|
|
|
 |
 |
 |
|
نقش امام سجاد(علیه السلام) در پیام رسانی نهضت کربلا |
|
 |
|
 |
|
|
|
|
خطبه های نمازجمعه بافت به امامت حجة الاسلام و السلمین حاج آقا ابراهیمی امام جمعه مورخ 90/9/18
نقش امام سجاد(علیه السلام) در پیام رسانی نهضت کربلا
بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه اول
با شکوه برگزار شدن عزاداری در بافت
اولا از این همه عزاداریهای بسیار خوبی که در این شهرستان صورت گرفت باید تقدیر و تشکر کنیم هر کجا که قدم گذاشتیم و یا قدم می گذاشتید همه حضور داشتند زن و مرد، خانمها بچه بغل، با بچه های کوچک در مراسم عزاداری شرکت می کردند مخصوصا جوانان و نوجوانان عزیز حضور بسیار پررنگی در دهه محرم داشتند خصوصا در عزاداریهایی که در سطح خیابان، هیاتها برگزار کردند بسیار با شکوه برگزار شد، بدون تنش بود الحمدالله نماز ظهر عاشورا هم با شکوه برگزار شد و جای تقدیر و تشکر و جای شکرگزاری دارد امیدواریم که خدای متعال نعمت دوستی و محبت اهل بیت را از ما نگیرد در خطبه اول به مناسبت شهادت امام سجاد(علیه السلام) که دیروز بود گوشه ای از نقش امام سجاد(علیه السلام) را در پیام رسانی کربلا خدمت شما عرض می کنم.
نقش امام سجاد (علیه السلام)و اسرا در رساندن پیام امام حسین(علیه السلام)
نقش امام سجاد(علیه السلام)نقش حضرت زینب(سلام الله علیها) و اسرای کربلا در پیام رسانی پیام آقا ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) نقش ممتازی است اگر واقعا اهل بیت نبودند اسرا نبودند امام سجاد(علیه السلام) نبود حضرت زینب(سلام الله علیها) نبود به قول معروف کربلا در کربلا مانده بود و پیام امام حسین (علیه السلام) به عالم نمی رسید امروز من و شما سر سفره امام حسین (علیه السلام) و شهدای کربلا نبودیم اگر زحمت اسارت و رنج و خطبه و عزاداریهای اهل بیت نبود واقعا پیام سیدالشهدا(علیه السلام) پیام حریت، آزادگی، پیام مبارزه با ظلم و ستم با حفظ اسلام امر بمعروف و نهی از منکر امروز ما نداشتیم امروز این همه عزاداریها را ما نداشتیم این همه سینه زنی ها ما نداشتیم.
آثار عزاداریها و کمبودها
متاسفانه وقتی که به فضای روضه خوانی و عزاداری در شهرستان یا جاهای دیگر نگاه می کنیم تازه عزاداریها باید بعد از دهه هم باشد شروع شود و ادامه پیدا کند خطبه های امام سجاد(علیه السلام) مورد بحث قرار بگیرد خطبه های حضرت زینب(سلام الله علیها) مورد بحث و بررسی قرار بگیرد سخنانشان نقل شود و گفته شود ولی می بینی که عصر عاشورا و شب شام غریبان دیگر تمام می شود مسجدها روضه هایشان تمام و هیاتها هم تمام می شود و حال اینکه همه اینها از برکت امام سجاد(علیه السلام) از برکت حضرت زینب(سلام الله علیها) ام الکلثوم(سلام الله علیها) و اسرای کربلا به من و شما رسیده است اگر پیام رسانی نبود دشمن کار خودش را انجام داده بود پیروزی هایی که نصیب شد اگر اسلام حکومت استعماری و استکباری بنی امیه را شکست داد به برکت همین خطبه های آتشین امام سجاد(علیه السلام) بود.
زندگی امام سجاد(علیه السلام)
امام سجاد(علیه السلام) در سال سی و هشت بدنیا آمدند مادرشان شهربانو و پدرشان هم امام حسین(علیه السلام) بودند سال نود و پنج هم وفات کردند حدودا پنجاه و هفت سال در این دنیا بیشتر زندگی نکردند وقتیکه امام سجاد(علیه السلام) بدنیا آمد از شهربانو که زن ایرانی و دختر یزدگرد بود امام اسمشان را علی گذاشتند.
چرا امام حسین(علیه السلام) اسم فرزندان خود را علی می گذاشتند؟
امام حسین(علیه السلام) نوعا اسم فرزندانشان را علی گذاشتند علی اکبر، علی اوسط، علی اصغر حالا چرا؟ چرایی آن بخاطر اینکه از بس که دستگاه اختاپوسی بنی امیه بر علیه امیرالمومنین(علیه السلام) فعال بود از بس که به امیرالمومنین(علیه السلام) ناسزا می گفتند از بس که معاویه دستور و بخشنامه حکومتی صادر کرده بود که روحانیونش در همه خطبه های نماز جمعه اولین کاری که می کنند به حضرت علی(علیه السلام) لعن کنند طوری شده بود برادران خواهران که اگر کسی اسم بچه اش را علی می گذاشت این بدش می آمد و به مادرش اعتراض می کرد یک نفر پیش خلیفه آمده و می گوید خلیفه من را ببخش مادر مرا عاق کرده است و پدر هم مرا عاق کرده است که اسم مرا علی گذاشته است از بس که دستگاه بنی امیه بر ضد امیرالمومنین علی(علیه السلام) فعال بود بچه هایشان با دشمنی امیرالمومنین (علیه السلام) بزرگ می کردند با کینه امیرالمومنین (علیه السلام) بزرگ می کردند که نام علی(علیه السلام) محو شود روی این جهت امام حسین(علیه السلام) اسم فرزندانشان را علی اکبر، علی اوسط، علی اصغر گذاشتند این از یک طرف بود.
حضور امام سجاد(علیه السلام) در کربلا در سن 22 یا 24 سالگی
امام سجاد (علیه السلام) در ذهن من و شما است مثلا نوجوان در کربلا بود ولی بر اساس مدارک تاریخی امام سجاد (علیه السلام) سنشان در کربلا بیست و دو سال تا بیست و چهارسال نقل کردند یعنی ازدواج هم کرده بودند بلکه امام باقر (علیه السلام) هم در کربلا وجود داشتند یعنی امام باقر (علیه السلام) سه الی چهارساله در کربلا بودند پس می شود گفت که سه امام در کربلا حضور داشتند و شاهد ماجرا بودند امام حسین (علیه السلام)و امام سجاد (علیه السلام) و امام باقر (علیه السلام) که سه الی چهار ساله در کربلا بودند نقش امام سجاد (علیه السلام) اگر بخواهیم بطور اختصار بررسی کنیم و در کربلا چه کردند اولا که بعنوان مقدمه، امام مریض شدند تقدیر الهی بود که زمین خالی از حجت نماند اگر امام مریض نشده بودند مامور به جهاد بودند و به شهادت می رسیدند و نسل امامت گم می شد هدایت گم می شد خدای تبارک و تعالی تقدیر کرد امام سجاد(علیه السلام) به شدت بیمار باشند و در آن مقطع زمانی نه اینکه در ذهن من و شما باشد امام سجاد(علیه السلام) همواره بیمار بودند امام رنجور مریضی نخیر فقط در حادثه کربلا تقدیر الهی این بود که امام سجاد (علیه السلام) در آن مقطع بیمار باشند چونکه جهاد از مریض برداشته شده است شسمشیر نباید به دستش بگیرد روی این جهت خداوند نسل ذریه پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را حفظ کند خوب با این مقدمه امام مریض بودند البته بارها شد امام به حضرت زینب (سلام الله علیها) می فرمودند عصای من را بیاور بدست بگیرم بلکه وقتیکه مخصوصا صدای غریبی و بی کسی امام حسین (علیه السلام) را شنیدند که فریاد می کردند « هل من ناصر ینصرنی» فریاد مظلومیت امام را می شنیدند با عصا می خواستند بروند که توان راه رفتن را امام نداشتند چند بار شد امام را در همان عصر عاشورا شمر وقتیکه به خیمه های امام حمله کرد و به خیمه امام سجاد (علیه السلام) رسید دید که علی ابن الحسین زنده است سوال کرد علی ابن الحسین است اصلا نمی خواستند نسلی از علی باقی بماند شمر می خواست همان جا امام را به شهادت برساند مانع شدند این بیمار است نقشی نداشته است شمشیری بدست نگرفته است و تیری نینداخته است چگونه می خواهی کسی را که هیچ نقشی نداشته است بکشید عبیدالله هم در کاخ خودش باز دستور داد که امام را به شهادت برسانند که حضرت زینب (سلام الله علیها) آمد و خودش را محکم به بدن امام سجاد (علیه السلام) چسباند و گفت اگر می خواهی ایشان را به شهادت برسانی من را هم همراه ایشان باید به شهادت برسانی یعنی اینگونه خدای تبارک و تعالی جان امام سجاد(علیه السلام) را حفظ کردند که بمانند.
حضور امام سجاد(علیه السلام) در بین اسرا و هدایت و روشنگری
خوب نقشی که ایشان داشتند که در اسرای کربلا یک مرد به همراه اسیران بود و راهنمایی می کردند حضرت زینب (سلام الله علیها) بدون اجازه امام برنامه ای انجام نمی دادند در هر کاری از امام نظر خواهی می کردند همین حضور باعث شد که یک امام بتوانند روشنگری کنند البته امام را وقتی که به سمت اسیری می بردند نشاندن امام بر روی شتر برهنه هم در تاریخ اینگونه نوشته شده است اولا که امام را بر شتری پرهنه که فقط ک پارچه ای روی آن انداختند سوار کردند یعنی هودج که بتوانند روی آن بنشینند نبود بعد دستهای امام را با غل جامعه به این صورت به گردن بسته بودند دست را در مقابل صورت آورده بودند و دستهای امام را بسته بودند، زنجیر سنگینی بر گردن امام بود و پاهای امام را زیر شتر بسته بودند به این صورت امام را به اسیری بردند اولین کاری که امام انجام دادند روشنگری بود هدف امام حسین (علیه السلام) را بیان کنند یزید و آل یزید را رسوا کنند جنایات آنان را بیان کنند من یک نمونه تاریخی از روشنگری امام سجاد (علیه السلام) خدمت شما عرض می کنم.
امام سجاد(علیه السلام) و پیرمرد شامی
در شهر شام امام را به همین صورتی که خدمت شما گفتم وارد کردند و کل اسرا را از شصت و چهار تا هشتاد و چهار نفر اعلام کرده بودند که سوار بر چهل شتر ند و از میان اینها تعداد کودک و پسر دوازده تا چهارده نفر در تاریخ ذکر شده است به همین صورتی که گفتم امام را آوردند برای کاخ یزید می برند جمعیت انبوهی از مردم به تماشا آمده اند شهر را زینت کردند آرایش کردند شربت و نقل و شیرینی می دهند به بعلبک که امام رفتند به قدری مردم به شادی پرداختند که حضرت زینب (سلام الله علیها) اینها را نفرین کرد چنین تبلیغات سویی کرده بودند و همینطور در شهر شام که مردم شام با دشمنی اهل بیت بزرگ شده بودند همه دشمن بودند به دید خارجی نگاه می کردند حالا یک نمونه اش خدمت شما نقل می کنم نقل شده است که یک پیرمرد شامی بعنوان حالا قاری قرآن هم است پیش امام سجاد (علیه السلام) آمد بلند داد زد و خدا را شکر و سپاس می گوئیم که شما را کشت مردم را از شر شما آسوده ساخت امیرالمومنین یزید را بر شما غالب و پیروز کرد با همین سه کلمه شما می توانید تشخیص دهید در شام چه وضعی بوده است امیرالمومنین یزید خلیفه و جانشین پیغمبر بود اینها آمده بودند شهر درست کرده بودند خارجی بودند بر امام حق خروج کرده بودند امام فرمودند که پیرمرد صحبتهایت را کردی من گوش دادم حالا گوش می دهی ببینی من چه می گویم پیرمرد گفت خوب بفرمایید امام فرمودند قرآن خواندی گفت بله آقا قرآن خواندم گفت این آیه را خواندی «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی» پیغمبر(صلی الله علیه و آله) گفت من پاداشی از شما نمی خواهم مگر اینکه دوستی شما و محبت شما به اهل بیت و قربی و خویشاوندان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) باشد گفت بله این را خواندم ولی این آیه چه ارتباطی با شما دارد امام فرمودند که قربای پیغمبر و خویشاوندان و نزدیکان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) ما هستیم امام فرمودند و آت ذی القربی حقه این آیه را خواندی گفت بله خواندم فرمودند که خدا دستور داده است که حق خویشاوندان حق علی و حق فاطمه، حسن و حسین را باید بدهی گفت بله اینرا هم خواندم فرمودند قربی و خویشاوندان پیغمبر ما هستیم باز فرمودند این آیه را مرد خواندی «واعلموا انما غنمتم من شی فان لله خمسه و لرسول ولذی القربی» غنیمتی که دارید خمسی که دارید متعلق به خدا و پیغمبر (صلی الله علیه و آله) و قربی اهل بیت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) است باید بپردازی فرمودند که قربی در این آیه ما اهل بیت پیغمبر (صلی الله علیه و آله)هستیم آخرین آیه ای که امام تلاوت کردند این آیه را شنیدی و خواندی «انما یرید الله لیذهب عنکم رجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» خدا اهل بیت را پاک کرده است و مقام عصمت داده است اهل بیت پغمبر (صلی الله علیه و آله) ما هستیم شما سوال کن روی کره خاکی بغیر از ما کسی است که اهل بیت باشد؟ پیرمرد وقتیکه این آیات را شنید و آنهم از امام سجاد (علیه السلام) دستهایش را بالا گرفت و گفت «اللهم انی اتوب الیک» خدایا من توبه می کنم «اللهم انی اتوب الیک» سه مرتبه گفت خدایا من به درگاهت توبه می کنم خدایا من توبه می کنم «عن من عداوة آل محمد(صلی الله علیه و آله)» خدایا توبه می کنم از دشمنی با آل پیامبر (صلی الله علیه و آله) و بعد گفت «و ابرءُ الیک» خدایا بیزاری می جویم به سوی تو از کسییکه امام حسین (علیه السلام) را به شهادت رسانده است بعد قسم یاد می کند می گوید من تا حالا قرآن را می خواندم ولی نمی فهمیدم تا حالا این آیات را بارها خوانده بودم شما مرا روشن کردید و من فهمیدم قربی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) چه کسانی هستند؟ این یک نمونه روشنگری از امام سجاد (علیه السلام) است بعد در تاریخ نوشته است که یزید این پیرمرد را پیدا کرد و به شهادت رسانید نمی خواست اینگونه روشنگریها در جامعه شام آنزمان صورت بگیرد.
طعنه ابراهیم پسر طلحه به امام سجاد(علیه السلام) در شام
یکی از کسانی که آمد و به امام طعنه زد پسر طلحه است طلحه می دانید که دشمن امیرالمومنین(علیه السلام) جنگ افروز جنگ جمل است پسری به نام ابراهیم دارد آنروز در شام بوده است که دیده امام سجاد (علیه السلام) را به حالت اسیری دارند می برند و ذوق زده شده و خوشحال که اهل بیت اینگونه شکست خوردند آمد و به امام گفت که علی ابن الحسین(علیه السلام) حالا چه کسی پیروز شده است این زخم زبانها از هر چه برای اهل بیت بدتر است امام یک جواب دندان شکنی دادند فرمودند صبر کن تا وقت نماز برسد ببین بالای ماذنه اسم چه کسی را می برند اسم هر کسی را بردند همان پیروز است بالای ماذنه اسم معاویه و آل معاویه را نمی برند بالای ماذنه اسم پیغمبر اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) می برند خوب این یکی از کارهای امام سجاد (علیه السلام) روشنگری بود و در طول راه خیلی اثر گذار بود و دلهای مردم را بیدار می کرد.
سخنرانی و خطبه خوانی امام سجاد(علیه السلام) و اهل بیت (علیها السلام)
یکی از کارهایی که اهل بیت امام سجاد (علیه السلام) و حضرت زینب (سلام الله علیها) انجام دادند با کمال شجاعت و مردانگی خطبه های آتشینی که بود با اینهمه داغی که امام سجاد(علیه السلام) و حضرت زینب (سلام الله علیها) دیده بود ولی در جاهای مختلف خطبه های امام انقلاب به پا می کرد و آگاهی بخشی و روشنگری در دلهای مردم بوجود می آورد امام در جاهای مختلف خطبه خواندند و همین اول ورود به کوفه شترها را که خواباندند فوری مردم جمع شدند زن و مرد جمع شدند و امام آنجا سخنرانی مفصلی هم انجام دادند و گفتند شما با چه چشمی می خواهید پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را نگاه کنید شما که امام حسین (علیه السلام) را دعوت کردید و نامه نوشتید و بعد هم امام را به شهادت رساندید فریاد زدند آقا هر چه دستور دهید ما انجام می دهیم امام فرمودند که پدرم امام حسین(علیه السلام) را فریب دادید حالا می خواهید من را هم فریب دهید هرگز بعد گفتند من به شما پیشنهاد می کنم نه بر علیه ما باشید و حداقل نه به نفع دشمنان ما کار کنید این حرفی که امام در دروازه ورودی زدند سخنان امام پیش عبیدالله و مخصوصا روشنگری و خطبه غرایی که امام در مسجد جامع دمشق خواندند که حالا اگر بخواهیم صحبت کنیم طولانی می شود و انشاءالله که گویندگان مذهبی این مباحث و این مطالب و خطبه های امام را مخصوصا خطبه آتشین امام را در مسجد جامع دمشق برای شما بیان می کنند.
گریه های روشنگر امام سجاد(علیه السلام)
یکی دیگر از کارهایی که امام انجام دادند خیلی اشک می ریختند و گریه می کردند و با همین گریه هایشان انقلاب به پا می کردند و نام و یاد سیدالشهدا(علیه السلام) را زنده نگه می داشتند مثلا امام آب که می خواستند بیاشامند شروع به گریه می کدند گوسفندی را می خواستند ذبح کنند می گفتند به این گوسفند آب دادید یا نه بعد شروع به گریه کردن می کردند می گفتند آقا شما چرا اینقدر گریه می کنید می فرمودند چگونه من گریه نکنم یزیدیان آب را برای حیوانات و درندگان برای وحوش آزاد گذاشتند ولی آب را بروی پدرم حسین بستند و پدرم را لب تشنه شهید کردند چگونه شما توقع دارید من گریه نکنم خوب این گریه ها روشنگری کردند و نگذاشتند چراغ مجلس امام حسین(علیه السلام) خاموش شود و یک دیگر از کارهایی که امام انجام دادند.
امام سجاد(علیه السلام) و نقش دعاهای آن حضرت
آخرین کلام من است چونکه نمی گذاشتند و امام در محاصره بود و آزاد نبوده است خودشان می فرمایند در مکه و مدینه بیست نفر پیدا نمی شد که ما اهل بیت را دوست داشته باشد بیست نفر پیدا نمی شد که دوستدار اهل بیت باشد ببینید چه وضعی در زمان امام سجاد (علیه السلام) بوده است حالا باید امام راهنمایی در قالب دعا کنند کاری که امام انجام دادند و اسلام را حفظ کردند در قالب دعا آمدند و اسلام را حفظ کردند که دقیق ترین مسائل توحیدی مسائل عبادی مسائل اجتماعی و مسائل اخلاقی اسلام ناب را در قالب دعا برای مردم بیا می کردند که امروز به صحیفه سجادیه معروف شد که پنجاه و هفت دعا الان در صحیفه موجود است بیش از این دعاهای امام سجاد(علیه السلام)بوده است و آنچه که امروز در دست من و شما است بنام زیور آل محمد (صلی الله علیه و آله) است حالا چه اندازه برادران، دوستداران، شیعیان جامعه شیعی ما با صحیفه سجادیه آشنا است این خودش جای بحث دارد مثلا در دانشگاه چقدر این مورد بحث قرار می گیرد مثلا در مدارس این دعاهای امام سجاد (علیه السلام) مورد بحث قرار می گیرد ما که دعا می خوانیم چقدر از دعاهای امام سجاد (علیه السلام) را می خوانیم اصلا در مساجدمان یک دعا از این دعاها خوانده می شود شما ببینید چقدر غریب است نهج البلاغه خیلی غریب است ولی صحیفه سجادیه بسیار غریب تر است یعنی شاید حتی روخوانی آنرا نتوانیم بلد باشیم و حال اینکه گنجینه معارف اصیل تشیع را ما می توانیم در صحیفه سجادیه پیدا کنیم این هم مظلومیت دیگری است که نسبت به امام سجاد (علیه السلام) است. چه خوب است که در دانشگاه در مدارس در مجالس عزاداری بخشهایی از دعاهای امام سجاد(علیه السلام) مورد بحث قرار گیرد حتی ترجمه اش که لااقل جوانهای ما مردم ما برادران خواهران با این معارف آشنا شوند من دیگر بیش از این فرصت ندارم صحبت کنم و همین جا خطبه اول را تمام می کنم فقط تنها این جمله را عرض کنم بر امام سجاد (علیه السلام) خیلی سخت گذشت و دوران زندگی امام دوران خیلی سختی بوده است از خود امام سجاد (علیه السلام) سوال کردند آقا در کجا بیشتر بر شما در سفر کربلا که می رفتید سخت گذشت امام سه مرتبه فرمودند امان از شام امان از شام امان از شام فرمودند یزیدیان ما را از یک محله ای عبور دادند که اینها یهودی بودند بعد اعلام کرده بودند اجداد همین اسرا منظور امیرالمومنین(علیه السلام) بزرگان شما را در خیبر کشتند خاندان اسرا را از این محله یهودی عبور دادند و در اینجا بر امام و بر اهل بیت خیلی سخت گذشت سرهای شهدا را جلوی این اسرا گرفتند و از آنطرف هم این مردم هلهله آن بالا خاکستر تنورشان و اجاقهایشان را آنزمان با اجاق غذا می پختند این خاکسترها را از آن بالا بر سر و روی اهل بیت می ریختند امام می فرمایند که دستهای من که با غل بسته بودند و خاکستر بر سرم ریختند در این خاکستر آتش بود عمامه من آتش گرفت و سر من را می سوخت و هیچ وسیله ای من نداشتم که این آتش عمامه را خاموش کنم تا از سوختن سرم جلوگیری شود...
خطبه دوم
«اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله»
توصیه به تقوی
اولین نکته در خطبه دوم توصیه به تقوا است در توصیه به تقوا محبت به اهل بیت مزد پیغمبری است. سعی کنیم که بعد از ایام عاشورا عزاداریهایمان ادامه داشته باشد مجلس برای امام حسین (علیه السلام) داشته باشیم حالا چه در خانه خودمان مراسم عزاداری برگزار کنیم و چه در مسجد و حسینیه خواهشی که دارم نگذارید بعد از روز عاشورا این برکت سیدالشهدا(علیه السلام) برچیده شود مداحان هیاتها همه بکوشند که نام و یاد سیدالشهدا(علیه السلام) را بیشتر زنده نگه داشته شود و نکته دوم هفته ای که گذشت شاهد تجاوز هوایی آمریکا به خاک جمهوری اسلامی بودیم هواپیمای بدون سر نشین و فوق مدرن و جاسوسی آمریکاییها به خاک جمهوری اسلامی تجاوز کردند و اول آمریکا اعلام کردند که این از صفحه رادار محو و نابود شده است مدتی را خیلی به قصه اهمیت ندادند که چه اتفاقی افتاده است گفتند هیچ یک هواپیمایی بوده است و خیلی هم اهمیتی نداشته است و از آن بالا در خاک جمهوری اسلامی سقوط کرده است امروز بقول قدیمی ها کاچی که به عمل آمد و اعلام کردند در یک اقدام مشترک سپاه و ارتش این هواپیمای فوق مدرن به دام اطلاعاتی ارتش جمهوری اسلامی گرفتار شده است اینها از نسل هواپیماهایی هستند که خودشان می گویند که اولا توان استراق سمع دارند تصویربرداری فوق مدرن، تکنولوژِی پیشرفته ای دارند که معروف به هواپیماهای دیدبان شده اند اینها را از آمریکا می توانند هدایت کنند با ماهواره می توانند هدایت کنند از خاک افغانستان هم می توانند هدایت و حمایت کنند همین که رادار این را گم می کند این به گونه ای طراحی شده است که فوری به همانجایی که پرواز کرده است یعنی بدون اینکه کسی هدایتش کند این هواپیما بر می گردد و از همان جایی که پرواز کرده است و می رود و همانجا می نشیند یا اگر اینطور نشد اینها جوری برنامه ریزی کردند که منفجر شود و هیچکدام از این تجهیزاتی که در داخل هواپیما است به دست دشمن نیفتد حالا شما ببینید چه تکنولوژی بالایی ارتش و سپاه این فرزندان برومند امام و رهبری ساختند که اولا ارتباط این هواپیما را با مبدا خودش قطع کرده است این هدایتش از آمریکا و ماهواره بوده است باید اینقدر دستگاه پیشرفته ای باشد که بتواند آن هدایتگری را قطع کند و آن سیستم را از کار بیندازد و علاوه بر آن دوباره خودش هدایتگری داشته باشد و بتواند این هواپیما را هدایتگری کند و بتواند آنرا سالم در خاک جمهوری اسلامی به دام بیندازد و آیا این افتخار نیست و این بالاترین افتخار است و آنهم کشوری که تحریم بوده است و این سیستم های پیشرفته را آمریکا تازه سازمان سیا بکار گرفته است و با همین هواپیما پیشرفته بود که بن لادن را پیدا کردند و چکار کردند و چکار نکردند و حالا ببینید که چه تجهیزات فوق مدرنی بکار بردند که ما از آنها محروم بودیم یک زمانی یک لوله آفتابه را ایران نمی توانست بسازد و یک زمانی بوده ایت که ما یک سیم خارداری را که می خواستیم دشمن به ما نمی داده است و حالا بیاییم به جایی برسیم که یک هواپیمای فوق مدرن و پیشرفته آمریکا را همینکه به خاک جمهوری اسلامی را رهگیری کنند ارتباطش را قطع کنند هدایتگریش کنند و به خاک جمهوری اسلامی بیاورند و بعدش هم پنهان کار یکنند و وقتیکه تبلیغات دشمن شروع شد و خیلی بعدا آمریکاییها ابراز نگرانی کردند و شما در تلویزیون دیشب دیدید یا نه آمریکاییها نگران بودند و اولش هیچ صحبتی در مورد آن نمی کردند می گفتند حالا شاید قطعات خیلی کوچکی از این هواپیما دست ارتش جمهوری اسلامی افتاده باشد ولی وقتی رونمایی شد بیست و پنج متر طول چهار متر ارتفاع حسگرها را وقتی نمایش می دادند هوش از سر آمریکاییها در کاخ سیا پرید که چگونه جمهوری اسلامی به این تجهیزات علمی و پیشرفته دست پیدا کرده است مرحبا به جوانان برومند در ارتش جمهوری اسلامی که اینقدر مسلط بر تجهزات فوق مدرن آمریکا آنهم در منطقه شدند شما فکر می کنید که آمریکاییها جرات حمله به نظام جمهوری اسلامی دارند اینها نمی ترسند که هواپیمایی را که بدون سرنشین است و بمب در آن گذاشتند و خود ایران دوباره اینها را هدایت کند و بطرف دشمن برگرداند اینها خواب از سرشان رفته است و بسیار نگرانند که جمهوری اسلامی چنین پیشرفتهای عظیمی دست پیدا کرده است.
سرزمین وحی و نبودن اثری از آیه قل لا اسئلکم...
حالا واقعا انسان به صحبت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) ایمان می آورد حضرت فرمودند اگر علم و ایمان به ثریا هم چسبیده باشد مردانی از فارس به آن دست پیدا می کنند ثریا دورترین ستاره به زمین است می گویند اگر علم و دین به آن ثریا معلق شده باشد مردانی از فارس به آن دست پیدا می کنند شما ببینید بهترین دین بهترین مذهب ما با مدینه خیلی فاصله داریم ولی آنها یک سر سوزن مهر و محبت علی را در دلشان ندارند یک سر سوزن همان ایه ای که تلاوت کردم «لا اسئلکم الیه اجرا الا المودة فی القربی» آنها یک سر سوزن که شما به مکه و مدینه بروید اصلا والله خبری از علی نیست خبری از قربی نیست هر چه هست ابو قریزه و محمد ابن عبدالوهاب و ... فلان و فلان است اصلا از منبر دور شدند اینها حقیقت را گم کردند یک مسجد کوچکی بنام مسجد فاطمه زهرا (سلام الله علیها) محل جنگ خندق که بیاد حضرت زهرا (سلام الله علیها) که آمدند و فداکاری کردند اینها سالهای سال است که در این مسجد را با تیغه بسته اند آثار اهل بیت را محو کردند یک امامزاده ای در عریض بود که علی ابن جعفر پسر امام صادق (علیه السلام) این را با خاک یکسان کردند بعد جنازه سالم در آمده است بعد مخفیانه جنازه اش را در بقیع دفن کردند و آسفالت کردند و پی کارشان رفتند مسجدی بنام مسجد رد و شمس که خورشید بخاطر امیرالمومنین(علیه السلام) برگشت چند جا خورشید برگشت و از آن جمله همین جا بود این مسجد را از بیخ کندند و آثار اسلامی آثار دینی و آثارمذهبی را از بین بردند. یک مسجدی بنام مسجد سیدنا علی مسجد علی ابن ابیطالب(علیه السلام) به یاد حضرت کنار مسجدالنبی(صلی الله علیه و آله) که حضرت در اینجا نماز عید فطر را برگزار کردند سالهای سال که در آن قفل است منظورم سر این است که با این فاصله ای که ما ایرانیها با منبع وحی داشتیم با این راه دوری که داشتیم حق را شناختیم پیامبر فرمودند هم به علم دست پیدا می کنند و هم به دین دست پیدا می کنند شما بال در آورید خوشحال شوید وقتی که جمهوری اسلامی اینقدر مقتدر است اینقدر مسلط بر اوضاع مملکت است اطلاعات نظام جمهوری اسلامی ببینید در تمام اطلاعات خانه سیا و اسرائیل نفوذ می کنند و آن اطلاعات را می گیرند و می آورند ریگی را شما ببینید در آسمان می رفت چگونه در هواپیما در خاک جمهوری اسلامی آوردند با چشم بسته و ذلیلانه دستگییرش کردند اینها لطف خدا است درست است دشمن داردکار خودش را انجام می دهد ضربه اش را دارد می زند اما شما عنایت خدا را هم در زندگی ببینید فیل سوارانی که حمله می کردند شما ببینید که خداوند پرنده های کوچک یعنی از این عنایتهای خدا ما چقدر خدا به ما عنایت کرده است تمام قد در برابر استکبار جهانی ایستاده است و هیچ چیز هم نداشتیم ولی امروز الحمدالله سر پا هستیم و مملکت متحدی هستیم و رهبرمان را دوست میداریم و پیشرفتهای بسیار زیادی داریم و خدا را بر این نعمت بسیار والا شکر می کنیم.
سالگرد فتنه 88 و هتک حرمت عاشورای ابی عبدالله الحسین(علیه السلام)
نکته دوم سالگرد فتنه آشوب طلبان و هتاکان به سیدالشهدا(علیه السلام) در روز عاشورا را داریم من با خودم فکر می کردم در مورد آنروز آیا مصداقی از سران فتنه و موسوی و کروبی آیا ما می توانیم در کربلا پیدا کنیم ما چه مصداقی برای اینها می توانیم پیدا کنیم که مانند اینها نا نجیبی که به اسلام و به قرآن کردند من دیدیم کار اینها شبیه کار عمر سعد است عمر سعد در کربلا عنوان حکومت بر ایران حکومت بر ری گفته بودند اگر حکومت ایران را می خواهی باید به جنگ امام حسین (علیه السلام) بروی و این آمد و اینهمه جنایت کرد و اینها هم به طمع حکومت و به طمع پست آمدند و رو در روی اسلام قرار گرفتند عواملشان را تحریک کردند و روز عاشورا آمدند و پرچم امام حسین(علیه السلام) را به آتش زدند و شما دیدید که یکی از شعارهایشان نفی نظام جمهوری اسلامی و بر علیه مقام معظم رهبری و امام و اینها شعار می دادند و از آنطرف چه کسانی از اینها حمایت کردند آمریکاییها ذوق زده و خوشحال حمایت می کردند اسرائیلی ها خوشحال و حمایت می کردند پست تر از همه این مریم رجبی بود که اینها هم حمایت می کردند پست تر از همه اینها مالک ریگی بود که انها حمایت می کردند اینهمه جنایت کردند خوب طومارشان از برکت امام حسین(علیه السلام) و از برکت عاشورا جمع شد همینکه عزاداران سیدالشهدا(علیه السلام) شنیدند که به ولی امر دارند توهین می کنند بر علیه رهبر نظام برعلیه رهبر حق دارند توهین می کنند برخواستند و بیرون آمدند مردم ایران مثل مردم کوفه که نیستند امام را دعوت کنند و بعدش هم بروند در خانه هایشان بنشینند و یا بر علیه امام حسین (علیه السلام) مسلح شوند تا آخر وفادارند با ولایت پیمان بستند ملت ایران دیگر گول نمی خورند شیعه بنا نیست که دوباره گول بخورد به میدان آمدند و به مجردی که مردم در نهم دی بیرون آمدند طومار اینها جمع شد.
امتیاز عصر ما بر عصر امیرالمومنین(علیه السلام)
امتیازی که برادران و خواهران امروز ما داریم و امیرالمومنین(علیه السلام) و سیدالشهدا(علیه السلام) نداشتند این مردم بیدار است امتیاز مال این مردم ایران بیدار و بصیر و فهمیده است جوانهای بیدار و فهمیده است که از امام حق دست بر نمی دارند و رو در روی کسانیکه اعلام حمایت از دشمنان مملکت کردند رو در رو آنها ایستادند و بساطشان را جمع کردند باور کنید تعجب است که در همین شهرستان کسانیکه به اینها رای داده بودند وقتیکه دیدند که اینها اهدافشان چیز دیگری است به میدان آمدند تا آنزمانی ما به اینها رای دادیم که یکی از جنایات را نمی کردند آنزمان بحث رای گیری بود یک بحث بود ولی الان که رو در روی اسلام، قرآن، نظام، شهدا و می خواهند تمام زحمات تشیع را از بین ببرند شما دیدید که در راهپیمایی نهم دی همه آمدند الان هم الحمدالله در صحنه هستند و این افتخار بزرگی است مردم الحمدالله بصیرت دارند آگاهی دارند اگر رای دادند خدا را بیشتر دوست میدارند امام را بیشتر دوست میدارند شهدا را بیشتر دوست میدارند اصل آنها هستند ممکن است در رای حالا هر کس دلش خواست به هر کسی رای بدهد اما بحث اسلام قرآن و دین و معرفت که پیش می آید دیگر همه مسائل کنار می رود الحمدالله این معرفت را و بیداری و آگاهی و حمایت از ولی و رهبر را ما داریم و بساط فتنه جمع شده است و برای همیشه چشم فتنه را ملت ایران به لطف الهی کور کرد دو سه نکته کوتاه باقی مانده است اینرا هم خدمت شما عزیزان و بزرگواران عرض کنیم و بحث را جمع کنیم.
بحث حقوق بشر است شنبه 19 آذر روز تصویب حقوق بشر است شما میدانید غربیها بیایند و حقوق بشرا را تصویب کنند یعنی بگویند ما مدافع بشر هستیم اولا آنها مدافع کدام بشرند بشر ظالم و بشر قدرتمند اینها مدافع آنها هستند و در واقع این از سخنان امام است که می فرمایند این اعلامیه هم برای اغفال ملتها بود حقوق بشر تصویب می کنند و از آنطرف در افغانستان در عراق و همین امروز در یمن در خود عربستان صعودی و در بحرین چقدر انسانها کشته می شوند و اینها بشر نیستند و فقط حسنی مبارک بشر است علی عبدالله صالح بشر است عبدالله حاکم حجاز بشر است اینها اصلا حقوق بشر را تصویب کردند که حقوق ظالم و ستمگر یعنی حقوق ابرقدرتها حفظ شود به اسم حقوق بشر بیشترین ضربه را به بشر می زنند و جمهوری اسلامی که نظامش برخواسته و بر پایه الهی قرآنی و دینی است همه آن را محکوم می کنند و می گویند آقا چرا شما با منافقین چنین و چنان کردید. شهادت شهید محراب را داریم شهادت شهید آیت الله سید عبدالحسین دستغیب (رحمة الله علیه) مرد عارف بزرگ و آنهم به دست منافقین کوردل (لعنة الله علیهم اجمعین) را داریم خدا این شهید بزرگوار را رحمت کند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
