلا هزار لعن بر علی نذر می کردند تا حاجت بگیرند! شهر شام، شهر عجیبی بود ، وقتی عمربن عبدالعزیز می خواست لعن بر علی را بردارد، مردم به او اعتراض کردند که صبر کن ما نذر داریم، بعد از ادای نذر این قانون را بگذارید . در شهر شام، شهری با این حجم از تبلیغات گسترده مسموم بنی امیه ،جارچی اعلام می کند هرکس دوستدار خلیفه است برای شادی کشته شدن دشمنان خلیفه، امروز در جشن شرکت کند و شهر را آذین بسته و چراغانی کردند و همه لباس نو پوشیدند و بیرق می زدند، مردم در پشت بام ها شدند که دشمنان خلیفه را وارد شهر می کنند، تمام شهر جلوی دروازه شهر آمده بودند که حضرت زینب به شمر معلون گفتند: ما را از دروازه ای به شهر وراد کن که جمعیت کمتری آنجا باشند، تا زنان و دختران اهل بیت و امیرالمومنین کمتر در معرض نگاههای زهرآلود قرار بگیرند، توهین ها وپرتاب سنگ و پاشیدن خاکستر و ریختن آتش بر سر و روی آنها به جای خود. ولی شمر ملعون، اهل بیت را از دروازه ای به شهر وارد کرد که جمعیت بیشتری برای تماشا آمده بودند، فاصله دروازه تا مسجد جامع و کاخ یزید خیلی کم بود و قاعدتاً باید زود می رسند ولی در برخی روایات آمده است تا نصف روز ودر برخی نقل ها تا سه روز اهل بیت تا رسیدن به مسجد شام در راه بودند ، شهری که همه به آنها توهین می کردند، با شادی کف می زدند و شعر می خواندند و زنان حنا بسته بودند و خوشحالی می کردند. با چنین وضعی اهل بیت وارد شام شدند،واقعا این لحظات بر اهل بیت خیلی سخت گذشت و بسیار رنجور شدند، سرهای بریده بالای نی ، سر سیدالشهدا بر نی بلند، امام سجاد غل و زنجیر بر گردن ؛ اسرای کربلا را چندین ساعت در جلوی در مسجد جامع معطل کردند ، آن روز جمعه بود و یزید ملعون فرمان داده بود به شکرانه شکست دشمن ، می خواهیم امروز نماز جمعه بخوانیم . یزید تختش را زینت بسته بود و به مسجد آورده بود ،تاجی که از مروارید و طلا ولولو هم بر سر گذاشته بود و لباسهای فاخر پوشیده بود و چهارصد نفر از بزرگان و عیان و نمایندگان کشورهای دیگر را به همراه بزرگان لشکری و کشوری و قریش وهمین طور زن و فرزند خودش معاویه دوم را هم به مسجد آورده بود، در این میان شخصی که سر امام حسین را بر نیزه داشت، آمد و گفت : صاحب این نیزه بلند منم، این سر بهترین پدر و بهترین مادر بود که من او را کشتم، برای اینکه او زیر بار حرف امیر نمی رفت اینک تا رکاب اسبم را برای من طلاو نقره بریزید!! عجیب است... در شام اهل بیت رسول خدا را بسیار تحقیر کردند و بسیار بر اهل بیت سخت گذشت .

تمام مردم شهر در مسجدو اطراف مسجد بر اهل بیت به عنوان دشمن خارجی لعن و نفرین می کردند ومی گفتند: خدا را شکر می کنیم که شمارا کشته و زنان و فرزندان شما را اسیر کرده است و بزرگ شما را کشته است و امیرالمومنین خلیفه رابر شما پیروزگردانده است! شما می خواستید اسلام و قرآن را نابود کنید و حرفهای عجیب از این دست که دل هر انسانی به درد می اید .

خطبه امام سجاد علیه السلام در مسجد شام

در این مجلس یزید ملعون به یکی از خطیبان درگاهش دستور داد تا به مذمت علی علیه السلام و اولادش و به توجیه و تمجید فجایع عاشورا اقدام نماید. خطیب پس از اینکه بر فراز منبر رفت و حمد و ثنای خداوند را بجای آورد فوق العاده از حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) غیبت و بدگوئی کرد و نسبت به بزرگداشت معاویه و یزید سخنانی طولانی گفت و آن ها را به هر عمل نیکوئی نسبت داد. در این حال امام سجاد(ع) بر آن خطیب فریاد زد و فرمود: ای خطیب، وای بر تو! رضایت مخلوق را بوسیله غضب خالق خریدی. اینک جایگاه خود را در آتش شعله و در دوزخ آماده بنگر و خود را برای آنجا آماده ساز!آنگاه حضرت به یزید فرمود: ای یزید ! آیا اجازه می دهی من هم با مردم سخن بگویم؟ (کسی جرات نداشت نام یزید را بکار ببرد باید حتما از القابی همانند امیرالمومنین استفاده می کرد امام با اسم او را صدا زد و تحقیرش کرد وگفت اجازه بده روی چوب روم ،منبر پیامبر که در اختیار دشمن باشد منبر نیست، امام فرمود تا کلماتی رابگویم که خدا راضی باشد و برای مردمی که اینجا نشسته اند ، اجر و ثواب و پاداش باشد )اما یزید به دلیل ترسی که از افشاگری های امام و نفوذ کلام ایشان داشت به این کار رضایت نداد.در این حال معاویه پسر یزید به پدرش گفت: خطبه این مرد چه تأثیری دارد؟ بگذار تا هر چه می خواهد، بگوید. یزید در جواب پسرش گفت: شما قابلیت های این خاندان را نمی دانید،آنان علم و فصاحت را از هم به ارث می برند، از آن می ترسم که خطبه او در شهر فتنه بر انگیزد و وبال آن گریبان گیر ما گردد. اما مردم شام با اصرار فراوان از یزید خواستند تا امام سجاد علیه السلام نیز به منبر برود. یزید گفت: اگر او به منبر رود، فرود نخواهد آمد مگر اینکه من و خاندان ابوسفیان را رسوا کرده باشد! به یزید گفته شد: این نوجوان چه می تواند بکند؟! یزید گفت: او از خاندانی است که در کودکی کامشان را با علم برداشته اند.بالاخره در اثر پافشاری شامیان، یزید موافقت کرد که امام علیه السلام به منبر برود. حضرت سجاد علیه السلام پس از اینکه بر فراز منبر رفت به گونه ای سخنرانی نمود که چشم عموم مردم گریان و قلب آنان ترسان شد. ایشان پس از حمد و ثنای الهی فرمودند: « أَیُّهَا النَّاسُ أُعْطِینَا سِتّاً وَ فُضِّلْنَا بِسَبْعٍ أُعْطِینَا الْعِلْمَ وَ الْحِلْمَ وَ السَّمَاحَةَ وَ الْفَصَاحَةَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمَحَبَّةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ » ای مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ویژگی بر دیگران فضیلت بخشیده است، به ما ارزانی داشت علم، بردباری، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در قلوب مؤمنین را، « وَ فُضِّلْنَا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِیَّ الْمُخْتَارَ مُحَمَّداً وَ مِنَّا الصِّدِّیقُ وَ مِنَّا الطَّیَّارُ وَ مِنَّا أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ مِنَّا سِبْطَا هَذِهِ الْأُمَّةِ مَنْ عَرَفَنِی فَقَدْ عَرَفَنِی وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْنِی أَنْبَأْتُهُ بِحَسَبِی وَ نَسَبِی » و ما را بر دیگران برتری داد به اینکه پیامبر بزرگ اسلام، صدیق [امیر المؤمنین علی علیه السلام]، جعفر طیار، شیر خدا و شیر رسول خدا صلی الله علیه و آله [حمزه]، و امام حسن و امام حسین علیه السلام دو فرزند بزرگوار رسول اکرم صلی الله علیه و آله را از ما قرار داد. [با این معرفی کوتاه] هر کس مرا شناخت که شناخت، و برای آنان که مرا نشناختند با معرفی پدران و خاندانم خود را به آنان می شناسانم. ( در شهر شام به مردم گفته بودند این اسرا خارجی و از دشمنان اسلام هستندولی این جوان می گوید پیامبر از ماست) امام در این فراز ابتدا پیامبر را معرفی می کنند، بعد مهمترین مسئله معرفی امیرالمومنین است آن هم در شهری که سالها بر علیه مولا خطبه خوانی شده است وامام باید از این فرصت محدود پیش امده استفاده کند ویزید رسوا کند و چهره ی زشتی که برای مولاامیرالمومنین علی (ع) درست کرده اند از میان بردارد و زشتی ها را نابود کند تا چهره امیرالمومنین مانند خورشیدی تابان بر دلها بتابد.امام سجاد بعد معرفی امام حسین ، ورضه خوانی کردند: « أَیُّهَا النَّاسُ أَنَا ابْنُ مَکَّةَ وَ مِنَی أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا أَنَا ابْنُ مَنْ حَمَلَ الرُّکْنَ بِأَطْرَافِ الرِّدَا ... أَنَا ابْنُ مَنْ أَوْحَی إِلَیْهِ الْجَلِیلُ مَا أَوْحَی أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی أَنَا ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ خَرَاطِیمَ الْخَلْقِ حَتَّی قَالُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ »ای مردم! من فرزند مکه و منایم (یعنی از نسل ابراهیم و اسماعیل هستم)، من فرزند زمزم و صفایم، من فرزند کسی هستم که حجر الاسود را با ردای خود حمل و در جای خود نصب فرمود(اشاره به ماجرای معروف نصب سنگ حجرالاسود دارد)، ... من فرزند آن پیامبرم که پروردگار بزرگ به او وحی کرد، من فرزند محمد مصطفی و علی مرتضایم، من فرزند کسی هستم که بینی گردنکشان را به خاک مالید تا به کلمه توحید اقرار کردند. (و در اینجا شروع به معرفی امیرالمومنین کرد: ) « أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ بِسَیْفَیْنِ وَ طَعَنَ بِرُمْحَیْنِ وَ هَاجَرَ الْهِجْرَتَیْنِ وَ بَایَعَ الْبَیْعَتَیْنِ وَ قَاتَلَ بِبَدْرٍ وَ حُنَیْنٍ وَ لَمْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ طَرْفَةَ عَیْنٍ ...» من پسر آن کسی هستم که برابر پیامبر با دو شمشیر و با دو نیزه می رزمید، و دو بار هجرت و دو بار بیعت کرد، و در بدر و حنین با کافران جنگید، و به اندازه چشم بر هم زدنی به خدا کفر نورزید، (شما چگونه می گویید علی نماز نمی خواند!! )« سَمِحٌ سَخِیٌّ بَهِیٌّ بُهْلُولٌ زَکِیٌّ أَبْطَحِیٌّ رَضِیٌّ مِقْدَامٌ هُمَامٌ صَابِرٌ صَوَّامٌ مُهَذَّبٌ قَوَّامٌ قَاطِعُ الْأَصْلَابِ وَ مُفَرِّقُ الْأَحْزَابِ أَرْبَطُهُمْ عِنَاناً وَ أَثْبَتُهُمْ جَنَاناً وَ أَمْضَاهُمْ عَزِیمَةً وَ أَشَدُّهُمْ شَکِیمَةً أَسَدٌ بَاسِلٌ یَطْحَنُهُمْ فِی الْحُرُوبِ إِذَا ازْدَلَفَتِ الْأَسِنَّةُ وَ قَرُبَتِ الْأَعِنَّةُ طَحْنَ الرَّحَی وَ یَذْرُوهُمْ فِیهَا ذَرْوَ الرِّیحِ الْهَشِیمَ لَیْثُ الْحِجَازِ وَ کَبْشُ الْعِرَاقِ مَکِّیٌّ مَدَنِیٌّ خَیْفِیٌّ عَقَبِیٌّ بَدْرِیٌّ أُحُدِیٌّ شَجَرِیٌّ مُهَاجِرِیٌّ مِنَ الْعَرَبِ سَیِّدُهَا وَ مِنَ الْوَغَی لَیْثُهَا وَارِثُ الْمَشْعَرَیْنِ وَ أَبُو السِّبْطَیْنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ ذَاکَ جَدِّی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ » او جوانمرد، سخاوتمند، نیکوچهره، جامع خیرها، سید، بزرگوار، ابطحی، راضی به خواست خدا، پیشگام در مشکلات، شکیبا، دائما روزه دار، پاکیزه از هر آلودگی و بسیار نمازگزار بود. او رشته اصلاب دشمنان خود را از هم گسیخت و شیرازه احزاب کفر را از هم پاشید. او دارای قلبی ثابت و قوی و اراده ای محکم و استوار و عزمی راسخ بود وهمانند شیری شجاع که وقتی نیزه ها در جنگ به هم در می آمیخت آنها را همانند آسیا خرد و نرم و بسان باد آنها را پراکنده می ساخت. او شیر حجاز و آقا و بزرگ عراق است که مکی و مدنی و خیفی و عقبی و بدری و احدی و شجری و مهاجری است، که در همه این صحنه ها حضور داشت.او سید عرب است و شیر میدان نبرد و وارث دو مشعر، و پدر دو فرزند: حسن و حسین. آری او، همان او [که این صفات و ویژگی های ارزنده مختص اوست] جدم علی بن ابی طالب است. فضایل امیرالمومنین را بیان می کند. و در ادامه فرمود: « أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ أَنَا ابْنُ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ » من فرزند فاطمه زهرا بانوى بانوان جهانم... « انا ابن الحسین القتیل بکربلا، انا ابن المرمل بالدماء، انا ابن من بکى علیه الجن فی الظلماء، انا ابن من ناح علیه الطیور فی الهواء»، من فرزند آنم که در خون آغشته شد، و پسر آنم که پریان در ماتم او گریستند، و من فرزند آنم که پرندگان در ماتم او شیون کردند. من فرزند کسی هتم که در کربلا او را تشنه شهید کردند... و آنقدر به این حماسه مفاخره آمیز ادامه داد که شیون مردم به گریه بلند شد! یزید ترسید مبادا فتنه بپا شود لذا دستور داد تا مؤذن شروع به اذان کرد و سخن امام سجاد را قطع نمود. وقتی مؤذن گفت: « اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ » حضرت سجاد فرمود: چیزی از خدا بزرگتر نیست. هنگامی که مؤذن گفت: « أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ » علی بن الحسین فرمود: مو، پوست، گوشت و خون من به یگانگی خدا شهادت می دهند. موقعی که گفت: « أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ » در این حال امام سجّاد علیه السلام عمامه خویش را از سر برداشت و خطاب به مؤذّن گفت: تو را به حقّ محمّد ساکت باش تا من سخنی بگویم. آنگاه از بالای منبر خطاب به یزید فرمودند: ای یزید! این پیغمبر، جد من است و یا جد تو؟ اگر گویی جد من است، همه می دانند که دروغ می گویی، و اگر جد من است پس چرا پدر مرا از روی ستم کشتی و مال او را تاراج کردی و اهل بیت او را به اسارت گرفتی؟! حضرت این جملات را گفت و دست برد و گریبان چاک زد و گریست و گفت: به خدا سوگند اگر در جهان کسی باشد که جدش رسول خداست، آن منم، پس چرا این مرد، پدرم را کشت و ما را مانند رومیان اسیر کرد؟! آنگاه فرمود: ای یزید! این جنایت را مرتکب شدی و باز می گویی: محمد رسول خداست؟! و روی به قبله می ایستی؟! وای بر تو! در روز قیامت جد و پدر من در آن روز دشمن تو هستند. در این هنگام یزید فریاد زد که مؤذن اقامه بگوید! و آنگاه در میان مردم هیاهویی برخاست، بعضی نماز گزاردند و گروهی نماز نخوانده پراکنده شدند(7).

خدایا به حق محمدو آل محمد عاقبت همه مارا ختم بخیر بگردان.

خطبه دوم

اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه سِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین.

اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله.

در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران و خواهران مکرمه را دعوت می کنم به تقوی الهی .

در همه شرایط و همه لحظات رضای خدا را در نظر بگیرید،مناسبت ها را کوتاه عرض میکنم و شما را به خدای تبارک وتعالی می سپارم؛

آغاز هفته دفاع مقدس:


اولین نکته این است که ما در آغاز هفته دفاع مقدس قرار داریم ، 31 شهریور سالروز حمله دشمن بعثی به ایران اسلامی و آغاز هفته دفاع مقدس است ؛ همانطور که اهل بیت(ع) و امام سجاد وحضرت زینب نگذاشتند عاشورا و پیام کربلا در کربلا بماند، همه ما که وارث شهدا هستیم ، باید از انقلاب اسلامی و از دفاع مقدس وخون به ناحق ریخته شهدا دفاع کنیم. این انقلاب ارزشمند ،میراث گرانقدر شهداست .هدف دشمن این است که با جنگ نظامی، تحریم وتهدید وهزار دسیسه نظام جمهوری اسلامی را نابود کند ولی تا امروز به رهبری امام و جانشین به حق او، مقام معظم رهبری این انقلاب حفظ شده است، هرکجا هستیم از امام سجادوحضرت زینب یاد بگیریم و مدافع انقلاب اسلامی ومدافع حق باشیم ، علی رغم اینکه ر این میان مشکلاتی هم وجود دارد، دشمنان برای به زانو در آوردن ایران اسلامی راههای زیادی را در پیش گرفته اند: اولا امنیت و دوما معیشت ما را مورد هدف قرار داده اند، سوم از طریق تحریم چهارم گسستن وحدت در جامعه ما در تلاش برای رسیدن به هدف خود که ایجاد تفرقه و اختلاف و تهدید سلامت جامعه است ،قصد دارند تا دارو و درمان به دست ما نرسد؛ بنابراین رعایت مسائل بهداشتی باید در اولویت کار ما باشد.

اسرائیل نابود شدنی است:

نکته دیگر اینکه دشمن خصوصا رئیس جمهور امریکا گمان می کند اگر کشورهای عربی با اسرائیل صلح کنند، او پیروز می شود . ابتدا اماراتی ها به میدان آمدند و آرمان فلسطین را فروختند وخیانت کردند، سپس بحرین و کشورهای افریقایی،دیگرکشورهای هم در راه هستند، حتی سعودی ها که قبلا رابطه پنهانی با اسرائیل داشتند ،رابطه خود را آشکار وعلنی کردند ، اما علی رغم همه اینها ، اسرائیل این غده سرطانی نابود شدنی است و ظلم ماندنی نیست ان شاءالله ! منتهی ننگ رسوایی آن بر حامیان ترامپ خواهد ماند.درست است ترامپ ضد ایران اسلامی و دشمن ایران و قرآن است منتهی به نظر من ترامپ های کوچکی هم در داخل ایران است که دشمنی او را علیه ایران اسلامی تکمیل می کنند، این همه گرانی که امروز وجود دارد که بخاطر دشمن نیست،عده ای در داخل هستند که عامل این گرانی هستند، دستگاه قضا باید گردن آنها و کسانی که زمینه تولید را در کشور از بین می برند را بشکند. اینها ترامپ های کوچکی هستند که ازشیطان اکبر دستور می گیرند و کار ناتمام او را در داخل ایران اسلامی تکمیل می کنند، ان شاءالله خدای متعال به آبروی حضرت صاحب الامر(عج) روی همه اینها را سیاه بگرداند، ولادت امام باقر(ع) وهمین طور شهادت حضرت رقیه (ع)را هم در همین هفته داریم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


پی نوشت:

1- سوره مبارکه احزاب آیه 39

2- کتاب سلیم بن قیس، ص206؛ احتجاج، ص161؛ الغدیر، ج1، ص198؛ سیره پیشوایان، ص157.

3- كشف الغمّة : 2 / 241 ، الملهوف : 126

4- الإحتجاج ، احمد بن علی طبرسی، ج ‌۲، ص ۳۰۴؛ / اللهوف، سید بن طاووس، ص ۱۴۶؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۰۸.

5- الارشاد: 112/2، بحارالانوار: 55/45.

6- حسن ذوالفقاری، داستان‌های امثال، تهران، مازیار، چ 2، 1385، ص 539.

7- بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏45، ص: 138


http://yascms.ir/emam/gozaresh/99a565.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/99a566.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/99a567.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/99a568.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/99a569.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/99a570.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/99a571.jpg

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.